دراین خصوص نیز رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف گفته بود که ترکیه اکثر رفوگران و تعمیرکاران فرش دستباف ایرانی را جذب و استخدام کرده و عایدی ترکیه از رفو و تعمیر فرشهای ایرانی ۱۵۰ میلیون دلار یعنی دوبرابر کل صادرات فرش ماست گذشته از آن کاهش آمار صادرات فرش در سالهای اخیر را به نرخی کمتر از سالهای پیش از تحریم رسیده و این صنعت را در معرض نابودی قرار داده است که دراین خصوص با حمید کارگر، سرپرست سابق مرکز ملی فرش ایران به گفتوگو پرداختهایم.
وضعیت فرش دستباف در داخل و خارج از مرزهای ایران دچار چالشهایی است که به گفته برخی کارشناسان داخلی یا خارجی است، تحلیل شما در این باره چیست؟
صنعت فرش دستباف ایرانی میراثی ارزشمند برای کشورمان محسوب میشود که علاوه بر افتخار نام نیک آن در سراسر جهان، ارزآوری بسیاری برای کشور داشته و از سویی باعث اشتغالزایی جمع کثیری از مردم و ارتزاق خانوارهای ایرانی شده اما واقعیت این است که در سالهای اخیر به دلایل مختلفی دچار سقوط شده که البته تحریمها شاید بخشی ازعوامل گسترده این رکود در صنعت فرش در داخل و خارج از مرزهای ایران باشد اما عاملهای بسیاری در این مساله دخیل هستند که باید با نگاهی چندوجهی به این معضل نگریست و آن را مورد بررسی قرار داد و به بحث و واکاوی درباره فرسودگی پروسه تولید و صادرات این مصنوع در کشور پرداخت و در حقیقت به دنبال آن باشیم که چرا این صنعت دچار برخی بیسیاستیها و بیبرنامگیها و منافع آنی و زودگذر برخی از افراد و گروهها شده است؟ البته تحریمهای آمریکا به عنوان اصلیترین واردکننده فرش دستباف در سراسر دنیا و محدودیتهای ورود فرش ایرانی به بازار این کشور در کندشدن روند صادراتی فرش دستباف کشورمان نقش عمدهای داشته و در حقیقت در راستای این تحریمها ما سهم بزرگی از بازار را از دست دادیم اما اینکه همه عوامل در چالش کمرنگ شدن فرش ایران در بیرون از مرزهای کشور را به گردن آمریکا انداخت نیز منطقی نبوده و از عدالت خارج است چرا که سهم ایران پیش از برجام اولیه حاصل از صادرات فرش دستباف با وجود تحریمها حدود ۳۰۰ میلیون دلار بوده و پس از برجام این رقم به ۵۰۰ میلیون دلار افزایش یافت و اگر بر اساس محاسبات صورت گرفته تحریم را در کاهش نرخ صادرات موثر بدانیم، این رقم باید باز هم حداقل به میزان رقم پیش از برجام و برقراری تحریمها بازمی گشت اما کاهش نرخ صادرات به حدود ۷۰ میلیون دلار در سالهای اخیر حکایت از تاثیرگذاری عوامل دیگری در این عرصه دارد که نیاز به واکاوی و بررسیهای بیشتری دارد.
چه عواملی در کاهش صادرات فرش دستباف موثر بوده است؟
بیش از آنکه تحریم در این زمینه موثر و نقشآفرین باشد، بیبرنامگیها و بیسیاستیها، همسو نبودن عملکردها، مانع تراشیها در مسیر تولید و صادرات و در مجموع خودتحریمیها بیش از تحریمهای خارجی در توقف و محدودشدن صادرات فرش دستباف در سالهای اخیر موثر بوده و به این ترتیب راه را برای فرشهای دستباف کشورهایی چون؛ نپال، پاکستان، هند و ترکیه در بازار صادراتی باز کردیم در حالی که زمانی ایران حرف اول را در این صنعت در خارج از مرزهای کشور میزد اما با بیتدبیریها و کم لطفیهای موجود رشد تصاعدی صنعت فرش دستباف در دهه ۷۰ کند شد و با افزایش قیمت مواد اولیه مورد نیاز مانند پشم و رنگدانه و گاهی مواد اولیه بیکیفیت وارداتی و همچنین دستمزدهای بالای موجود در این صنعت، فرش ایرانی زمین خورد و توان ما را در قبال دیگر کشورها سلب کرد این درحالی است که همزمان با اعمال انواع مقررات سختگیرانه در حوزه عملیات بانکی و گمرکی و افزایش مانع تراشی برای صادرکنندگان و تجار در این صنعت، رغبت حضور برای باقی ماندگان در این عرصه را هر روز تنگتر کرده و نهایتا گاهی اوقات به توقف و یا محدود شدن و یا خروج سرمایهگذاران در این صنعت از ایران منتهی شد در حالی که فعالان این صنعت نیازمند حمایت دولت و بانک مرکزی بودند، دولت آنها را مجبور به بازگرداندن ارز حاصل از صادرات فرش میکرد که بسیار زمان بر بود و اصرار بر بازگرداندن این ارز آسیبهای زیادی در این حوزه به آنها وارد میکرد و بسیاری را متمایل به حضور در دیگر سرمایهگذاریهای کوتاه مدت با تسهیلات دیگر میکرد.
آیا عوامل داخلی فرش را میتوان یکی از دلایل سکون و سقوط صنعت فرش دستباف در ایران معرفی کرد؟
عوامل داخلی ناشی از بیتدبیری و نبود برنامهریزی صحیح و سنگ اندازیها و قانونگذاران در این صنعت به قدری است که شاید بهتر باشد از این عوامل به عنوان مافیا در این صنعت یاد کنیم، در حقیقت ما در شعارزدگی در صنعت فرش گیر کردهایم و فقط در پشت تریبونها از اشتغالزایی، بهترین جایگزین صادرات نفتی، درآمدزایی ارزی، بومی و پاک بودن این صنعت و بسیاری از مزایای آن داد سخن میدهیم اما وقتی به پای تصمیم گیری میرسیم با نبود سیاستهای حمایتی برای قالیبافان، تجار فرش در داخل و خارج از کشور مواجه میشویم این درحالی است که تبلیغات یکی از ارکان اصلی رونق هر صنعتی در جهان تلقی میشود اما بسیاری از طرحهای تبلیغاتی ما در داخل و خارج از کشور با بیتوجهی روبهرو و در حقیقت صنعت فرش رها شده و با دستاندازی رقبا در بازارهای خارجی مواجه هستیم و هیچ اقدامی نیز برای تجاری سازی و یا حداقل حفظ آنچه که از قبل داشتهایم نداریم و دیگر توقعی برای توسعه صادرات بیش از آنچه که پیش از این داشتهایم نداریم، اما امیدواریم که صنعت فرش بیش از این به وادی نابودی کشانده نشود در حالی که مطلوبیت در حال حاضر در این حوزه بر این است که ؛ با فرهنگسازی و تبلیغات اصولی و مطلوب نسل جوان را همچنان به استفاده از فرش دستباف ترغیب کنیم و علاوه بر آن جوانان را نیز به حضور در تولید این صنعت علاقهمند کنیم و از سویی دیگر با نگاهی تیزبین به دیگر کف پوشهای جدید مانند فرش ماشینی و انواع پوششها فرشینهای سلایق و علایق جدید را مدنظر قرار دهیم و مطابق با نیاز بازار پیش رویم و از آنچه که امروزه بر این صنعت حاکم است و زیبنده فرش ایرانی نیست دوری کنیم.
بهنظر شما چه اقداماتی میتواند به نجات فرش ایرانی در داخل و خارج از مرزها کمک کند؟
فرش نیاز به نقشه راه دارد و باید در تثبیت و عملیاتی ساختن آن در همه سطوح و ردهها و همه سیاستگذاریها و برنامهریزیها با نگاهی متفاوت از آنچه که تاکنون بوده است به آن بنگریم، در حقیقت راهکارهای بهبود حال صنعت فرش به قدری واضح و آشکار است که فقط نیاز به باور و ایمان به این صنعت داشت تا بتوان از مزایای آن چون؛ بهبود اشتغالزایی و ارزآوری بهرهمند شویم و این نیاز به توجه مسئولان اجرایی در دولت و مجلس است که از ایجاد موانع مختلف هر روز در این مسیر دست بردارند تا به کامی که تاکنون به آن نرسیدم دست یابیم در حالی که هم اکنون فعالان در این عرصه علاوه بر مشکلات در بخش صادرات در بازگرداندن فرشهای کهنه و نیازمند تعمیر به کشور با مشکل روبهرو هستند و در حقیقت بازار این بخش را نیز به کشورهایی چون ترکیه سپردهایم که از این مسیر حتی درآمدی بیشتر از صادرات دارد و با وجود پیگیریهای مختلف متأسفانه همچنان این مشکل پابرجاست. علاوه بر این بهبود شرایط و تسهیلات مطلوب برای حضور فرش ایرانی در نمایشگاههای خارج از کشور یکی از حداقل خواستههای تولیدکنندگان محسوب میشود که تولیدکنندگان و صادرکنندگان با آن مواجه هستند و در حقیقت با این غفلت از درآمدهای حاصل از این صنعت مهم غافل شدهاند و به جای اینکه به تسهیلات و اعمال قوانین حمایتی در این صنعت بپردازند که مایه افتخار کشور از قدیم تاکنون بوده، به صادرات خودرو اعمال قوانین حمایتی در این حوزه پرداخته میشود که در مقایسهای ساده اولویتهای هر دو صنعت را میتوان به راحتی بررسی کرد تا بتوان تصمیم درستی در این زمینه اخذ کرد.
مشکلاتی که فرشبافان در حال حاضر در کشور با آن مواجه هستند چیست؟
سامان بخشیدن به صنعت فرش در مراکز استان یکی از امور مهمی است که تولیدکنندگان و بافندگان فرش دستباف را به ماندن در این صنعت ترغیب میکند و این امر در به روزرسانی دانش این صنعت، نظارت بر کیفیت تولید و ضمانت اجرایی مصوبات در این حوزه در ارتباط تنگاتنگی است، بیمه قالیبافان و مشکلات جانبی آن از جمله چالشهایی است که دیگر نخ نما شده و دچار کاستیهای بسیار شده و توسعه دیپلماسی صنعت فرش دستباف در خارج از مرزها میتواند ایران را به دوره اقتدار خود بازگرداند، اما فراگیر نشدن پوشش بیمه قالیبافی و ماندن بسیاری از قالیبافان پشت درهای تامین اجتماعی دردی کهنه است که به آن توجه نمیکنند این درحالی است که آمار صحیحی نیز دراین زمینه وجود ندارد و برنامهریزی در این بخش را بامشکل مواجه میکند علاوه بر آن نرخ سودی که نظام بانکی کشور در قبال ارائه تسهیلات مطالبه میکند برای فرشبافان مقرون به صرفه نیست و امیدواریم اعتبارات مالی واگذار شده در این زمینه شرایط بهتری از نظر کمی و کیفی پیدا کند. همچنین برگزاری نمایشگاههای متفرقه فرش در سطح پایتخت به کسب و کار فروشندگان فرش آسیب رسانده و خریداران را ناامید میکند و باید به این امر سامان داد تا بتوان در مراکزی که متولی اصلی این صنعت هستند حضور در این عرصه را جهت دهی کرده تا صنعت فرش نیز مانند دیگر صنایع سامان یابد.
بیشتر بخوانید :
۲۲۰ 256
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰