ماه رمضان امسال هم به روز آخر رسید و حالا میتوان دقیقتر و منصفانهتر درباره برنامههای پخششده رادیو و تلویزیون در این ماه قضاوت کرد. احتمالا کسی نیست که از اهمیت این ماه در کنداکتور کلی صداوسیما خبر نداشته باشد. ماه رمضان درکنار نوروز و ماه محرم از مهمترین زمانهای تولید و پخش برنامه در این سازمان هستند.
ماه رمضان در دوسال اخیر اما یک ویژگی دیگر هم داشتند و آنهم وجود ویروس کرونا بود؛ ویروسی که برای برخی مدیران بهانه خوبی بوده و هست. با همه این حرفها اما برای ماه رمضان امسال برنامهها و سریالهایی ساخته شدند که از همان ابتدا هم میزان استقبال بینندگان از آنها قابل پیشبینی بود. ترکیب ناهمگون سریالها و بیتوجهی به نیازهای مخاطب و پخش «آنچه آماده بوده» بهجای گزینش بهترینها از همان ابتدای ماه نشان میداد که قرار است با چه آثاری روبهرو شویم. امسال یک اتفاق بیسابقه در تاریخ تلویزیون هم رخ داد و آنهم انصراف سریال «رعد و برق» بهروز افخمی از کنداکتور پخش شبکه ۵ تلویزیون بود. باوجود تبلیغات گسترده و پخش یکیدو قسمت از آن، بهبهانه مشکلات فنی، یک سریال خارجی جایگزین آن شد تا سبد تلویزیون خالیتر از قبل بشود.
نکته عجیب دیگر سریالهای امسال ماه رمضان، غیبت سریالهای کمدی بود که باوجود شرایط جامعه وجودش الزامی بهنظر میرسید. شبکه سه امسال را هم بدون کمدی گذراند تا کمکم جایگاهش در این حوزه را از دست بدهد و معلوم نیست از این اتفاق، سهم مدیران سیما بیشتر است یا مدیر این شبکه؟
سریالهای شبکههای یک، دو و سه اصلا جای دفاع ندارند، اما در حوزه برنامهسازی با دو پدیده قابلاعتنا روبهرو بودیم که البته هیچکدام تازه نبودند. «ماه من» شبکه سه و «زندگی پس از زندگی» شبکه چهار دو برنامهای بودند که سعی کردند هم در فرم متفاوت باشند و هم در محتوا. مخاطب با برنامهساز و تلویزیون تعارف و شوخی ندارد. اگر حس کند که به چشم و وقت او احترام گذاشتهاند او هم برای آن برنامه احترام قائل است و در غیر اینصورت رهایش میکند و میرود، حتی اگر بعضی آمارها خلاف آن را بگویند. این دو برنامه نشان دادند که هنوز هم میشود برنامه خوب ساخت و بیننده را وقت سحر و عصر ماه رمضان پای تلویزیون کشاند و نگه داشت. تلویزیون که در یکیدو سال اخیر قافیه را به سریالهای شبکه نمایش خانگی باخته، چارهای ندارد جز برگشتن به زمانی که سریالها و نه قانون منع ترددهای شبانه، خیابانها را خلوت میکردند. چهار سریال جذاب و متنوع از تلویزیون پخش میشد و پکیج خنده، تفکر، تامل و سرگرمی را با هم داشت و صرفا قرار نبود در سریالها هم مردم را نصیحت کنند.
سریال ها؛ خداحافظی طولانی با مخاطب
طبق آنچیزی که در پایگاه اطلاعرسانی سازمان صداوسیما منتشر شده و براساس نظرسنجی مرکز تحقیقات رسانه ملی درخصوص برنامهها و سریالهای رمضانی امسال، برنامههای سیما ۷۹.۳ درصد و برنامههای رادیو حدود ۲۱ درصد بیننده و شنونده داشتهاند. در میان سریالهای تلویزیون هم سریال «احضار» شبکه یک سیما با ۴۳.۱ درصد مخاطب و رضایت حدود ۷۴ درصد در حد زیاد درصدر سریالهای رمضانی تلویزیون قرار گرفت. سریال «یاور» شبکه سه سیما با حدود ۴۱ درصد مخاطب و رضایت بیش از ۸۱ درصد در حد زیاد در رده دوم این فهرست قرار گرفته است. فصل چهارم «بچه مهندس» از شبکه دو سیما نیز با۳۷.۳ درصد مخاطب و رضایت بیش از ۷۲ درصد در حد زیاد در جایگاه سوم سریالهای رمضانی سیما در سال ۱۴۰۰ قرار گرفته است.
این درحالی است که سال گذشته و براساس نظرسنجیهای سازمان صداوسیما، سریال «زیرخاکی» با ۵۱.۳ درصد پربینندهترین سریال سیما بوده و رضایت ۷۸.۴ درصد از بینندگان را در حد زیاد جلب کرده بود. «بچه مهندس۳» شبکه دو با جذب۴۱.۷ درصد مخاطب و کسب رضایت در حد زیاد ۸۴.۸ درصدی و «سرباز» شبکه سه با ۲۹.۴ درصد مخاطب و کسب رضایت در حد زیاد ۳۷.۶ درصدی در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. «پدر پسری» شبکه پنج هم با جذب ۱۰.۲ درصد بیننده، توانسته رضایت ۵۷.۱ درصد مخاطبان را در حد زیاد جلب کند.
نکته جالب این قیاس، رشد یکپلهای سریال شبکه سه و حفظ جایگاه اول شبکه اول سیما فارغ از ژانر و موضوع سریال است. با اینکه سریال «سرباز» نخستین اثر هادی مقدمدوست، یک مجموعه ملالآور و خستهکننده بود، اما باعث تعجب است که چرا سریال ضعیف و پر از گاف «یاور» توانسته تعداد بیشتر مخاطب را به خودش جذب کند. «یاور» تمام ویژگیهای منفی فیلمفارسی را داشت و سازندگانش میخواستند تجربه موفق «ستایش» را تکرار کند، اما درعمل شکست سنگینی خوردند.
نگاهی به جدول شمارهیک نشان میدهد براساس آمار خود سازمان، سریالهای تلویزیونی در جلب رضایت مخاطبان ناموفق بودند و میزانشان نسبتبه سال قبل کمتر شده است. البته پیشبینی رسانهها و اهالی فرهنگ و هنر در ابتدای ماه مبارک رمضان هم همین بود و شاید کمتر از این. صداوسیما سخاوتمندانه، زمانهای طلایی خود را از دست میدهد و آن را به رقبای تازه خود پیشکش میکند و از آنسو آمارهای میلیونی از بینندگان اپلیکیشن «تلوبیون» میدهد و کسی نیست بپرسد چرا باید مخاطب یک سریال، تماشای رایگان از تلویزیون احتمالا سایز بزرگتر را رها کند و هزینه اینترنت بدهد و سریالها را در گوشی یا تبلت یا لپتاپ تماشا کند؟ ساعت پخش سریالها هم جوری نیست که بدموقع باشد و اکثر بینندگان نتوانند آن را ببینند. در اینجا با موارد استثنایی کاری نداریم. جناب تلویزیون! متاسفانه باید یادت بیندازیم که زمانی در ماه مبارک رمضان سریالهای «بزنگاه»، «متهم گریخت»، «خانهبه دوش» و «اغما» را پخش میکردی و بعد از آن هم سود خوبی از فروش نسخه فیزیکیاش میبردی. اصلا همین سال گذشته بود که بازپخش سریال «متهم گریخت» ۱.۵ برابر «سرباز» مخاطب داشت و وقتی آن را زنگ خطری برای تلویزیون دانستیم، کسی آن را جدی نگرفت و امسال «یاور» تولید و پخش شد!
«ماه عسل» بازی
فارغ از سریالهای تلویزیونی، برنامههای سحرگاهی و دم افطار تلویزیون هم حکایت جالبی داشتند. انگار روح احسان علیخانی به کالبد مجریان و برنامهسازان رفته بود و هر شبکهای تلاش میکرد کپی بهتری از این برنامه تمامشده ارائه بدهد و اصلا بیخیال خلاقیت. حتی کسی دیگر حواسش نبود که این ماه رمضان اساسا عید است و جشن و مسابقهای راه افتاده بود در گریاندن مردم نزدیک به اذان مغرب و افطار. باید یادآوری کنیم که در زمانی نهچندان دور «جشن رمضان» در تلویزیون برگزار و پخش میشد و نگاه مدیران تلویزیون به این ماه، همانند نوروز بود. امسال رقابت در گریاندن و ناراحت کردن مخاطبان کرونازده و درگیر با مشکلات اقتصادی البته شدیدتر از سال قبل بود.
۵۸۵۸
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰