مهسا بهادری: خانواده سوزنچی، خانواده مشتاق و قالیشویی، چیزی را به یاد نمیآورند، جز سریال «دودکش». سریالی که فصل دوم آن این روزها روی آنتن شبکه یک سیما میرود. کمی بعد از فصل اول این سریال، «پادری» ساخته شد و چون داستان و بازیگرها با «دودکش» یکی بودند، همه بینندهها به این موضوع فکر کردند که «پادری»، فصل دوم «دودکش» است، اما زینب تقوایی که تهیه کننده سریال است، پس از پنج سال اعلام کرد که «پادری» را میتوانیم به عنوان اسپیناف «دودکش» در نظر بگیریم نه فصل دوم سریال.
به همین دلیل به گفتوگو با زینب تقوایی، تهیه کننده «دودکش» نشستیم که در ادامه میخوانید.
چرا پس از پنج سال که فصل دوم «دودکش» با نام «پادری» ساخته شد تصمیم گرفتید تا فصل سوم «دودکش» را بسازید؟
موضوعی که وجود دارد این است که «دودکش۲» فصل دوم «دودکش۱» است. هر چند که من فکر میکنم «پادری» هم کار قشنگی بود، اما همه اعضای سریال «دودکش» در آن حاضر نبودند و با نگاه «دودکشی» ساخته نشده بود.
شما گفتید که نمیتوان «پادری» را فصل دوم سریال «دودکش» به حساب آورد، در حالی که آن زمان، همه این سریال را فصل دوم سریال «دودکش» میدانستند اما به نکتهای اشاره کردید آن هم ساخته نشدن با نگاه «دودکشی» بود مگر «دودکش» چه تفاوت نگاهی با دیگر سریالها دارد؟
ماجرا این است که نویسنده کار در سریال حضور نداشت و خالق یکسریال، صاحب آن است. یک اثر و تمام سریالهایی که به فصلهای بعدی میرسند معمولاً یک خالقی دارند، خالق آن ایده پرداز سریال شناخته میشود نکتهای که در «پادری» مورد توجه قرار میگیرد، این است که صاحب اثر اصلاً حضور نداشته و صرفاً بازیگران «دودکش» در آن سریال بودند.
ابتدا قرار بود چند نفر از بازیگران «دودکش» در آن سریال حضور داشته باشند که بعد همه آنها دعوت شدند، این ماجرا یک تصمیم از جانب گروهی بوده که سریال را برای خودشان ساخته بودند موضوعی که وجود دارد این است که آیا ساخته شدن «پادری» به ساخت فصل دوم «دودکش» آسیب وارد کرد؟
ماجرا این است که بهتر بود از ابتدا «دودکش۲» ساخته میشد چون اینگونه کار تمیزتری از آب در میآمد. ولی در مجموع فکر میکنم که سریال «دودکش» جذابیتهایی دارد که میتواند دوباره مخاطبان را پای تلویزیون بنشاند. از لحاظ ساختار هم تلاش کردیم که فصل دوم را نزدیک به فصل اول بسازیم.
پس به همین دلیل است که تعداد فرزندان در «پادری» و «دودکش ۲» متفاوت است؟
بله، ما فصل دوم این سریال را با نگاه به فصل اول آن ساختیم و هیچ نگاهی به «پادری» نداشتیم، این موضوع در سریالهای خارجی هم دیده میشود که از یک سریالی که مورد استقبال قرار گرفته، اسپینافی تولید میکنند. در واقع میتوان گفت «پادری» اسپینآف فصل اول «دودکش» بود همین موضوع هم مخاطبان را به اشتباه انداخت و آنها فکر کردند که «پادری» فصل دوم سریال است.
«پادری» اسپینآف فصل اول «دودکش» بود همین موضوع هم مخاطبان را به اشتباه انداخت و آنها فکر کردند که «پادری» فصل دوم سریال است
بخش زیادی از بازیگردانیها و کارگردانیها در فصل اول، برعهده برزو نیکنژاد بود و به همین دلیل حضور آقای نیکنژاد بیشتر احساس میشد.
آقای لطیفی نقششان موثر بود.
بخش اعظمی از کارها در «دودکش۱» یک برعهده آقای نیکنژاد بود اما با این شرایط، بازهم تغییر کارگردان در تغییر کیفیت سریال اثر گذار بوه است، شما موافق این موضوع هستید؟
درباره کیفیت باید مقداری کارشناسانهتر صحبت کنیم، اما در رابطه با این تفاوت موافق ماجرا هستم، به این دلیل که هر کارگردان، امضای کار خود و دیدگاه خود را دارد و نمیتوان گفت که نوع سریالسازی هر دو این افراد یک گونه است. ارزشگذاری نمیتوان کرد به این خاطر این که انجام کار توسط هر یک از این دوستان دارای نقاط مثبت است. با حال و هوای فصل جدید این سریال خاطرات افراد با «دودکش ۱» زنده شد و تا اینجای کار نیز بازخوردها بسیار مثبت بودند.
شما و الهام غفوری یکی از معدود تهیه کنندگان خانم در تلویزیون هستید که توانستهاید موفقیت چشمگیری را هم به دست بیاوریم اما نکتهای که وجود دارد این است جایگاهتان در این عرصه را چگونه ارزیابی میکنید؟ حضور در این عرصه مقداری سخت نیست؟
حضور زنان در تمام مشاغل سخت است، تلویزیون تفاوتی با مشاغل دیگر ندارد. دلایلش هم به مسائل فرهنگی ارتباط دارد و به صدا و سیما یا نهاد خاصی ارتباط ندارد.
حضور زنان در تمام مشاغل سخت است، دلایلش هم به مسائل فرهنگی ارتباط دارد
«دودکش ۱» سال ۱۳۹۲ روی آنتن تلویزیون رفت، چرا بعد از ۷ سال تصمیم گرفتید فصل دوم سریال را بسازید؟
از همان ابتدا، تقاضاهایی برای ساخته شدن فصل دوم «دودکش» وجود داشت، اما هم خود من و هم دیگر عوامل «دودکش»، نگاهمان این بود، که کارهای تازه و خلاقانهای تولید کنیم. من عموما، خیلی به فصل دو در کارها اعقادی نداشتم، ولی به قدری مردم مشتاق شخصیتهای «دودکش« بودند و آنها را میخواستند که نتوانستیم مقاومت کنیم و در برابر در خواستها تسلیم شدیم. دائم این را میشنیدیم که چرا کارهای دیگر مانند «پایتخت» و «نون. خ» به فصلهای بعدی میرسد اما شما هیچ اقدامی نمیکنید ما هم با اصرار مردم شروع به ساخت فصل دوم سریال کردیم.
میتوانیم بگوییم بعد از دیدن موفقیتهای «نون. خ» و «پایتخت» شما در رقابت با این دو سریال تصمیم گرفتید فصل دوم «دودکش» را بسازید؟
نه، اصلا اینگونه نیست، چون «پایتخت» از ابتدا وجود داشت. اگر بحث رقابت مطرح بود، باید پیش از اینها اقدام میکردیم. رقابتی وجو ندارد، آنها نیز دوستان ما هستند و از اینکه میبینیم سریالهای خوبی میسازند، خوشحال میشویم.
در یک دهه اخیر، ساخت سریال طنز در تلویزیون انگشتشمار بوده، مردم نیاز به سریال طنز دارند و به خاطر کم بودن، این ژانر از سریال، توجهها از تلویزیون به سمت شبکه نمایش خانگی تغییر پیدا کرده است. چون دست بازتری دارد.
تلویزیون در این سالها سریال طنز زیاد ساخته است اما نیاز مردم بیشتر از این تعداد بوده است. خواسته مردم روبه پیشرفت است و تلویزیون هم باید خودش را با خواسته مردم به روز کند. من احساس میکنم که این روزها طلب مردم برای ساخت سریال طنز بیشتر شده و این درخواست هم حقشان است. ساخت سریال کمدی در سالهای اخیر بنا به بسیاری از دلایل، سختتر شده چون خنداندن مردم سختتر شده و شاید یکی از دلایلی که سازندگان کمتر دنبال ساخت این سبک از سریال میروند، همین است.
در نهایت این موضوع کاملا صحیح است که مطالبه مردم برای کارهای کمدی، بالاست و رسالت تلویزیون از شبکه نمایش خانگی برای ایجاد کردن این فضای مفرح بیشتر است.
چرا الان تهیه کنندگان و سازندگان ما تمایلشان برای حضور در شبکه نمایش خانگی، بیشتر از تلویزیون است؟
چون شرایط مالی و کاری در شبکه نمایش خانگی راحتتر است. تلویزیون یک نهاد دولتی است که همه چیز آن دولتی به حساب میآید. اما بخش خانگی هم به لحاظ متن و محتوا و هم حتی به لحاظ نوع پوشش، راحتی بیشتری نسبت به تلویزیون دارند.
ولی چون تلویزیون همه طیفهای جامعه را در بر میگیرد، گروههایی هستند که همچنان به حضور در تلویزیون تمایل دارند، چون نگاهشان بیشتر مردمی است.
در این بازه زمانی بسیاری از هنرمندان به طور کلی از تلویزیون فاصله گرفتند و حاضرند کلا کاری انجام ندهند، اما در تلویزیون نباشند، چرا این اتفاق رخ میدهد؟
شاید بخشی از آن دلایل شخصی و خانوادگی آدمها باشد، شاید در یک برههای سفر باشند. اگر شرایط کار برایشان فراهم باشد، من کسی را ندیدم که از تلویزیون فاصله گرفته باشد. اگر این فاصله ایجاد شده شاید بخاطر پیشنهادهایی بوده که به آن فرد ارائه شده که مناسب نبوده است.
خود من سریال «زیرخاکی» و «پایتخت» را بسیار دوست داشتم. به نظر من کارهایی که خوب میشوند را باید به قدری پر رنگ کنیم که هم این کارها ادامه دار شود و هم افراد دیگر هم علاقهمند شوند که به سمت ساخت این تیپ از سریالها بروند، اما یک نکتهای وجود دارد و آن هم این است که ساخت این سبک از کارها دردسر و سختی بیشتری دارد، به همین دلیل است که هرکسی سراغ آن نمیرود، اما اگر حمایتها از طرف بیرون و درون سازمان، نسبت به این پروژهها خوب باشد، این پروژهها ادامه دار میشود.
«دودکش» با چنین نظرهایی مواجه شد؟
بله، در فصل اول موانع زیادی ایجاد کردند، اما به این موضوعات توجه نکردیم و خداراشکر با حمایت و استقبال مردم، فصل دوم را هم ساختیم تمام پروژههایی که ساخته میشود و هدفشان کار خوب است، به جای آنکه دائم آن تیم را مورد نقد و انتقاد قرار دهیم، سعی کنیم از آنها حمایت کنیم. کسی که کار خوب انجام میهد، همیشه مورد نقد قرار میگیرد و به همین دلیل بسیاری از افراد میپذیرند که کار خوب انجام ندهند، که راحت باشند و مورد انتقادهای مداوم قرار نگیرند.
در اینباره بیشتر بخوانید:
◾️«باخانمان» و دشواری های ساخت کمدی در تلویزیون/ نیکنژاد: فیل هوا نکردیم
◾️«دودکش ۲»، قصه تکراری با همان تکیهکلامهای همیشگی و موردی استثنایی
۵۷۲۴۵
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰