در گفت و گویی با حسین فردرو ـ برنامه ساز پیشکسوت تلویزیون ـ که در کارنامه تولیدات خود به ساختار مسابقه توجه خاص داشته و بسیاری از مسابقه های استودیویی با نام او ثبت شده است، درباره ساختار مسابقه «دورهمی» به گفت گو پرداختیم.
من معترضم!
فردرو در ابتدای سخنانش می گوید: من معترض به این مسئله هستم؛ به این دلیل که ما واقعا مثل بسیاری از کشورها می توانیم کارهایی را خودمان تولید و کپی رایت آن را به دیگران واگذار کنیم. تا هم ملتمان و هم کشورهای فارسی زبان و همسایه از آنها لذت ببرند.
او ادامه می دهد: چون در کشورمان کپی رایت آزاد است، ما می توانیم هرچه دلمان می خواهد و هر نوع کاری را از دیگران تقلید کنیم، اما این باعث می شود ما هیچگاه صادرکننده محصولات فرهنگی نشویم؛ به عنوان مثال در همین برنامه ساده «بفرمایید شام»، هر کشوری که آن را اقتباس می کند برای هر برنامه حدود هزار دلار حق رایت می دهد و این خود برای تولیدکننده اصلی تا ابد جذب سرمایه است. تلویزیون ما هرگز برای سرمایه گذاری در این زمینه ها اقدام نکرده است و در سریال ها هم متاسفانه چیزهایی می سازند و حرف هایی می گویند که بعضی اوقات در کشورهای دیگر جنبه زیرخاکی و زیرزمینی پیدا می کند!
این تهیه کننده و کارگردان تصریح می کند: به جای اینکه برنامه هایی بسازیم که عامل نزدیکی ما با همسایه هایمان شود و تبلیغ غیرمستقیم برای معرفی توانایی فعلی ملتمان، جذب جهانگرد به کشورمان و ارتباط و اعتماد و شناخت بیشتر از مردمان فهیم و روشنفکر کشورمان شود، متاسفانه سراغ آن بخشی از تاریخ می رویم که اختلاف و عناد ما را با کشورهای همسایه بیشتر می کند.
وی اضافه می کند: شاید در آینده در تولیدات تلویزیونی بخش خصوصی، توجه به این فرصت ملی و ارائه برنامه های زیبا و مفید موفق، بیشتر شود و صادرات برنامه های ارزنده و قابل افتخار شروع شود.
حسین فردرو سپس در تحلیل صحبت مهران مدیری که سری جدید «دورهمی» را کپی برداری از تولیدات خارجی عنوان کرد، چنین می گوید: باید بررسی و مقایسه کنیم، اگر اقتباس تکنیکی جناب مهران مدیری از برنامه اصلی ضعیف تر نباشد، اصلا اشکالی ندارد؛ چون به قول ایشان هدف انتقال اطلاعات مفید به مردم است؛ بنابراین روحیه ملی از دیدن این مسابقه و مقایسه با اصل آن تضعیف نمی شود.
او اذعان می کند: خود من هم برنامه کپی کردم، اما تلاشم را کردم تا سمبل های ملی خودمان را در جذابیت ساختار مورد اقتباس بگنجانم و در بسیاری از موارد، اعتراضی به آن کارها صورت نگرفت بلکه فکر کرده اند که کار از اصل ایرانی بوده است. به عنوان مثال مسابقه ی «ستاره ها» یا «۱۰۱ » و «۱۰۳» و مسابقه «باهم» و مسابقه تلاش یا مسابقه بزرگ را که کپی از مسابقه های بین المللی و بسیار مشهور بود، انجام دادیم؛ اما در آن فضایی ایرانی با سلیقه ملی خلق کردیم و بسیاری از نمادهای آن برای مردم عزیزمان دوست داشتنی و خاطره انگیز جلوه گر شد.
فردرو احساسش را از دیدن برنامه جدید «دورهمی» این چنین عنوان می کند: ابتدای این مسابقه را به «مسابقه هفته» نزدیک دیدم؛ با این تفاوت که شرکت کننده های آن نشسته بودند. از کی بپرسم هم نداشت، اما شکل اجرایی آن شبیه به مسابقه هفته بود. اما در بخش دوم که به قول خودشان از تکنولوژی ربات استفاده شده و جذاب و مدرن بود، نمی دانم در درازمدت برای آن چه اتفاقی بیفتد. یعنی اگر نحوه جابجایی شرکت کننده توسط ربات به همین صورت بدون تغییرات و تنوع پیش رود، پس از مدتی تکراری جلوه میکند و چرخش آدم ها عادی خواهد شد.
۵۸۵۸
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰