امیررضا احمدی؛ نام امیرحسین اصلانیان، یادآور مهاجم چارچوب شناسی است که در اواخر دهه هفتاد، پیراهن قرمزهای پایتخت را بر تن کرد و در ۴سال حضور در این تیم، نزدیک به ۱۰۰ بار پیراهن این باشگاه را بر تن کرد. بازیکن تنومندی که تکنیک مناسبی داشت و در خط حمله پرسپولیس روزهای خوبی را گذراند؛ با این وجود، او هرگز به تیم ملی دعوت نشد و نهایتا از ترکیب اصلی پرسپولیس رفت روی سکوها و سر از پیکان و فجیره امارات درآورد. با این وصف او بعد از اینکه کفش هایش را آویخت، چندان در حوزه مربیگری فعالیتی نداشت که خودش دلیل آن را بسته بودن دایره مربیان فوتبال و باندبازی می داند؛ به همین بهانه، به سراغ اصلانیان رفتیم تا بعد از دربی، گفتوگویی با او داشته باشیم و با بررسی لیگ برتر، گریزی هم به سال های قبل و حضور اصلانیان در پرسپولیس، در دهه هشتاد داشته باشیم.
تحلیلتان از دربی چیست؟ با توجه به اینکه به نظر میرسید هر دو تیم از حالت همیشگی خود به دور بودند.
من قبل از بازی پیشبینی کرده بودم که نتیجه مساوی میشود؛ به این دلیل که استقلال، با پرسپولیس اختلاف امتیاز داشت و بازی را بسته شروع میکرد اما چون پرسپولیس توانست گل بزند، تاکتیکی که از قبل در ذهن کادر استقلال بود را بهم ریخت و از تعویض های طلایی که انجام شد، جواب گرفتند. پرسپولیس نسبت به سالهای قبل امتیازات خوبی جمع کرده و اختلاف امتیازی هم به این دلیل است که استقلال امتیاز بیشتری گرفته و شش امتیاز از پرسپولیس بالاتر است. این بازی هم شش امتیازی بود که باید پرسپولیس، برای قهرمانی برنده میشد اما نشد.گلهای هر دو تیم هم مانند یکدیگر بود که از روی ارسال از جناحین به ثمر رسید و در خط دفاع دو تیم حفرههایی هست که باید در پایان فصل در پرسپولیس ترمیم بشود. ترمیم آن هم در پرسپولیس باید با جذب بازیکنان جوان باشد. الان نفراتی مانند جلال حسینی، سنش از ۴۰ سال گذشته و وقت بازنشستگیاش رسیده و باید جوانها جایگزین شوند.
بنظرتان تصمیم گلمحمدی در استفاده از گوهری بجای لک تا چه اندازه منطقی بود؟
طبیعی بود چون با آن گلی که لک در بازی قبل دریافت کرد، از نظر روحی شرایط خوبی نداشت اما با توجه به بازیای که دیدیم میتوان تشخیص داد به لحاظ روانی در چه شرایطی بوده و در شرایط بازی نبوده. گوهری هم نسبتا خوب بود و گلی که خورد هم واقعا مهارش سخت بود. مانند ضربه سری که حسینی خورد و این گل هم از حفره های موجود در دفاع تیم نشات گرفت.
به نظرتان با توجه نتیجه دربی، و شرایط دو تیم، کورس قهرمانی همچنان ادامه دارد یا باید استقلال را قهرمان فصل بدانیم؟
با توجه به تعداد بازیهای باقیماده ممکن است استقلال چند بازی ببازد و پرسپولیس قهرمان شود اما با توجه به اینکه این تیم تاکنون نباخته، روی دور خوبی است؛ هرچند غیرممکن نیست و هرچیزی را میتوان متصور شد. مانند فصل هشتاد که استقلال با یک مساوی میتوانست قهرمان شود اما پرسپولیس قهرمان شد.
بدون در نظر گرفتن بازی دربی وضعیت پرسپولیس را تا اینجای فصل چطور دیدید؟ برآیند بازیهای لیگ نشان میدهد هم کیفیت پرسپولیس، و هم کیفیت کلی لیگ افت فاحشی داشته است.
کیفیت لیگ، حداقل در نیمفصل اول پایین بود. پرسپولیس به نظرم دو بازی خیلی خوب داشت که یکی از آنها در جام حذفی مقابل ذوب آهن بود. به طور کلی اگر بخواهیم به وضعیت لیگ نگاه کنیم، شما اگر پیراهن سه تیم صدرنشین را با سه تیم پایین جدول عوض کنید، و یک کارشناس خارجی بخواهد بازیها را ببیند و تحلیل کند، تفاوت چندانی نمی بیند. البته اگر چه پرسپولیس و استقلال چشمنواز بازی نکردهاند اما امتیازات خوبی جمع کردهاند. پرسپولیس در نیم فصل اول حملات کمی داشت اما به نظرم اضافه شدن رضاییان می تواند به تیم در این بخش کمک کند. پیوستن او به تیم اتفاقا انتخاب خوبی بود، چون برای دیده شدن و نزدیک شدن به جام جهانی، هم می تواند به پرسپولیس کمک کند هم خودش.
درباره خریدهای یحیی صحبت کردید؛ در دو فصل اخیر این نقد به او وارد بوده که خریدهای زیادی داشته اما بیشتر بازیکنانی که خریده، بیکیفیت بودهاند و به کار پرسپولیس نیامدهاند.
در بحث خریدها، بازیکنی مانند رضا اسدی در تیم سابقش خوب بازی کرده اما در پرسپولیس و استقلال شرایط فرق دارد. من خودم ۵ سال در پرسپولیس بازی کرده ام و شرایطی را تجربه کرده ام که بازیکنان امروز شاید تا آخر عمرشان هم چنین شرایطی، و تجربه بازی کنار بازیکنانی در آن سطح را نداشته باشد. پازل تاکتیکی تیم های بزرگی مانند پرسپولیس و استقلال اینطور است که یا در آن قرار می گیری، پیشرفت می کنی و ملی پوش می شوی، یا با آن وفق پیدا نمی کنی و باید تیمت را عوض کنی. مانند آقای شیری که بهترین کار را کرد و به باشگاه دیگر رفت تا فشاری که رویش بود برداشته شود و در آن باشگاه بتواند بهتر بازی کند. به هر حال بازیکنی در سطح پرسپولیس در فینال آسیا نباید آن اشتباه را انجام دهد. خریدها هم تا حدودی در حد بضاعتشان بوده. الان بازیکنان تاجیکی که گرفته اند هم در حد لیگ خودمان هستند.
با توجه به اینکه شما خودتان هم در پست مهاجم بازی می کردید، به نظر می رسد لیگ ما و تیم ها، از فقر مهاجم قوی و گلزن خوب رنج می برند. نظر شما درباره این موضوع چیست؟
لیگ ما آنقدر بی کیفیت است که هیچ سازندگیای ندارد. ما سالهاست در بخش پایه در جا میزنیم و هیچ بازیکنی را به بزرگسالان تحویل نداده ایم. در سال های اخیر فقط دروازه بان تولید کرده ایم و در هیچ پست دیگری، بازیکن شاخصی تولید نکرده ایم. اگر شاکله تیم ملی را بررسی کنید، می بینید که فقط چند بازیکن مانند وحید امیری از دل لیگاند و بقیه بازیکنان اکثرا لژیونر هستند. این گنجی است که آقای کی روش گذاشت و امیدواریم آقای اسکوچیج از این گنج خوب بهره ببرد، اگر هم شخص دیگری آمد استفاده خوبی داشته باشد. چون این بازیکنان، نسل طلایی ایران هستند و به شما قول می دهم بعد از این نسل در تولید فوتبالیست سیر نزولی خواهیم داشت.
در کنار افت کیفیت در بازی ها، یک معضل عجیب که در این فصل خیلی بیشتر رایج شده، بحث شکایتهای پیاپی تیمها از یکدیگر است؛ طوری که به نظر میرسد تیمها و مربیان، به جای تمرکز روی بازی در زمین، بیشتر روی پیدا کردن یک مشکل از تیم حریف تمرکز کردهاند تا شکایت کنند و همین هم روی کیفیت لیگ تاثیر گذاشته.
متاسفانه باعث و بانی اصلی این موضوع، فضای مجازی است که در ایران به بدترین شکل از آن استفاده میشود. عدهای پول می گیرند و به این جوسازی ها می پردازند. متاسفانه مصاحبه های پوپولیستی بعضی مدیرعامل هایی که سابقه دارند هم به این موضوع دامن می زند و برای من تعجب آور است. یعنی افرادی که خودشان را به دست موج های هواداری می دهند، و برای به دست آوردن نظر گروهی از پیج هایی که افراد کم سن و سال آن ها را مدیریت می کنند، دست به چنین اقداماتی می زنند. به نظرم این مشکل فوتبال ما است که در بد موقعی فضای مجازی در کشورمان باب شده. شما در همین قضیه بازیکنان سرباز ببینید که چطور کیفیت فنی و مسائل جام جهانی کنار گذاشته شده و مدام می گوییم این بازیکن سرباز است و باید به سربازی برود یا نرود. فدراسیونمان هم که تکلیفش مشخص نیست. الان آقای میرشاد ماجدی سرپرست شده اما من ندیده ام ایشان مصاحبه کند و توضیح دهد که برنامه تیم ملی چیست؟
آیا اسکوچیچ را نگه می دارند یا نه؟ تا جایی که من شنیده ام قرار است مذاکراتی هم با بعضی مربیان تراز اول صورت بگیرد چون اگر بخواهیم در جام جهانی از گروه خود صعود یکنیم به مربی احتیاج داریم دانش در گردش فوتبالش از لیگ ایران بالاتر باشد.
درباره این موج هواداری و اقدامات پوپولیستی که گفتید، علاوه بر صفحات مجازی، گروهی از پیشکسوتان استقلال و پرسپولیس که مویی سپیده کرده اند هم دست به چنین اقداماتی می زنند.
متاسفانه همین است و علتش هم این است که می خواهند دیده شوند. اگر باشگاه های بزرگ، صنعتی و یا پرطرفدار برنامه ای بسازند و از پیشکسوت ها دعوت کنند، و این نفرات به صورت صحیح دیده شوند و نظر کارشناسیشان را بگویند، و از آن ها تقدیر شود، نمی آیند با این مصاحبه ها خود و باشگاه را زیر سوال ببرند.
در دو تیم پیشکسوت هایی داریم که مصاحبه هایی می کنند که واقعا تعجب می کنید از خواندن صحبت هایشان. من خودم در این ۲۵ سالی که در فوتبال هستم، حتی بازیکنان استقلال به عنوان رقیب هم از من حاشیه ندیده اند. هیچ وقت کری های مسخره نخوانده ام و گفته ام همه چیز باید به صورت فنی در زمین باشد. بازیکنانی داشته ایم که در این تیم ها همیشه با شخصیت بازی کرده اند. شما حسین عبدی را ببینید که ۱۲ سال در پرسپولیس بوده، و مدرک پرولایسنس گرفته اما تیم ندارد. وضعیت لیگ ما الان طوری است که حصاری دور آن کشیده اند که سال گذشته در آن یک مربی سه تیم عوض کرده اما از بیرون کسی اضافه نمی شود. من نمی خواهم خودم را بگویم که مدرک هم گرفته ام، اما خیلی از دوستان من بیرون گود نشسته اند و به آن ها فرصت ورود داده نمی شود؛ چون این حوزه دست یک مافیا افتاده که می توانید بررسی کنید که تاکنون چند مربی جدید به این سیستم اضافه شده؟
چند سوال دیگر درباره دربی بپرسیم؛ شما خودتان در چند دربی حضور داشته اید؟
من در ۸دربی بودم و در ۴ دربی بازی کردم.
در دربی معروف که بین برومند و رافت دعوا شد هم حضور داشتید؟
بله. من داشتم گرم می کردم که وارد زمین شوم، که نارنجک زدند و من مصدوم شدم و در ادامه هم آن دعوای معروف شکل گرفت.
وارد دعوا و درگیری هم شدید؟
همان لحظه که من خواستم وارد زمین شوم، از جایگاه هواداران خودی یک نارنجک زدند و من مصدوم شدم. تا آمدند من را درمان کنند، بازی به آن مسائل حاشیه ای کشیده شد. بعد از سوت پایان بازی هم تنها کاری که کردیم این بود که بچه هارا جدا کنیم. نکته جالب این بود که افرادی مانند شاهرودی و عابدزاده که حسابی مجازات شدند، فقط آمده بودند که بازیکنان را جدا کنند که مجازات و محرومیت سنگینی برایشان در نظر گرفته شد.
بیشتر بخوانید:
در آن دوره ها همیشه صحبت هایی هم بود که شب قبل به اردوی تیم ها می روند و می گویند بازی را نبرید. آیا واقعا چنین موضوعاتی بود؟
من قاطعانه می گویم در چند دربی که در اردو بودم، که هم دوران علی پروین بود، هم مربی آلمانی که داشتیم، و هم در دوره ای با بگوویج، چنین چیزی نبود. دربی طوری است که برای مربی ها حکم فینال را دارد.
اما شرایط این بازی فرق دارد و بعضی مربیان برای نباختن تلاش می کنند که زمان علی پروین هم چنین شرایطی داشتیم که می گفتند این بازی را مبادا ببازیم. به وینگرها می گفتند زیاد نفوذ نکنید. اگر هم گلی به ثمر می رسید، دیگر از اختیار مربی خارج می شد و بچه ها احساسی بازی می کردند که برد و باخت اتفاق می افتاد. اما بازی هایی که مساوی می شد به این دلیل بود که مربی از ترس، ترکیب دفاعی می چید و همه کیفیت بازی فدای این موضوع می شد.
خاطره جذابی هم از دربی هایی که بازی کرده اید دارید؟
یک خاطره بگویم که در همان بازی ۹ دی بود. بعد از بازی آقای خوردبین گفت ماشالله تو رزمی کاری برو وسط و بزن چرا کنار زمین وایسادی. گفتم محمود خان این چه حرفی است ، من جوانم و احترام همه این افراد بر من واجب است که خداراشکر به حرفش گوش ندادم(خنده).
یکی هم دربی تبریز بود که به زمین آمدم و یک استارت ۶۰ متری زدم، فرزاد مجیدی را جا گذاشتم و با پاشازاده و طباطبایی روبرو شدم که می توانستم مدافع را رد کنم و گل بزنم. اما از ترس به جباری پاس دادم که توپ از بغل پایش رد شد و وقتی بیرون آمدیم، آقای پروین آنقدر من را دعوا کرد و گفت چرا پاس دادی؟ گفتم من پاس دادم که جباری گل را بزند که گفت از ترست پاس دادی. این در ذهنم ماند که می گفت مهاجم بایسد کمی جسور باشد.
به نظر می رسد در این سال ها چندان اما در حوزه مربی گری فعالیتی نداشته اید؟
بهتر است بگویم ما را در آن چرخه دعوت نمی کنند. ما که نمی گوییم سرمربی باشیم اما دوستان ما که تیم دارند، هرجا می روند نفرات خودشان را می برند و شخص جدیدی وارد این حوزه نمی شود.
یعنی منظورتان این است که یک دایره بسته و رفیق بازی در بین مربیان وجود دارد؟
باند بازی شده و من هم در تیم کسی نیستم. همیشه سرم در کار خودم بوده. خیلی هم از ما دعوت به عمل نمی آورند و من هم علاقه ای ندارم؛ اگر دعوت کنند می رویم و شرایط را بررسی می کنیم اگر هم نه که کاری به کسی نداریم. شما دیدید که پرسپولیس حق و حقوق من را بعد از این سال ها هم نداد ولی به دلیل عشقی که هوادار دارد، نخواستم پنجره تیم بسته شود.
یعنی بدهی تان را به نرخ روز بخشیدید ؟
بله من با وکیلم پولم را با تعرفه و تورم بانک مرکزی به نرخ روز حساب کردیم که ۸۰ میلیون برای سال ۸۲ و رقمی هم مربوط به سال ۷۹ به بعد بود که حدود ۸۰۰ میلیون شد. اما وقتی گفتند فقط باید پرونده را به فیفا ببرید، می توانستم پنجره را به راحتی ببندم اما دقیقا وقتی بود که خواستند پنجره تیم را ببندند و من بدهی ام را بخشیدم و گفتم این هدیه من است به باشگاه.
ولی ناراحتی من این است که یک بار حتی زنگ نزدند تشکر کنند یا از قدیمی ها تجلیل کنند. این هم به این دلیل است که در طول سال، چند مدیر مختلف می آید و می رود، و یادشان نیست که اصلا کدام بازیکن بدهی اش را بخشیده و چه کار کرده. خودتان می دانید فوتبالم چطور بود و هیچ وقت کم نمی گذاشتم. من رکوردی داشتم که در لیگ می گفتند اصلانیان هر ۶۷ دقیقه یک گل می زند. اما متاسفانه کسی یک تشکر ساده هم نکرد.
به موضوع مدیران که اشاره کردید، به عنوان سوال آخر بپرسم که در هفته های اخیر، بحث خصوصی سازی پرسپولیس و استقلال، عرضه سهام به پیشکسوتان و… دوباره مطرح شده؛ با توجه به فضای مدیریتی باشگاه ها و بدهی هایی که دارند، این موضوع را تا چه اندازه ممکن می دانید؟
من بعید می دانم با توجه به مدیریتی که در فوتبال ما هست، چنین اتفاقی رخ بدهد. بیشتر بازی و سرگرم کردن مردم است مگر اینکه خلافش ثابت شود.
۲۵۷ ۲۵۱
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰