نیو صدر: تند یا کند، بالاخره واکسیناسیون سالمندان کرونا در ایران شروع شده است، اما این اتفاق حالا با مانعی جدید به جز کمواکسنی روبرو شده است؛ «واکسنهراسی».
جمعیت قابل توجهی از سالمندان، افراد دارای بیماری پیشزمینهای و حتی اعضای کادر درمان که مجاز به دریافت تنها درمان قطعی کرونا هستند، هنوز به دلایل مختلف نسبت به تزریق واکسن کروناویروس قانع نشدند و یا به دنبال به تزریق یک واکسن خاص هستند.
منابعی از وزارت بهداشت به خبرآنلاین میگویند بیش از ۷۰درصد افراد مجاز به واکسیناسیون، واکسن تزریق کردهاند و این یعنی حدود ۳۰درصد افراد بالای ۷۰ ساله هنوز قانع نشدند که واکسن تزریق کنند.
هادی یزدانی، پزشک، در باره علت اصلی این اتفاق به خبرآنلاین میگوید: « اما به نظر من اصل ماجرا عدم بیاعتمادی بین مردم و حاکمیت است. هر دو به هم اعتماد ندارند و این خودش را در بحث کرونا بروز داده است.»
به گفته او دلایل دیگر مثل فشار گروههای طرفدار طب سنتی یا عوامگرایی هم در این اتفاق بیتاثیر نبودهاند. برای مثال به گفته او عامل عوامفریبی باعث شده است که مردم به طور ناگهانی نگاهشان به واکسن روسی اسپوتنیک کاملا تغییر کنند و از سمتی به واکسن آسترازنکا بیاعتماد شوند.
او میگوید: « به طور کلی واکسنهای آدنوویروسی میتوانند باعث لختگی شوند و این موضوع درباره واکسن اسپوتنیک هم وجود دارد. تفاوت این است که شرکت سوئدی-انگلیسی تولیدکننده آسترازنکا که شفاف است و در کشورهای آزادتر مثل انگلیسی اطلاعات درباره عوارض واکسن به شکل بهتری منتشر میشود.»
این فضای بیاعتمادی به واکسن در حالی به وجود آمده است که از چند ماه دیگر روند واکسیناسیون با تزریق واکسن ایرانی ادامه پیدا میکند و این موضوع میتواند حتی نگرانیها را چند برابر کند.
مشروح گفتوگوی خبرآنلاین با هادی یزدانی درباره پدیده «واکسنهراسی» را اینجا بخوانید:
آقای دکتر برخی مسئولان معتقد هستند که اصلا پدیدهای «واکسنهراسی» در ایران وجود ندارد، شما چه فکر میکنید؟
آنها مجبور هستند این حرف را بزنند چون وجود این پدیده اقدامات خودشان را زیر سوال میبرد. اما واقعیت این است که متاسفانه بحث واکسنهراسی بین مردم وجود دارد و این موضوع قابل انکار نیست. کسی که می گوید این پدیده وجود ندارد یا در میان مردم نیست یا نگران است اقدامات خودش زیر سوال رود.
حتی در مرحله اول واکسیناسیون، بین خود اعضای کادر درمان هم واکسنهراسی از همان ابتدا وجود داشت، چه برسد بخواهیم وضعیت را در مردم بررسی کنیم. ما واکسنهراسی را ابتدا بین کادر درمان دیدیم، آنها همیشه این سوال را میپرسیدند که آیا این واکسن خاص را تزریق کنند یا نه.
حالا هم روزی نیست که مردم از من نپرسند که به خودشان یا پدر و مادرشان واکسن تزریق کنند یا نه، این سوالات همیشه مطرح میشود.
این اتفاق چه دلایلی میتواند داشته باشد؟
علل این موضوع متفاوت است، اما به نظر من اصل ماجرا عدم بیاعتمادی بین مردم و حاکمیت است. هر دو به هم اعتماد ندارند و این خودش را در بحث کرونا بروز داده است.
زمانی که بحث واکسیناسیون در دنیا مطرح شد، داخل کشور ما اعلام شد که برخی واکسنها مجاز نیستند. این اتفاق باعث ایجاد یک حس محرومیت از واکسن بین مردم شد، بعد به عنوان واکسن جایگزین، واکسن روسی اسپوتنیک مطرح شد. آن زمان نه تنها ما بلکه در همه کشورهای دنیا میگفتند هیچ اجماع اطلاعاتی درباره این واکسن وجود ندارد، البته این فشار جهانی باعث شد که آنها نتایج تحقیقاتشان را در نشریه «لنست» منتشر کنند.
یعنی نسبت به جایگزین واکسنهای دیگر، واکسنی معرفی شد که یک بی اعتمادی عمومی نسبت به آن وجود داشت، این موضوع خود باعث ایجاد یک بیاعتمادی عمومی بین مردم و حاکمیت شد و همین اتفاق هم پدیده واکسنهراسی را تشدید کرد.
گروههایی هم به طور مستقیمتر ادعاهایی ترسناکی درباره واکسن کرونا میکنند و حتی نسبت به واکسیناسیون کرونا تظاهرات کردند، آنها چقدر در این موضوع تاثیر داشتند؟
ما یک طیف دروغین طب سنتی و اسلامی داریم که کلا کرونا را فریب قرن میبینند و حرفهایی بی پایه و اساس درباره واکسن کرونا می زنند.متاسفانه برخی در جایگاه قدرت این حرفها را می زنند، یک زمانی عطاری یک حرفی می زند و یک زمانی یک نماینده مجلس درباره واکسن حرف می زند، این دو خیلی متفاوت هستند.
این گروهها در این موضوع کرونا از نظر مالی ذینفع هستند. با واکسیناسیون کاسبی این گروهها کساد میشود، چراکه بالاخره امروزه برخی برای درمان به سمت این گروهها و این درمانها میروند. طب ایرانی و غیرایرانی، اسلامی و غیراسلامی ندارد. طب پدیده مدرنی است و مربوط به همان زمان خاصی است. پزشکی علم روز است و به همین دلیل هم رفرنس کتابهای ما هر چند سال یک بار بازنویسی میشود.
اقدامات انجام شده از سمت وزارت بهداشت چقدر در قدرت گرفتن این گروهها تاثیرگذار است؟
تعللهایی که در وزارت بهداشت انجام شد در این موضوع تاثیرگذار بود، ما کرسیای به اسم طب ایرانی در وزارت بهداشت داریم و بودجه زیادی هم برای این بخش در نظر گرفته شده است.
اما این افراد معتقد به طب سنتی الان در مرکز قدرت هستند و وظیفه دارند، به همین دلیل اینجا نمیتوانیم مقصر را صرفا وزارت بهداشت بدانیم و تنها میتوانیم بگوییم که وزارت بهداشت تعلل کرده است. اگر میگوییم وزارت بهداشت تنها مقصر است آدرس غلط دادهایم، ما تکلیفمان با ماجرای طب سنتی اصلا مشخص نیست. در این جور مسائل مدعی العموم باید شکایت کند و جلو بیاید، اما این اتفاق رخ نداده است، در این شرایط چه کار میتوانیم انجام بدهیم؟
از سویی گزارشهایی درباره عوارض مختلف واکسن کرونا در دنیا منتشر شد که نگرانیها را نسبت واکسیناسیون افزایش داد، نظرتان در این رابطه چیست؟
بله، یک سری اطلاعات درباره عوارض واکسیناسیون منتشر شده که اینها همه به دلایل مختلف ایجاد واکسنهراسی در کشور ما کمک کرد.
مهمترین آنها گزارشهایی است که درباره لخته شدن خون ناشی از تزریق واکسن آسترازنکا منتشر شد. اما به طور کلی واکسنهای آدنوویروسی میتوانند باعث لخته شدن خود شوند و این موضوع این درباره واکسن اسپوتنیک هم وجود دارد. تفاوت این است که شرکت سوئدی-انگلیسی تولیدکننده استرازنیکا که شفاف است و در کشورهای آزادتر اطلاعات درباره عوارض واکسن به شکل بهتری منتشر میشود.
اما درباره واکسن اسپوتنیک ما حتی نمیدانیم این واکسن چگونه تولید شده است، چه برسد به این که بخواهند اطلاعات مربوط به عوارض آن را منتشر کنند. این که اطلاعاتی منتشر نمیکنند به این معنا نیست که واکسن اسپوتنیک عوارضی ندارد. با این وجود میبینیم که گروهی در ایران واکسن آسترازنکا تزریق نمیکنند و به دنبال واکسن روسی هستند.
اما این اتفاق در حالی رخ میدهد که همانطور که گفتید واردات همین واکسن روسی در ابتدا در ایران باعث ایجاد یک بیاعتمادی شد. واقعا چرا به شکل ناگهانی نگاه مردم به واکسن تغییر کرد؟
دقیقا دلیل بعدی واکسنهراسی عوام گرایی و رویکرد غیر علمی به ماجراست، جامعه پزشکی اول نسبت ورود واکسن اسپوتنیک واکنش داد چون اطلاعاتی نبود، نه به این خاطر که این واکسن روسی است. اما عوامگرایی برعکس رفتار می کند، ما می گوییم اگر مسئله واکسن آدنوویروسی باشد این مشکل قاعدتا در اسپوتنیک هم وجود دارد، اما اسپوتنیک قاعدتا با دیدن بلایی که سر آسترازنکا آمد، این موضوع را گزارش نمیکند و عوامگرایی بهم باعث میشود حالا مردم دنبال اسپوتنیک باشند.
ما این موضوع را در کادر درمان هم مشاهده میکنیم، عوامگرایی باعث میشود که فردی که از کادر درمان هست هم به جای آسترازنکا دنبال اسپوتنیک باشد.
یادم است روزی که واکسن می زدم چون واکسن آسترازنکا بود همه ترسیده بودند. ما پزشکها باید ادبیاتمان علمی باشد اما آنجا همه صرفا نقل قول می کردند و نقل قول یک رفرنس علمی حساب نمیشود. این موضوع را به شدت داخل کادر درمان هم می بینیم و پزشکان زیادی هستند که ترجیح می دهند آسترازنکا تزریق نکنند.
در این وضع بیاعتمادی ما چند ماه دیگر وارد مرحله تزریق واکسن ایرانی به بخش عمدهای از جامعه میشویم، واقعا به نظرتان مردم حاضر به تزریق واکسن ایرانی میشوند؟
درست یا غلط مردم حس کردند که بخشی از حاکمیت سهم خودشان را از واکسن جدا کرده و به آنها واکسن نرسیده است. مردم همچنین دیدند که یک پروژه گسترده تولید واکسن داخلی در حاکمیت وجود دارد و اینها بیاعتمادیشان را زیاد کرده است.
البته برای یک حالت عادی و وقتی که یک شکاف این شکلی بین مردم و حاکمیت نباشد، این اقدام کار درستی است. میزان نیاز واکسن ما سالانه ۱۱۰ میلیون دز است. این نیاز از طریق دنیا نمیتواند تامین بشود، در این شرایط روابط بینالمللی که اصلا چنین چیزی ممکن نیست و به همین دلیل بخشی از آن باید داخل تامین بشود.
اما این پروژهها نیاز به اعتمادسازی ملی دارند، از چند ماه دیگر ناچار هستیم بخشی از واکسیناسیون عمومی را با واکسنهای تولید داخل انجام بدهیم. واکسیناسیون عمومی باید در مدت زمان کوتاه به سرعت انجام شود و این پروژههای ایرانی بخشی از این ماجرا هستند، اما آیا اعتماد عمومی وجود دارد؟ شما تصور کنید من پزشک هم بنویسم واکسن ایرانی این ویژگیها را دارد، آیا مردم قبول می کنند؟ به نظر من خیلیها این واکسن را تزریق نکنند.
اما مگر نمیگویند که بهترین واکسن، واکسن دردسترس است؟
خود ما از روز اول گفتیم بین واکسن ها انتخاب نکنیم و بهترین واکسن، واکسنی است که اول از همه تزریق شود. اما این شعار برای زمانی است که بحث واکسن ایرانی مطرح نبود و صرفا چهار گزینه واکسن خارجی وجود داشتند. اما با ورود واکسن ایرانی، الزاما دیگر نمی توانیم درباره این مسئله صحبت کنیم.
وقتی واکسن ایرانی وارد چرخه بشود، برای این که من پزشک باید حجتی داشته باشم تا به اطرافیان بگویم هر واکسنی باشد تزریق کنند. ما به اطلاعات اعلام شده نگاه میکنیم و آن زمان به عنوان افرادی که حد واسط مردم و حاکمیت قرار گرفتیم تصمیم می گیریم چه بگوییم.
شخصیت علمی خانم دکتر محرز که در آزمایش واکسن برکت است، قبل ماجرای کرونا برای ما برجسته بود. اما الان دیگر این نیست بگوییم چون خانم دکتر محرز گفته واکسنی خوب است بپذیریم. ما پزشک هستیم و روند ساخت واکسن را می بینیم و تصمیم میگیریم.
آن زمان موسسات و شرکتهایی که در ایران در کار تولید واکسن قرار دارند باید آزمون سنگینی بدهند.
واقعا فکر میکنید آزمون سنگینی برای این موسسات به وجود میآید، یا مردم در شرایط نسبتا اجباری برای تزریق واکسن قرار میگیرند؟
احتمالا همین اتفاق رخ بدهد و به مردم بگویند این واکسنها هست خواستید تزریق کنید و نخواستید تزریق نکنید. ایران نمی تواند مثل کشور مثلا اعلام کند وضعیت قرنطینه است و همه را به هر شکلی از خیابان خارج کند یا از سمتی مانند برخی کشورهای غربی افکار عمومی را قانع کند.
براین اساس، در صورت وجود واکسن واقعا فکر میکنید به مرحلهای برسیم که ۷۰درصد مردم بپذیرند که واکسینه شوند؟
در حال من من خیلی ناامید هستم و فکر کنم پاسخ سوال شما منفی باشد. مگر این که یک تغییر عمومی انجام بشود تا مردم نسبت به واکسیناسیون اعتماد کنند. با انجام واکسیناسیون گروه هدف، حتی اگر میزان شیوع کرونا هم شدید باشند میزان مرگومیر کرونا کاهش پیدا میکند ولی باید ببینیم که آیا پروژهای برای کنترل اوضاع وجود دارد یا نه و صرفا قصد دارند پیکهای بیماری کنترل شود، که آن هم به درستی رخ نمیکند.
وقتی مردم به واکسن آسترازنکا اعتماد کرده و حتی آن را تزریق نکنند، خیلی بعید میدانم که حاضر به تزریق واکسن برکت یا هر واکسن ایرانی کرونا شوند.
۴۷۲۳۷
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰