شرایط دشوار و پیچیده اقتصاد کنونی، زمین بازی انتخابات را به رینگ رقابت وعدههای اقتصادی تبدیل کرده است؛ نامزدها در بر شمردن مشکلاتی اقتصادی، بدون ارائه راهحل، بر هم سبقت میگیرند و وعدههای رنگارنگی از یارانه ۴۵۰ هزار تومانی، وام ۵۰۰ میلیون تومانی، کاهش تورم، مسکن ارزان و کاهش بیکاری میدهند.
این روزها در فضای مجازی شاهدیم که زمین بازی انتخابات، عرصه رقابت نامزدهایی است که تلاش میکنند به هر طریقی دل رایدهندگان را به دست بیاورند. جامعه ایران با بهت و حیرت به سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری چشم دوخته است. همه فرآیندهای این انتخابات برای مردم عجیب و غریب بوده و این احتمال وجود دارد که پایانی غیرقابل تصور هم داشته باشد. جدای از همه، انتخابات ۱۴۰۰ به دلیل تنوع شعارهای پوپولیستی و غیرواقعی، از قالب انتخابات ریاستجمهوری خارج شده و به انتخابات مجلس در شهرهای کوچک شباهت پیدا کرده است.
نگاهی به چند دهه اخیر به ما نشان میدهد که سیاستمداران ایرانی معمولا دستاوردها و اهداف بلندمدت اقتصادی را فدای پیروزی در انتخابات میکنند، اما نامزدهای این دوره انتخابات، مرزهای وعدههای پوپولیستی را پشت سر گذاشتهاند.
در دورههای قبلی به طور معمول یک یا دو نامزد با وعدههای پوپولیستی به میدان میآمدند، اما در این دوره از انتخابات تقریبا همه نامزدها با تاکتیک شعارهای پوپولیستی وارد رقابت شدهاند. مجموع مناظرات به خوبی نشان داد که نامزدها به جای ارائه برنامه و راهحل برای حل و فصل ابرچالشهای اقتصاد ایران، بیشتر به جامعه رایدهنده در باغ سبز نشان دادهاند و اگر از آنها سوال شود، چگونه همه این کارها را انجام خواهند داد، باز هم با عبارتهای کلی دیگری نظیر تلاش خالصانه، مشورت گرفتن از متخصصان، بهکارگیری نخبگان، تعامل با دنیا و همسایگان و در کل یک مشت راهکارهای کلی و غیرقابل سنجشی روبهرو خواهیم شد.
یکی از مشکلات مناظرههای این شکل در کشورمان این است که هیچگونه نظارت واقعی چه در زمان انجام آن و چه بعد از آن و در دوران ریاستجمهوری فرد منتخب اعمال نمیشود. پس در چنین فضایی طبیعی است که همه رقبا، چه اصلاحطلب و چه اصولگرا و مستقل، تمام تلاششان را بر دادن وعدههای پوپولیستی و عوامپسندانه باشد.
پوپولیسم اقتصادی از قدیم در ایران بسیار کمهزینه بوده و هنوز نیز در بر همان پاشنه میچرخد. به طور معمول سیاستمداران به ارتباطات با عوام و تودهگرایی علاقهمندند و عرصه انتخابات به صورت ویژه مستعد عوامزدگی بیشتری است. عامه مردم به طور معمول تمایل چندانی به حرفهای پیچیده و قضاوتهای نسبی ندارند. همچنین آنها به انتخابهای تاکتیکی و استراتژیهای بلندمدت هم علاقه ندارند. عامه مردم سیاستهای ساده و قاطعانه و زودبازده را دوست دارند، اما مشکل اینجاست که چنین سیاستهایی در عمل خیلی کاربردی ندارند.
سیاستگذار خوب به طور معمول سیاستمدار خوبی نمیتواند باشد، پس طبیعی است که سیاسیون برای دل بردن عامه مردم به حرفهای پوپولیستی روی بیاورند. مناظرات اخیر نشان داد که هنوز احمدینژادیسم در ایران جواب میدهد و اکثر سیاسیون علاقهمندند به ادامه مسیر او در مناظرات.
کسانی که وعدههای پرزرق و برق میدهند، به احتمال بسیار به خوبی میدانند که تحقق وعدههایشان در ساختارهای موجود ممکن نیست و هزینه اجرای سیاستهایی که در کوتاهمدت رضایت گروههای کمدرآمد را تامین میکند، در میانمدت آنچنان سنگین میشود که به نارضایتی شدید همین گروهها منجر میشود.
همه کاندیداها در حالی راجع به اقتصاد صحبت کردند که از مساله اصلی یعنی منشا این مشکلات غافل هستند.
متاسفانه در میان برنامهها یا به عبارت بهتر، وعدههای کاندیداها، بحث پرداختن به ریشهها و علتها وجود ندارد. متاسفانه سوالا مناظرات بسیار سطحی بوده و از راهکارها و راهحلهای کارشناسی و اجرایی خبری نبد. نتیجه اینگونه مناظرات نیز غلبه حاشیه بر متن بوده است.
اکثر نامزدها هنوز در چارچوب مرسوم اقتصاد دولتی فکر میکنند که چند دهه است در کشور پیاده شده و نتایج زیانبار آن را همگان به وضوح دیدهاند. تاکید روی نقش اقتصادی دولت، اقتصاد ایران را به بنبست کشانده، اما اکنون هم دوباره همان حرفها تکرار میشود. دوباره بدون اینکه از منابع سخن گفته شود، حرف توزیع زده میشود و وعدههای سر خرمن داده میشود. در حالی که همان دلارهای نفتی که قبلا در جیب دولتها میآمد، به دلیل تحریمها و قطع روابط بینالملل خشکیده شده است.
به راستی چرا کاندیداها به وضوح نظرشان را در مورد برجام نمیگویند. تمام برنامههایی که آنها وعدهاش را به مردم میدهند، شرط نخست تحققش این است که منابع کافی در جیب دولت باشد. این منابع چیزی جز دلارهای نفتی و میاردها دلار منابع بلوکه شده به واسطه تحریم نیست.
تصور اکثر سیاستمداران و نامزدها این است که وعده پرداخت یارانه و تسهیلات و مسکن در بازار انتخابات مشتری دارد. اگر کمی واقعگرایانه به جامعه ایرانی بیاندازیم، خواهیم دید اکثریت مردم از این مسایل و وعدهها گذر کرده و فهمیدهاند که این وعدهها سرانجام خوشی نخواهد داشت.
* تحلیلگر اقتصادی
۲۲۳۲۲۵
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰