برای انجام این مطالعه، اطلاعات مورد نیاز از ترازنامه غذایی سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۰ جمهوری اسلامی ایران و میزان یارانه پرداختی به آرد و گندم از مستندات و آمارهای موجود در وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان جمعآوری شد. دادههای جمعآوریشده با استفاده از نرمافزارها و روشهای آماری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
یافتههای این مطالعه نشان داد که بیشترین میزان مصرف نان مربوط به سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۶ است. همچنین بیشترین میزان سرانه مصرف نان و بیشترین انرژی تولیدی حاصل از مصرف نان در سال مربوط به سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۳ است و بیشترین سرانه مصرف روزانه نان مربوط به سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۷۸ است. سالهای ۱۳۸۷ و ۱۳۹۰ بیشترین میزان یارانه پرداختی به آرد و گندم را به خود اختصاص دادهاند.
بررسی روند سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۰ نشان داد که میزان یارانه پرداختی به نان در طی این سالها، روند افزایشی داشته است و بیشترین میزان یارانه پرداختی به نان مربوط به سال ۱۳۸۷ است. از طرفی میزان مصرف نان در طی سالهای مذکور، روند کاهشی به خود گرفته و بیشترین میزان مصرف نان در خانوارهای ایرانی مربوط به سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۶ است.
ارزیابیهای پژوهشگران این مطالعه حاکی از آن است که با افزایش میزان یارانه پرداختی به نان، میزان مصرف نان در سالهای مذکور کاهش داشته است. همچنین مشخص شد که با افزایش میزان یارانه پرداختی به نان، میزان انرژی تولیدی در بدن نیز کاهش داشته است.
به گفته پژوهشگران این تحقیق؛ شاید یکی از دلایل اصلی روند نزولی مصرف نان در طی سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۰ را بتوان به افزایش چند مرحلهای قیمت نان در طی سالهای مذکور در ایران نسبت داد. به عنوان مثال قیمت هر قرص نان سنگگ در طی سالهای ۱۳۸۴، ۱۳۸۸، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۲ به ترتیب ۵۰، ۲۰۰، ۵۰۰ و ۸۰۰ تومان بود. همچنین قیمت هر قرص نان بربری از ۷۵ تومان در سال ۱۳۸۴ به ۵۰۰ تومان در سال ۱۳۹۲ رسید. به طوری که طبق آمارها، نرخ تورم در آن سالها برای این نوع نان ۶۶۷ درصد گزارش شده است.
همچنین دلیل دیگری که را که میتوان به کاهش مصرف نان، علیرغم افزایش یارانه پرداختی به آن نسبت داد، این است که به منظور تثبیت قیمت نان، همه ساله مبالغ بسیاری در قالب یارانه به این محصول پرداخت شده است، اما توجه ناکافی به ایجاد شرایط رقابتپذیری و ایجاد حق انتخاب برای مشتریان و نانوایان نشده است. برخی مشکلات مرتبط با سهمیهبندی آرد و ضعف در آموزش نظری و عملی پخت نان به نانوایان، از عمدهترین مشکلات موجود در ساختار یارانه های تولید نان کشور هستند.
این محققان میگویند: از محدودیتهای مطالعه حاضر عدم توجه به ارزش واقعی پول ملی اختصاص یافته به یارانه گندم و نان و سهم آن در هزینه کلی خانوار در طی سالهای مورد مطالعه است که میتواند تفسیر حاصل از نمودار میزان یارانه اختصاص یافته به آرد و گندم و تغییرات رفتار مصرفکننده را دچار چالش کند و لازم است در مطالعات بعدی به آن پرداخته شود.
در انجام این تحقیق مینا باباشاهی؛ دانشجوی دکتر سیاستهای غذا و تغذیه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و سمیرا شکری؛ دانشجوی دکتر بهداشت و ایمنی مواد غذایی دانشگاه علوم پزشکی تهران، مشارکت داشتند.
یافتههای این مطالعه بهار سال جاری، به صورت مقاله علمی با عنوان «ارتباط میزان یارانه پرداختی به گندم و آرد و سرانه مصرفی نان در خانوارهای ایرانی» در مجله سلامت و بهداشت منتشر شده است.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰