روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی آورده است:” ماه گذشته یک جنگنده چین مقابل یک هواپیمای شناسایی نظامی استرالیایی بر فراز آبهای بینالمللی در دریای چین جنوبی ظاهر شد و خرده فلزاتی را رها کرد که بعد وارد موتورهای این هواپیمای استرالیایی شد.
در این رویارویی که وزیر دفاع استرالیا آن را «بسیار خطرناک» خواند، هیچکس آسیبی ندید، اما به مجموعه حوادث اخیر افزوده شد که نشاندهنده تمایل روزافزون چین برای محک زدن نظامی ایالات متحده و شرکایش در آسیاست.
چین به طور سیستماتیک کشتیهای جنگی ایالات متحده را در این منطقه ردیابی کرده، نیروی هوایی این کشور نفوذ شدیدی را به حریم هوایی تایوان و ژاپن انجام داده و گارد ساحلی آن به طور معمول کشتیهای فیلیپینی، مالزیایی و اندونزیایی را مورد آزار قرار میدهد. در هفتههای اخیر، خلبانهای جنگنده چینی بارها و بارها هواپیماهای نظامی کانادا را در عملیاتی که از سوی سازمان ملل متحد تأیید شده بود، صدا میزدند.
با افزایش قدرت، پیچیدگی و اعتماد به نفس نیروهای مسلح چین، بازدارندگی نظامی به رهبری ایالات متحده در اقیانوس هند و اقیانوس آرام در حال از دست دادن اثر و تاثیر خود است.
حضور نظامی ایالات متحده در این منطقه را در نظر بگیرید. حدود ۵۵ هزار پرسنل نظامی در ژاپن و ۲۸ هزار نیرو در کرهجنوبی دارد. چندین هزار تن دیگر در سراسر استرالیا، فیلیپین، تایلند و گوام مستقر هستند. این وضعیت از دهه ۱۹۵۰ به ندرت تغییر کرده است. اما طرحها برای تقویت حضور ایالات متحده به دلیل بودجه ناکافی، اولویتهای رقابتی و فقدان اجماع در واشنگتن در مورد نحوه برخورد با چین با مشکل مواجه شده است.
پنتاگون سرمایهگذاریهای خود را در فناوریهای پیشرفته مانند هوش مصنوعی و سیستمهای سایبری و فضایی افزایش داده است تا برای درگیری احتمالی با فناوری پیشرفته با چین در دهه ۲۰۳۰ آماده شود. اما تا زمان استقرار آنها، احتمالا توازن قوا به طور قطعی به نفع چین تغییر خواهد کرد، مگر اینکه ایالات متحده به زودی منابع جدیدی را روی میز مذاکره بگذارد.
بایدن در سال جاری بزرگترین بودجه دفاعی را از نظر دلاری ارائه کرد، اما بیشتر این افزایش با تورم سرسامآور بلعیده خواهد شد. بنابراین، بایدن مانند دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا، به هدف ۳ تا ۵ درصدی رشد واقعی بودجه سالانه -هدفی دو حزبی که حتی قبل از جنگ اوکراین تعیین شده بود و اغلب به عنوان حداقلی که پنتاگون در عصر امروز رقابت قدرتهای بزرگ به آن نیاز دارد اشاره میکند- نمیرسد.
در حالی که ارتش ایالات متحده در سطح جهانی پراکنده است، چین میتواند نیروهای خود را برای پیروزی در یک درگیری آینده در اطراف خودش متمرکز کند. اکنون این قابلیت را دارد. چین دارای بزرگترین نیروی دریایی جهان و بزرگترین نیروی هوایی آسیا و زرادخانه موشکی قدری است که برای بازدارندگی ایالات متحده از هدف گرفتن قدرت نظامی علیه غرب اقیانوس آرام در یک بحران طراحی شده است. سومین و پیشرفتهترین ناو هواپیمابر چین در حال تکمیل است و سختافزارهای جدید دیگری در حال توسعه یا در حال استفاده است.
پکن نیز با آمادگی خود برای نشان دادن این قدرت، زنگ خطر را به صدا درآورده است.
در حالی که توجه زیادی بر رفتار چین در قبال تایوان متمرکز شده است، پکن در حال ساخت و نظامی کردن جزایر مصنوعی در دریای چین جنوبی است. این کشور همچنین هفته گذشته در یک بندر دریایی توسعهیافته در کامبوج عملیاتی را آغاز کرد و ممکن است روزی اولین پایگاه نظامی خود را در یک کشور آسیایی دیگر ایجاد کند. یک توافق امنیتی با جزایر سلیمان هم میتواند به چیزی مشابه آن منجر شود و پکن به شدت در حال نزدیک شدن به سایر کشورهای اقیانوس آرام است.
در مقابل، موقعیت نظامی آمریکا در آسیا به دلیل دههها توجه به درگیریهای خاورمیانه با مشکل مواجه شده است. جنگ در اوکراین به تعهد بلندمدت ۵۴ میلیارد دلاری تبدیل شده است و بایدن را مجبور به تعویق انداختن و بازنویسی دوباره استراتژی دفاع ملی و استراتژی امنیت ملی دولت خود میکند؛ اسناد مهمی که اولویتهای جهانی و نیازهای منابع را مشخص میکند، آن هم در شرایطی که مقامها دست به گریبان هستند که چطور چین و روسیه را همزمان مدیریت کنند.
تیم بایدن به دخالت طولانیمدت و پرهزینه ایالات متحده در افغانستان پایان داد، اما این امر منابع زیادی را برای اقیانوس هند و اقیانوس آرام آزاد نکرده است. واشنگتن نباید از این واقعیت غافل شود که چین در حال حاضر و در درازمدت یک تهدید امنیتی بسیار بزرگتر از روسیه است.
هفته گذشته لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا در اجلاس امنیتی شانگری-لا در سنگاپور گفت که هند – اقیانوسیه “در قلب استراتژی بزرگ” آمریکاست اما جزئیاتی از منابع یا تعهدات جدید ارائه نکرد. برای تغییر اوضاع، ایالات متحده باید تهدید چین را در اولویت قرار دهد، قدرت نظامی خود را در آسیا تقویت کند و به استرالیا، ژاپن و هند قابلیتهای نظامی و فناوری پیشرفتهتری برای تقویت استراتژی دفاع جمعی ارائه دهد.
آمریکا باید فورا “ابتکار بازدارندگی اقیانوس آرام” را گسترش دهد و این بودجه اضافی را به سمت تقویت حضور نظامی ایالات متحده در غرب هاوایی از طریق توزیع گستردهتر نیروها در منطقه، بهبود لجستیک و دفاع هوایی و سایر اقدامات هدایت میکند. اینها برای کاستن از اینکه نیروهای آمریکایی در معرض موشکهای دوربرد چین قرار بگیرند و افزایش مکانهایی که آنها میتوانند در یک بحران از آنجا عملیات داشته باشند، ضروری هستند. اما این ابتکارعمل از بودجه ناکافی و انتقاداتی مبنی بر برآورده نشدن اولویتهای اصلی آن رنج میبرد.
ایالات متحده همچنین می تواند موقعیت نظامی خود را در منطقه با افزایش از پنج به شش زیردریایی تهاجمی در گوام، گسترش عملیاتهای دریایی در اقیانوس آرام و استقرار جنگندهها، کشتیهای جنگی، پهپادها و موشکهای دوربرد پیشرفتهتر در منطقه تقویت کند.
اما همه اینها ممکن است هنوز کافی نباشد. چالش ایجاد شده توسط چین به حدی بزرگ میشود که ایالات متحده دیگر نمیتواند به تنهایی تعادل قدرت نظامی در آسیا را حفظ کند. آمریکا مدتهاست که استراتژی دفاعی خود در آسیا را نادیده گرفته است و چالش چین را مهم اما نه فوری میداند. صحنههایی که اکنون در اروپا رویت میشوند، یادآوری آشکار این است که در صورت شکست بازدارندگی چه اتفاقی میافتد.”
311311
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰