«گاندو» مال تاریخ روزگار ما نیست. عمرش بس دراز است. حیوانی است زشت، بدخو و حیله گر و معرف آدمهایی مسخ شده که برای زنده ماندن به این و آن حمله می برند.
نمونه دوپای گاندو هم مثل نمونه خزندهاش از دیرباز وجود داشته و در روزگار ما درخشیده است. چگونه؟ روشن است. او با دُم قدرتمندش به اعتماد مردمان حمله کرده و با آروارههای محکمش آن را خُرد کرده است. هر کس یا هر چیزی که می توانسته به سرمایه اجتماعی کشورمان تبدیل شود، هدف شکار گاندو است. نمونه برای آن بسیار است و به عنوان نمونه بسنده می کنم به روش گاندو منشانه محمود احمدی نژاد که برای رای آوردن در سالهای ۸۴ و ۸۸ به اعتماد مردم حمله کرد.
گاندو آنگونه که زیستشناسان می گویند جانوری است حیلهگر. گاندوصفتان را هم ما همینطوری دیده ایم. کمتر سرمایه اجتماعی از دست گاندوها در امان مانده. در یکی دوسال اول انقلاب، گاندو به هرکسی خوشش نمی آمد می گفت “لیبرال”. مهدی بازرگان با همین حربه ضربه فنی شد. بعد از مدتی گاندو به شهید بهشتی حمله کرد و او را “سرمایه دار” خواند. پیش از آن “شهید مطهری ” را هم با حیله “مرتجع” خواندن از سر راه برداشت.
همین طور بیایید جلو تا به روزگار خودمان برسیم. نگاه کنید به همه آنهایی که در حوزه سیاست ، مذهب ، فرهنگ و هنر و موضوعات اجتماعی، محبوب مردم بودهاند و حرفشان شنیده می شده است. نه اینکه همه آنها معصوم بودهاند و بی اشتباه، نه؛ اما با همه اشتباهاتشان برای عده ای مرجع بوده اند؛ وقتی از مردم خواستهای داشتند برآورده میشد. در بزنگاههای سیاسی و اجتماعی نقش ایفا می کردند و… .
گاندوهای حیله گر، چپ و راست هم برایشان فرق نمی کرد. محمدخاتمی و میرحسین موسوی همانقدر برایشان طعمه لذیذی بود که ناطق نوری و علی لاریجانی و محمدجواد ظریف و حتی شجریان که ربنایش تنها و تنها آوایی است که سر سفره افطار به دل مینشست و مینشیند.
خودتان بشمارید فراوان طعمه های گاندو را که بیانش در این کوتاه نمی گنجد و امروز همهشان ، یا به کلی نابود شده اند یا با تنی رنجور و مجروح، کار زیادی از دستشان برنمی آید. حتی سلبریتیهای حوزه سینما و موسیقی و…
بلنداقبالی چون شهید سلیمانی هم از آرواره گاندو در امان نمانده و این روزها سند متهم کردن او بر در و دیوار فضای مجازی از سوی باند گاندویی معجزه هزاره سوم نصب شده و شوربختانه حدس اینکه نوبت این سرنوشت بعدها به چه کسانی خواهد رسید اصلا دشوار نیست.
و ۱۴۰۰ اوج پیروزی “گاندو” است. او همه را تارانده و جنبنده ای که بتوان به آن اعتماد کرد باقی نگذاشته. و ما کاسه “چه کنم” دست گرفته ایم تا در این وانفسای بی اعتمادی، از مردم بخواهیم جان مادرتان بیایید پای صندوق رای. اگر نه همه تان لااقل ۷۰درصدتان .۶۰درصدتان.۵۰درصدتان.
و آنچه در پاسخ می بینیم، پوزخند است و آنچه می شنویم این جمله است: رای؟ به کی؟ به چی؟
و “گاندو” اینگونه پیروز شده است.
* این یادداشت در وبسایت ویرگول منتشر شده است.
۵۸۵۸
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰