نقد فیلم پیشی میشی – خواهران غریب به علاوه شاهزاده و گدا

برای اینکه بتوانید بفهمید فیلم پیشی میشی چقدر بی در‌وپیکر است کافیست که به تماشای پنج دقیقه از این اثر از هر جایی از فیلم که می‌خواهید بنشینید، می‌توانید پوستر آن را تماشا کنید که به بدترین شکل ممکن طراحی شده و یا حتی به صفحه ویکیپدیای آن سر بزنید که پر از غلط است.

کد خبر : 32957
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۹ - ۹:۴۹
نقد فیلم پیشی میشی – خواهران غریب به علاوه شاهزاده و گدا


تکنولایف

برای اینکه بتوانید بفهمید فیلم پیشی میشی چقدر بی در‌وپیکر است کافیست که به تماشای پنج دقیقه از این اثر از هر جایی از فیلم که می‌خواهید بنشینید، می‌توانید پوستر آن را تماشا کنید که به بدترین شکل ممکن طراحی شده و یا حتی به صفحه ویکیپدیای آن سر بزنید که پر از غلط است. حتی اکران پیشی میشی که در دوران کرونا روی پرده‌های سینما نقش بسته بود در زمان اشتباه و نادرستی بود و باید گفت همه چیز این فیلم، به یک نوعی «غلط است».

کودکان ایران در سال یکی دو اثر قابل قبول در سینما می‌بینند و در سال کرونازده‌ای که گذشت، این مقدار کمتر هم شد و می‌توان ادعا کرد که سال ۹۹ کویری‌ترین نقطه سینمای کودک بود.

حسین قناعت از سالهای دور کارش را در سینمای کودک به طور جدی پیش گرفت و سعی کرده که خودش را به عنوان یک کارگردان حوزه کودک تثبیت کند. او نویسندگی برخی آثارش را بر عهده دارد و با فیلم‌هایی همچون من و نگین دات کام، لازانیا و یا تپلی و من شناخته می‌شود.

قناعت با ساخت تپلی و من یک پرش چند مرحله‌ای را برای خود ایجاد کرد و انتظار می‌رفت که در همین مسیر پیش برود. تپلی و من به رغم تمام ایراداتی که داشت، هم مخاطب بزرگسال را هدف گرفته بود و هم مخاطب خردسال را در نظر گرفته بود. فیلمی درباره «دوران کودکی» که در آن به مسائل روانشناختی این دوران نیز به آسان‌ترین شکل ممکن اشاره شده بود. با این وجود به نظر می‌رسد قناعت تصمیم گرفته بازهم دنده عقب برود و با ساخت پیشی میشی به دوران فیلمسازی‌اش در همان اوایل کار و آثاری چون من و نگین دات کام سرک کشیده است.

پیشی میشی مخلوطی از خواهران غریب و شاهزاده و گدا است، با این تفاوت که این معجون با افزودنی‌های غیرمجاز و افتضاحی همراه شده که موجب بدمزگی بسیار زیادش شده است. این افزودنی‌ها به موارد متعددی برمی‌گردد؛ از بازیگران فیلم گرفته که جملگی به معنای واقعی «افتضاح» هستند تا نحوه تدوین و طراحی صحنه و موسیقی فیلم که همگی در سطح به شدت نازلی قرار دارند.

پیشی میشی داستان دو پسر است که در یک روز به اشتباه جابجا می‌شوند، یک پسر فقیر که به خاطر شباهتش با پسری پولدار، اشتباهی گرفته می‌شود و وارد دنیای زندگی پولدارها می‌شود و آن پسر پولدار نیز از جهان پر زرق و برق خود وارد دنیای فقیرانه‌ای می‌شود. این دو تن بعد از اینکه دوباره همدیگر را می‌بینند تصمیم می‌گیرند که کشف کنند چرا شبیه به هم هستند و آیا با یکدیگر برادر هستند یا خیر.

سینمای ایران هر از گاهی به ساخت فیلم «دو نفر شبیه به هم» روی می‌آورد و با استفاده از یک جفت بازیگر دوقلو، فیلمی را روانه اکران می‌کند. اگر خواهران غریب توانست در زمان اکران خود موفق شود به دلیل استفاده بجا از بازیگران قدرتمند، استفاده از منبع قوی (داستان اریش کستنر به عنوان یک نویسنده معروف حوزه کودک) و تبحر کیومرث پوراحمد بود؛ پیشی میشی اما هیچ کدام از این موارد را رعایت نکرده است و نتیجه فیلمی شده که به سختی می‌توان در آن نکته مثبتی پیدا کرد، حتی برای کودکان که مخاطب اصلی آن هستند.

ایرانی کارت
Dicardo

مشکلی که برخی آثار حوزه سینمای کودک دارند، کودن پنداشتن و دست کم گرفتن بچه‌ها است. اکثر آثار حسین قناعت از چنین مشکلی رنج می‌برند، او بچه‌ها را به شدت دست کم می‌گیرد و فیلم‌هایی که برای آنها می‌سازد هیچ ربطی به کودکان امروزی (نسل زد) ندارد. شاید آثار او در گذشته‌ دوری که ارتباط تصویری با آثار جهانی حوزه کودک کمتر بود بتواند کمی، فقط کمی، با بخت و اقبال مواجه شود اما در زمانه حاضر این آثار به مثابه فیلم‌هایی به شدت سطح پایین می‌مانند که حتی بچه‌های نسل جدید را از خود می‌راند.

آثار حوزه سینمای کودک در ایران همیشه با بی‌مهری روبرو بوده است. نمی‌خواهم مانند برخی منتقدان سینمایی بگویم که فیلم کودک فقط به همان دوران فیلمسازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برمی‌گردد و زمانی که بیضایی و کیارستمی برای بچه‌های ایران فیلم می‌ساختند. نه، آن آثار هم فیلم‌هایی درجه یک حساب می‌شوند که بسیار قابل احترام هستند اما این موضوع را نباید نادیده گرفت که افرادی چون ایرج طهماسب و کیومرث پوراحمد و مرضیه برومند نیز توانستند آثار کودکی تولید کنند که موفق ظاهر شوند. این گونه آثار که بیشتر در دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد سر و کله‌شان پیدا شده بود، بچه‌ها را تبدیل به قهرمانان داستان می‌کردند و آنها را در موقعیت‌هایی قرار می‌دادند که حس ماجراجویی در آن بیداد کند. دوقلوهای پیشی میشی با اینکه مثلا دنبال ماجراجویی هستند اما هیچ یک از این مراحل ماجراجویانه به درستی نشان داده نمی‌شود، حال یا بودجه برای نمایش این روند کافی نبوده یا کارگردان و تیم سازنده به شدت بی‌ذوق بوده‌اند؛ که هر یک از این دو مورد باشد هم قطعا این حجم از نقص و ایراد پذیرفتنی نیست.

به عنوان مثال ورود یک شخص پولدار به دنیای فقیرانه و دله دزدی و از آنسو، ورود یک شخص فقیر به جهان پولدارها می‌تواند باعث خلق شدن سکانس‌هایی به مراتب جذاب‌تر شود. مواجهه این دو نفر با دنیای جدیدی که در آن گیر کرده‌اند اما به احمقانه‌ترین شکل ممکن و همچنین خلاصه‌ترین شکل ممکن به تصویر کشیده می‌شود. فیلم در مرحله‌ای که می‌تواند سرگرم کننده ظاهر شود و روی این تفاوت جهان دو کاراکتر خود مانور دهد و از پتانسیل آن به خوبی استفاده کند، برعکس بسیار سریع از آن رد می‌شود تا به ماجرای مثلا عاشقانه والدین این دو پسر رسیدگی کند؛ والدینی با بازی بهاره رهنما و رضا شفیعی جم که می‌توانند به تنهایی بدترین زوج سینمایی ایران در چند سال اخیر را از آن خود کنند.

در پیشی میشی رضا شفیعی جم با کاراکتری که از خود ساخته یک کاریکاتور را به تصویر می‌کشد که دقیقا در راستای دست کم گرفتن بچه‌ها خلق شده است. کاش زمانی برسد که فیلمسازان به این درک برسند که تیپ سازی برای آثار کودکانه نباید انقدر سطحی و مسخره باشد و کسی قرار نیست با صدای آلن دلون مانند و یا اداهای بالیوودی شفیعی جم، به این کاراکتر بخندد. بهاره رهنما در پیشی میشی هم تقریبا خودش در زندگی واقعی است، زنی که در دنیای اینستاگرامی غرق شده و تک تک رفتارهایش روی اعصاب است. واقعیت اینجاست که بهاره رهنما بازیگری را بلد است ولی نمی‌دانم چرا در مدیوم سینما درگیر نقش‌های آبکی و به شدت کلیشه‌ای می‌شود و پتانسیل خودش را رسما هدر می‌دهد.

دیگر بازیگران فیلم نیز از هنرپیشگانی هستند که سالهاست فراموش شدند و حضورشان در فیلم برای بزرگترهایی که کنار بچه‌ها مشغول تماشای آن هستند جالب توجه است. از محمد شیری گرفته تا یوسف صیادی و… که از قدیمی‌های سینمای کمدی به شمار می‌روند و متاسفانه نقش‌های کوتاهشان آنقدر بد و زشت از آب در آمده که هیچ بازگشت آبرومندانه‌ای برایشان به حساب نمی‌آید.

پیشی میشی یک اثر در حوزه سینمای کودک است که باید هرچه زودتر فراموش شود. حسین قناعت پسرفت عجیبی پس از ساخت فیلم قابل قبولی چون تپلی و من برای خود رقم زده است. پیشی میشی یک سقوط به تمام معنا برای اوست و سینمای کودک ایران را به ابتذالی می‌کشاند که حد و مرز ندارد. فیلم با ۸۰ دقیقه مدت زمان، بازهم طولانی به نظر می‌رسد و تقریبا هیچ سکانسی در آن وجود ندارد که بتواند مخاطب را سرگرم کند. شاید تنها نکته جالب فیلم برای من بازسازی آهنگ ماکارنا به زبان فارسی و خوانندگی شفیعی جم روی این آهنگ برای تیتراژ پایانی بود که آن هم البته فاجعه‌ای بیش نیست!

بیشتر بخوانید:

  • نقد فیلم تپلی و من – برای کودکان به کام والدین
  • نقد فیلم رمانتیسم عماد و طوبی – عشقِ جهان‌سومی
  • نقد فیلم آن شب – بهترین فیلم ترسناک تاریخ سینمای ایران
  • نقد دیدن این فیلم جرم است – آژانس شیشه‌ای ۲: آتش به اختیار
Dicardo
GiftCard98
برچسب‌هانقد فیلم ایرانی
کپی شد

https://vgto.ir/91q



لینک منبع : هوشمند نیوز

آموزش مجازی مدیریت عالی حرفه ای کسب و کار Post DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت عالی و حرفه ای کسب و کار DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت کسب و کار MBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
ای کافی شاپ
مدیریت حرفه ای کافی شاپ
خبره
حقوقدان خبره
و حرفه ای
سرآشپز حرفه ای
آموزش مجازی تعمیرات موبایل
آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو
آموزش مجازی کارشناس معاملات املاک_ مشاور املاک
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.