اشعار شاعران بزرگ فارسی در بیان ارادت به حضرت مهدی

[ad_1] به گزارش «مبلغ» – بازتاب تصویر دوران رسالت امام عصر در شعر فارسی شامل مبارزه بنیادی و فراگیر با بیداد و بیدادگران در عرصه جهانی، رویارویی تمام‌عیار با کفر جهانی و ایادی آن، برقراری نظام قسط و عدل واقعی در گستره جهان، تحقق جهان‌شمولی دین مقدس اسلام و احیای ارزش‌های دینی، برقراری حکومت جهانی

کد خبر : 469441
تاریخ انتشار : دوشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۲ - ۴:۱۹
اشعار شاعران بزرگ فارسی در بیان ارادت به حضرت مهدی

[ad_1]

به گزارش «مبلغ» – بازتاب تصویر دوران رسالت امام عصر در شعر فارسی شامل مبارزه بنیادی و فراگیر با بیداد و بیدادگران در عرصه جهانی، رویارویی تمام‌عیار با کفر جهانی و ایادی آن، برقراری نظام قسط و عدل واقعی در گستره جهان، تحقق جهان‌شمولی دین مقدس اسلام و احیای ارزش‌های دینی، برقراری حکومت جهانی اسلام و حاکمیت فرهنگ اصیل اسلامی و رسوایی داعیه‌داران دروغین مهدویت و تبیین زشتی و پلیدی دجالان است.

شفقنا نوشت: شعرای فارسی علاوه بر ترسیم تصویر جهان مصادف با ظهور، به شکوه و عظمت و جاذبه جهان آرام و سرتا پا عدل امام عصر اشاره کرده و لذت آن دوران را با ذره‌ذرۀ وجود خود حس نموده‌اند و از یادآوری آن دوران، سرخوشی و امید را به جمع مخاطبان خود ارمغان بخشیده‌اند.

نام حضرت مهدی (ع) در اشعار فارسی:

حافظ نام حضرت را صریحاً در اشعارش برده و از ظهور او و نابودی «دجال»؛ مظهر ریا و تزویر و بدی و پلیدی سخن گفته است.

کجاست صوفی دجال فعل ملحد شکل

بگو بسوز که «مهدی» دین پناه رسید(۱-غزل شمارهٔ ۲۴۲)

سنایی در اشعار خود به حضرت مهدی (عج ) نیز اشاراتی کرده است ودر ابیات و اشعار خود دجّال را به عنوان مخالف و دشمن مهدی ( عج ) آورده است .

مردمان یک چند از تقواو دین راندند / کار زین پس اندر عهدما نه پود ماندست و نه تار

این دو چون بگذشت باز آزرم و دین آمد شعار / گر منازع خواهی ای مهدی فرود آی از حصار

باز یک چندی به رغبت بود و رهبت بودکار / ور متابع خواهی ای دجال یک ره سر بر آر[۲]

مولوی در پی مهدی آخر الزمان(عج)

جلال الدین محمد مولوی که یکی از عرفای بزرگ و اندیشمندان اسلامی است به استناد آثارش قائل به او بوده و هدایت تکوینی را مخصوص او می داند و انسان به هر شکلی به ساخت این انسان کامل الهی نیازمند بوده و باید خود را به او برساند بالاخص اعتقاد وی به وجود ولی عصر (عج) محرز است که با رمز و راز که زبان خاص عرفاست در مثنوی به آن اشاره کرده است و آوردن همه ی آن شواهد در این وجیزه ممکن نیست و فقط به چند نمونه اکتفا می شود : مولوی در آرزوی انسان کاملی است تا دلش را آرامش دهد:

دی شیخ با چراغ همی گشت و گفت

کز دیو ودد ملولم و انسانم آرزوست

گفتند یافت می نشود جسته ایم ما

گفت آنکه یافت می نشود آنم آرزوست …

زین همرهان سست عناصر دلم گرفت

شیر خدا و رستم دستانم آرزوست

وی معتقد است که اصل ناموس خلقت الهی چنین اقتضا کرد که در هر زمانی ولی ای از اولیاء باشد تا افراد مورد آزمایش قرار گیرند و این پی در پی آمدن اولیاء تا قیامت ادامه دارد. پس امام زنده و قائم به امر الهی همین ولی کامل و انسان مکمل و مرشد حقیقی است که در دنیا در هیچ زمانی از او خالی نیست، او هدایت کننده و قطب و … است.

گفت خود خالی نبود است امتی

از خلیفه حق و صاحب همتی

و پس از این مطلب تصریح می کند که آن سلیمان که صلح کل بدست او انجام می گیرد در دور ما هست و تا آن ولی صاحب تصرف ظهور نکند اختلافهای صوری و بی اساس مردمان از بین نمی رود، لذا در انتظار اوست.

هم سلیمان هست اکنون لیک ما

از نشاط دوربینی در عمی …

تا سلیمان لسین معنوی

درنیاید بر نخیزد این دویی

سپس صحبت از منظق الطیر سلیمانی می کند و سرزنش آن کسی که او را یک لحظه هم ندیده است و میان اینکه هر کس بدون این سلیمان راه بپیماید چون خفاش عاشق ظلمت است و اگر تو یک گام سوی او برداری وجودت مقیاس ارزش می شود.

منطق الطیر آن خاقانی صداست

منطق الطیر سلیمانی کجاست

تو چه دانی بانگ مرغان را همی

چون ندیدی مر سلیمان را دمی

مرغ کوبی این سلیمان می رود

عاشق ظلمت چو خفاشی بود

با سلیمان خو کن ای خفاش رد

تا در ظلمت نمانی تا ابد

آنکه می گوید تو اهل دریایی و سلیمان معنوی دریاست و ما مرغان دریایی هستیم پس باید با سلیمان پا به دریا بنهیم و سیر ما باید در وجود سلیمان که انسان کامل آرمانی عصر است باشد.

دایه را بگذار بر خشک و بران

اندرآ، در بحر معنی چون بطان

ما همه مرغابیانیم ای غلام

بحر می داند زبان ما تمام

پس سلیمان بحر آمد ما چو طیر

در سلیمان تا ابد داریم سیر

در سلیمان پای در دریا بنه

تا چه راود آب سازد صد زره

و در پایان این ابیات بیان می دارد و اظهار می کند که آن سلیمان معنوی ( که به نظر بنده منظورش امام (عج) است) پیش همگان حاضر و ناظر است و جادوی غفلت ما را از او محجوب داشته،‌ او پیش ماست و ما از وی ملولیم و جاهل به حق او هستیم.

آن سلیمان پیش جمله حاضر است

لیک غفلت چشم بند و ساحر است

تا ز جهل و خوابناکی و فضول

او به پیش ما و ما از وی ملو

پی نوشت:

[۱]غزل شمارهٔ ۲۴۲

[۲]سیمای اهل بیت در آثار سنایی

[۳]مولوی در پی مهدی آخر الزمان(عج)

[ad_2]

لینک منبع : هوشمند نیوز

آموزش مجازی مدیریت عالی حرفه ای کسب و کار Post DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت عالی و حرفه ای کسب و کار DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت کسب و کار MBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
ای کافی شاپ
مدیریت حرفه ای کافی شاپ
خبره
حقوقدان خبره
و حرفه ای
سرآشپز حرفه ای
آموزش مجازی تعمیرات موبایل
آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو
آموزش مجازی کارشناس معاملات املاک_ مشاور املاک
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.