نکته دیگر آن که اگر هدف جبهه باطل در همه حال، حذف حق است و این دستور مورد توافق و اجماع همه جبهه باطل و طرفداران و اعوان و انصار آن است، پس همه حرکات، و آنچه در مذاکرات متعدد با افراد مختلف انجام می شود فقط تاکتیکی است که بازهم در آن هدف اصلی که ضربه زدن به جبهه حق است دنبال شده و فراموش نمی شود. لذا فرقی بین دشمنان به ظاهر مؤدب مانند اوباما و گستاخانی مانند ترامپ و تیم دالل مذاکره کننده اروپایی نیست.
همه در یک جبهه و در مقابل حق ایستادهاند وباز یادمان نرود، باطل نیامده تا به حق امتیاز بدهد. البته در دنیای سیاست میتوان باطل را در جغرافیایی که او را پذیرفته رها کرد. اما در هر نقطه که باطل برای حذف مرکز نور اقدام کرده دیگر بحث جغرافیا و منطقه و مذاکره برای تعیین حدود قلمرو دیگر بی معناست. دیگر یمن و سوریه و لبنان و عراق و افغانستان و ایران همگی جغرافیای یکپارچه کشور حق هستند.
یادمان نرود اگر باطل مذاکره میکند به هدف حذف حق است نه تقویت آن وامتیاز دادن به او. حتی اگر در رفتار اولیه این گونه به ذهن میآید که او با حق کمی نرمتر از گذشته برخورد میکند نبرد پایانی حق و باطل دیدنی است.
جایی که هیچ کدام بنا نیست ژست تعامل گرفته و در پیادهرو بازیهای سیاسی در برابر رسانهها، همگام شوند و آنچه در دل دارند را پنهان کنند. روزی که همه حق در مقابل همه باطل میایستد. آن روز کربلایی است که البته در آن دیگر قرار نیست حق به مسلخ برود. آن روز نزدیک است.
23302
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱