دنیای سینمایی خشن و بیرحم گای ریچی شاید یک بار هم به دنیای دیزنی با علاالدین سرک کشیده باشد و یا با فیلم جنتلمن کمی تا قسمتی ضعیف شده باشد اما او با فیلم Wrath Of A Man به اصالت خویش بازگشته است و چه خوش برگشته است! با نقد فیلم Wrath Of A Man همراه ویجیاتو باشید.
جیسون استاتهام یکه بزن بهادر هالیوود در سالهای اخیر است و انصافا از همتایان خود همچون لیام نیسن و چند نفر دیگر توانسته خیلی بهتر در قالب چنین کاراکتری فرو برود. او هربار هم تلاش کرده از این فرم خارج شود موفق نشده و به نظر میرسد سرنوشتش با نقشآفرینی در چنین نقشهایی گره خورده است. راستش را بخواهید استاتهام آنقدری خوب در کالبد چنین کاراکترهایی فرو میرود که تماشاگر فکر میکند احتمالا او حقیقتا در زندگی واقعی خود هم همین کارها را میکند و چرا روی به بازیگری آورده است.
ترکیب عضلهها و قیافه سرد و بیروح استاتهام با دنیای سیاه و خشن سینمای گای ریچی یک فرمول رضایت بخش است که خروجی آن اثری سرگرمکننده و جذاب از آب درآمده است. کارگردان سوژه تکراری انتقام را هسته اصلی فیلم خود انتخاب کرده اما توانسته مهارت خود را در فیلمسازی نشان دهد و از همان چشمهای که همه یک ماهی یکسان شکار میکنند، یک کوسه بیرون بیاورد.
فیلم Wrath Of A Man با یک صحنه جنایت آغاز میشود، با دوربینی ثابت که در بدترین جای ممکن کارگذاری شده است. ما کمترین جزییات از این جنایت هولناک را میبینیم اما با وجود همین جزییات کم به اهمیت و خشونت بیش از حد آن پی میبریم. هیچ موسیقی در این سکانس ما را همراهی نمیکند و همه چیز در صدای داد و فریادها و شلیک گلولهها خلاصه میشود. این جنایت زوایای زیادی دارد که قرار است در طول مسیر فیلم گای ریچی با این ابعاد آشنا شویم.
داستان فیلم Wrath Of A Man درباره مردی است که وارد یک سرویس امنیتی بخش خصوصی ماشینهای حمل و نقل پول نقد میشود. این مرد (با بازی جیسون استاتهام) با نمره ناپلئونی در امتحان ورودی قبول میشود و با تمام اعضای تیم نیز سرسنگین است و کمتر کسی میتواند به او نزدیک شود. او ترجیح میدهد صحبتی نکند و سرش توی لاک خودش باشد، اگر کسی به پر و پایش پیچید سرتاپای او را بشورد و کنار بگذارد و یک بیرحم تمام عیار است. به تدریج متوجه میشویم که تواناییها و خلقوخوی این مرد با چیزی که در وهله اول نشان داده متفاوت است و به نظر میآید که او خیلی بیشتر از آنچه نشان میدهد، در تیراندازی مهارت دارد و با یک دلیلی وارد این تیم شده است… .
خشم یک مرد فیلم دو نفر است، گای ریچی و استاتهام. حضور این دو در تک تک سکانسها حس میشود و امضای شخصیشان در تمام فیلم خودنمایی میکند. فیلمنامه داستان سرراست و سادهای دارد اما با لحن روایتی که انتخاب کرده و پس و پیش کردن قصه، کاری کرده که تکراری به نظر نیاید. این مهم باعث نمیشود که فیلمنامه کاملا عاری از ایراد و نقص باشد و حفرههایی درون آن حس میشود اما کلیت کار از سوژه ساده و نخنما شدهای مثل انتقام برآمده که توانسته از منجلاب تکراری بودن خودش را خارج کند.
اگر به دنبال جنس کمدی سیاه گای ریچی هم در فیلم هستید جای اشتباهی آمدهاید چرا که کمرنگترین بخش امضای گای ریچی در فیلم جدیدش به همین بخش برمیگردد. دیالوگهایی وجود دارد که ته مایه این کمدی سیاه را به ارمغان بیاورند اما به هیچ وجه قرار نیست جزوی از استخوان بندی اصلی فیلم تلقی شوند.
فیلم خشن است، خشنتر از آنچه که فکرش را بکنید و این خشونت فقط در کشت و کشتار و نمایش صحنههای خونین خلاصه نمیشود. جنس خشونتی که در فیلم موج میزند فراتر از این صحبتها است و گاه در نمایش چشمان بازیگر اصلی خلاصه میشود. بیرحم بودن دنیای خلافکارها و پلیس فاسد و… همه و همه دست در دست هم دادهاند تا سرد بودن و بیروح بودن جهان فیلم خودش را دوچندان نشان دهد.
در کنار این فضای سرد که با انتخاب لوکیشنهای درستی مانند ماشین زرهمانند حمل و نقل پول و خود این شرکت کذایی با آن همه میله و اتاقکهای فلزی و… بهترین دکوپاژ برایش انجام شده، صحنههای اکشنی آمیخته است که استاتهام در آنها وارد عمل میشود. او ماموریت خود را برای زیبا درآوردن این صحنهها به درستی انجام داده و سربلند از پس این انجام وظیفه بیرون میآید.
شخصیت اصلی فیلم با اسم H شناخته میشود و این میتواند مخف هر کلمهای باشد، او شخصیتی مرموز دارد و حتی تا پایان فیلم به درستی از پیشینهاش آگاه نمیشویم. حتی دلیلی که او برای انتقام پیش گرفته چندان برای ما توجیه پذیر نیست چرا که نتوانستیم او را به عنوان یک مرد خانواده ببینیم.
فیلم کمترین جزییات را نسبت به قهرمان خود به ما ارائه میکند و از ما میخواهد شاهد انتقامجویی این مرد باشیم و بس. او خون جلوی چشمانش را گرفته و هرکاری میکند تا بتواند به هدف خود نزدیکتر شود. در همین اوضاع و احوال است که مردی با چنین عطش انتقامی همچنان خوبیهای خودش را نشان میدهد و ما به صورت قطرهای نسبت به این مرد جنایتکار که قرار است قهرمان قصه باشد، احساس همدردی میکنیم. هرچند در نهایت باید اعتراف کرد که هیچ یک از کاراکترهای فیلم شخصیت مثبتی ندارند و همگی آدمهایی خاکستری هستند که یک جای کارشان میلنگد. آنها یک مشت جنایتکار هستند که در یک قصه دزدی و انتقامجویی گیر هم افتادهاند.
اگر فیلمهای اکشن تریلر سینمای فرانسه را دیده باشد احتمالا خودتان متوجه میشوید که فیلم خشم یک انسان شباهتی با آنها دارد. این مساله در خود تیتراژ فیلم هم ذکر شده و در واقع فیلم Wrath of Man بازسازی یک فیلم فرانسوی محصول سال ۲۰۰۴ بهنام Cash Truck ساخته نیکولاس بوخریف (Nicolas Boukhrief) است. من پس از دیدن فیلم ریچی به تماشای نسخه فرانسوی اثر هم نشستم و بیاغراق میتوانم بگویم که نسخه گای ریچی پیچ و مهرههای سفتتری دارد و جیسون استاتهامی که در آن وجود دارد بهتر از بازیگر شهیر فرانسوی در نسخه اصلی فیلم کار خودش را انجام داده است.
Wrath Of A Man یک شاهکار سینمایی نیست؛ یک اثر اکشن تمام عیار هم نیست که آدرنالین تماشاگر را مثل آثار همردهای چون اکولایزر بالا ببرد. فیلم بزن بهادری دارد که به موقع وارد عمل میشود و خونسردیاش در حرکاتش نیز مشهود است و خبری از اکشن تند و تیز نیست. ما با یک فیلم فست فودی در ژانر سینمای اکشن روبرو نیستیم اما با یک اثر جاافتاده هم طرف نیستیم و از منظر ژانر اکشن میتوان آن را یک اثر کاملا معمولی به حساب آورد. با این وجود کلیت فیلم و اجزای آن در کنار هم کاری کرده که فیلم، به اثری جذاب تبدیل شود.
نمیتوان فیلم Wrath Of A Man را بهترین اثر گای ریچی در کارنامه هنریاش قلمداد کرد اما «خشم یک انسان» بازگشتی به اصالت ذهن این فیلمساز است. دوران کویر سینمای ۲۰۲۰ به نظر میرسد در سال ۲۰۲۱ تمام شده و حالا با یک پوست اندازی در سینما مواجه هستیم و خشم یک انسان یکی از آنها است. فیلمی سرگرم کننده و جذاب که میتواند طرفداران ژانر اکشن را تا حد زیادی راضی نگهدارد.
https://vgto.ir/9zu
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰