به گزارش هوشمند نیوز، ماکسیمیلیان هس در مقاله ای برای فارن پالیسی نوشت: غرب دموکراتیک دارای سابقه طولانی و بحث برانگیز در ایجاد اتحادهای مناسب با دیکتاتورها و قدرتمندان در سراسر جهان است – شرکای نامطلوب، اما ضروری در رویارویی با تهدیدات علیه نظم بین المللی. این نوع موضعگیری که از نظر اخلاقی مشکوک است، بهعنوان یک سیاست واقعگرایانه و موازنهی قوا برای برتری شناخته شده و جهان را قادر ساخت تا برای شکست آدولف هیتلر در جنگ جهانی دوم و برای پیروزی در جنگ سرد متحد شوند.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، در رأس فهرست شرکای نامطلوبی است که غرب نیاز فوری به روابط بهتر با آنها دارد. بداخلاق بودن او واضح است: او به طور فعال دموکراسی ترکیه را تضعیف کرده، دههها لیبرالیزاسیون را خنثی، مهاجرت را به سلاح تبدیل کرده، اقلیت کرد را هم در داخل و هم در سوریه به وحشت انداخته و به ایران در نقض تحریمهای ایالات متحده کمک کرده است. اخیراً، او تهدید کرده است که از عضویت سوئد و فنلاند در ناتو جلوگیری خواهد کرد. زمان زیادی طول میکشد تا غرب بتواند واقعاً به او اعتماد کند.
اما واقعیت این است که غرب بیش از هر زمان دیگری به اردوغان نیاز دارد. جنگ وحشیانه و همه جانبه روسیه علیه اوکراین، اعتبار ترکیه را در صفحه شطرنج ژئواستراتژیک به شدت افزایش داده است. آنکارا به عنوان یک تامین کننده کلیدی هواپیماهای بدون سرنشین برای کیاف ظاهر شده است – محمولههایی که خوشبختانه نشان داده است قصد توقف ندارد. اگر تحویل تسلیحات ترکیه گسترش یابد، شانس پیروزی اوکراین به طور قابل توجهی افزایش مییابد. اردوغان که دسترسی به دریای سیاه را از طریق تنگه ترکیه کنترل میکند، در اواخر فوریه مسیر عبور کشتیهای جنگی را بهطور اساسی مسدود کرد.
در عین حال، آنکارا همچنین مایل به همکاری با مسکو در مورد اوکراین است، زیرا اردوغان در آنجا به دنبال فرصت است. مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه، در ۸ ژوئن در آنکارا با همتای روسی خود، سرگئی لاوروف، در مورد برنامههایی برای تضمین مسیر صادرات غلات اوکراینی صحبت کرد و بنا بر گزارش ها، درخواست تخفیف ۲۵ درصدی برای خرید غلات ترکیه به عنوان بخشی از این قرارداد کرده است. بدون حضور آنکارا، هرگونه پیشنهاد غرب برای شکستن محاصره روسیه از بنادر اوکراین از پیش شکست خورده است.
غرب در جنگ اقتصادی علیه روسیه به ترکیه نیاز دارد. حمایت آنکارا به تنهایی میتواند جریان کالاهای تحریم شده روسیه را در داخل و خارج از دریای سیاه محدود کند. کمک آنکارا در کاهش نرخ سود برای پول روسیه و دزدسالاران بسیار مهم است. ترکیه به مقصد اصلی پول روسیه (و قایقهای تفریحی الیگارشی) تبدیل شده که از تحریمها فرار میکنند و نقش فزایندهای در حمایت از اقتصاد خودکامه جدید ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه ایفا میکند. ترکیه یکی از معدود کشورهای بزرگی است که آزادانه پرداختهای روسیه را میپذیرد و تاثیر تحریمهای بانکی غرب را کاهش میدهد. ورود ترکیه به کشتی یکی از بزرگترین حفرههای رژیم تحریمها را ترمیم میکند.
اما مهمتر از همه، ترکیه یک بازیگر کلیدی در تغییر تامینکننده انرژی برای اروپا خواهد بود، به ویژه به این دلیل که دسترسی به انرژی را از طریق تعدادی از خطوط لوله حیاتی کنترل میکند. برای مثال، کریدور گاز جنوبی اروپا، گازی است که از آذربایجان از طریق خطوط لوله ترانس آناتولی و ترانس آدریاتیک ترکیه – که به ترتیب در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰ افتتاح شدند – و به شبکه گاز اروپا در بالکان و ایتالیا تامین میشود.
اردوغان همچنین فعالانه به دنبال توسعه منابع گازی خود ترکیه است و به طور بالقوه حتی میادین گازی دریایی اسرائیل و قبرس را به شبکه خط لوله اروپا متصل میکند. چنین تلاشهایی البته به دلیل اختلافات یونان و ترکیه بر سر قبرس و آبهای اطراف آن پیچیده شده است. احیای همکاری اروپایی-ترکیه ممکن است تنها راهی باشد که میتوان از منابع غنی انرژی مدیترانه شرقی به طور کامل استفاده کرد. چنین مشارکتی همچنین ممکن است اردوغان را وادار کند تا در مقابل روسیه قرار گیرد، جایی که افتتاح خط لوله ترکاستریم در سال ۲۰۲۰ نشانگر نقطه اوج جدیدی در روابط ترکیه و روسیه بود.
در نهایت، همسویی با اردوغان به غرب اهرم ژئواستراتژیک بیشتری در جنگ اوکراین میدهد. ترکیه همچنین در سه درگیری دیگر که روسیه در آن درگیر است، نقش کلیدی دارد: سوریه، لیبی، و مناقشه بین ارمنستان و آذربایجان بر سر قره باغ. اردوغان در دهه گذشته با انگیزه تقویت نقش ترکیه به عنوان یک قدرت منطقهای مستقل از غرب، از سیاست بیتوجهی به مداخله فعال در این درگیریها حرکت کرد. از سرگیری همکاری با اردوغان نقاط فشار بیشتری را در تلاش برای محدود کردن نفوذ جهانی مسکو ایجاد میکند.
برای اینکه دور شدن اردوغان از غرب و روابط نزدیکتر با مسکو معکوس شود، مهم است انگیزه ترکیه را درک کنیم. امروز غرب بهای توجه نکردن به نگرانیهای ترکیه را میپردازد. این دوری ابتدا در سال ۲۰۱۱ آغاز شد، زیرا بهار عربی سراسر شمال آفریقا و خاورمیانه را درنوردید. اردوغان پرشور بود، زیرا قیامها چشماندازی را برای به قدرت رساندن اسلامگرایان در سراسر منطقه ایجاد کرده بود. در آن زمان، آمریکا به اردوغان خیانت کرده بود، باراک اوباما نتوانست خطوط قرمز خود را در سوریه حفظ کند و در کودتای ارتش مصر علیه محمد مرسی، رئیس جمهور، وابسته به اخوان المسلمین و علناً مورد حمایت اردوغان، اوباما حمایتی از او نکرد. محمد کوچاک، کارشناس روابط بین الملل مستقر در آنکارا، به من گفت: «ترکیه به سختی آموخته است که ایالات متحده تمایلی به سرمایه گذاری در منطقه ندارد. الیزابت اونینا، محقق دکترا در دانشگاه آمستردام با تمرکز بر سیاست امنیتی ترکیه، گفت: «نگرانیهای امنیتی ترکیه به عنوان یک موضوع خاص در دستور کار ناتو درک نشده است».
اما آنچه دور شدن اردوغان از غرب – و تغییر مسیر به مسکو را تسریع کرد، احساس خیانت او پس از کودتای نافرجام ترکیه در سال ۲۰۱۶ بود که علناً ایالات متحده را به تشویق آن متهم کرد. او همچنین زمانی که واشنگتن سامانههای دفاع موشکی پاتریوت خود را از ترکیه خارج کرد و زمانیکه پس از سرنگونی یک هواپیمای جنگنده روسی در حریم هوایی ترکیه، ناتو حاضر به واکنش مهم نشد، ترکیه احساس کرد متحدانش در ناتو او را رها کردهاند، اولین حادثه مشابه ناتو و نیروی هوایی روسیه یا شوروی در سال ۶۰ بود. از آن زمان، اردوغان احساس کرد مسکو راه بهتری برای بهبود موقعیت منطقهای و داخلی ترکیه است.
همکاری ترکیه و روسیه از آن زمان تاکنون شامل خط لوله ترکاستریم، برنامهریزی روسیه برای ساخت نیروگاه هستهای ۲۰ میلیارد دلاری در ترکیه و اعلامیه سال ۲۰۱۷ مبنی بر خرید سامانه دفاع موشکی اس-۴۰۰ توسط آنکارا میشود. گرچه ترکیه و روسیه گهگاه با هم درگیر شده اند – برای مثال آنها در جنگ داخلی سوریه و لیبی از طرفهای مختلف حمایت میکنند – روابط به طور کلی گرم و قابل کنترل باقی مانده است. این امر تنها اهرم استراتژیک بالقوهای غرب در صورت تغییر جهت گیری اردوغان را تقویت میکند.
غرب برای ترک مسکو چه مشوقی میتواند به اردوغان ارائه دهد؟ بحران اقتصادی ترکیه ممکن است فقط یک فرصت باشد. با رسیدن تورم سالانه به ۷۳.۵ درصد در ماه می، ذخایر ارزی نزدیک به پایینترین سطح تاریخ، و کاهش ۳۰ درصدی ارزش لیر ترکیه در مقایسه با دلار در پی کاهش ۴۴ درصدی در سال ۲۰۲۱، خطر رکود در ترکیه افزایش یافته است. سرمایه گذاران خارجی از بازار فرار کرده اند. اردوغان در جستجوی ناامیدانه سرمایه خارجی تازه، حتی روابط خود را با رقیب کلیدی منطقهای خود، محمد بن سلمان، اصلاح کرد. بهتر است غرب به اردوغان یک راه نجات اقتصادی بدهد تا این که به مسکو اجازه این کار را بدهد. به عنوان مثال، فدرال رزرو ایالات متحده و بانک مرکزی اروپا باید پیشنهاد یک خط مبادله ارزی به اردوغان را در نظر بگیرند، ابزاری تثبیت کننده که در دهههای اخیر به طور قابل توجهی گسترش پیدا کرده است. دسترسی به دلار و یورو میتواند بسیاری از چالشهای اقتصادی فزاینده آنکارا را کاهش دهد و زمینه را برای مشارکت بیشتر فراهم کند.
اردوغان میداند که دست قدرتمندی دارد و احتمالاً خواستههای دیگری نیز دارد. او قبلاً اهرم خود را در برابر عضویت سوئد و فنلاند به ناتو مطرح و آن را به بازتر شدن دست ترکیه در برابر کردهای سوریه، متحدان دلیر غرب در مبارزه با داعش، مرتبط کرده است. اردوغان در اوایل ماه جاری اعلام کرد که قصد دارد عملیات جدیدی را شروع کند. او ممکن است مطالباتی را در مورد سایر منافع منطقهای مطرح کند و مطمئناً به دنبال بی اعتنایی به انتقاد غرب از حکومت داخلی خود خواهد بود. این امتیازات میتواند برای دیگر منافع غرب هزینه بر باشد.
در حال حاضر تردید آشکاری برای تعامل با اردوغان وجود دارد. به گفته کوچاک، به نظر میرسد استراتژی غرب این باشد که «روی احتمال شکست اردوغان در انتخابات [ژوئن ۲۰۲۳]حساب کند». حساب کردن روی برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه و انتقال مسالمت آمیز قدرت در یک سال آینده از سوی اردوغان، در بهترین حالت آرمان گرایانه و در بدترین حالت ساده لوحانه است.
اردوغان شخصیت ناپسندی است و احتمالاً همین شخصیت باقی خواهد ماند. اما برای تضعیف پوتین و تضمین بقای اوکراین، به نفع غرب است که در کنار او باشند. فرصت هست و عاقلانه نیست اگر غرب تلاشش را نکند.
311311
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰