در کتاب «فرهنگ مصور استان یکم» که پیرامون تاریخچه آموزش و پرورش گیلان در سال های ۱۳۲۷ و ۱۳۲۸ نوشته شده، تصویری از «بانو نصرت اعظم» منتشر و زیر عکس نوشته شده است: «بانو نصرت اعظم یکی از بانوان خیری که مرتب با کمک های مالی کودکان بیچاره را شاد میکند».
به نظر می رسد او همان «نصرت اعظم سمیعی» است که خود معلم بوده و خانه بزرگ مسکونی خود را به آموزش و پرورش گیلان هبه می کند. این خانه هنوز در محله ساغریسازان رشت موجود است و امروز یکی از بناهای میراثی شهر رشت محسوب می شود.
این عمارت به نام «ساختمان آموزش و پرورش» در تاریخ ۱۳۸۶/۱۲/۲۷ و به شماره ۲۲۵۱۵ در فهرست آثار ملی ثبت شده است. در پرونده ثبتی ذکر شده که بنا متعلق به «بانو نصرت اعظم سمیعی» است که آن را به آموزش و پرورش بخشیده است.
براساس این پرونده، عمارت در سال ۱۲۷۶ خورشیدی ساخته و از زمان ساخت تا انقلاب ۱۳۵۷ که به آموزش و پرورش هبه می شود، به عنوان منزل مسکونی خاندان سمیعی مورد استفاده قرار می گرفته است.
این خانه پس از هبه، سال ها به عنوان مدرسه کاربری داشت و بعدها از سوی اداره کل آموزش و پرورش گیلان به عنوان مجتمع رفاهی فرهنگیان تغییر کاربری می یابد. پس از آن و طی ۱۵ سال رها می شود تا اینکه در سال ۱۳۹۷ از سوی آموزش و پرورش به مدت سه سال ولی در عمل به مدت ۶ سال در اختیار فردی قرار می گیرد تا این مکان به عنوان خانه صنایع دستی تغییر کاربری یابد.
اجاره دار با گیاه زدایی از این مکان تلاش هایی برای کاربری جدید کرد ولی از آنجایی که هزینه های مرمت بنا برای اجاره دار بسیار سنگین بود و اقدامات فرهنگی موثری هم در این مدت صورت نگرفت و پایان مهلت اجاره با ارفاق از تابستان ۱۴۰۲ دوباره درب خانه نصرت اعظم سمیعی بسته شد و با نصب یک پرده جلوی ورودی بنا اعلام شد که بنا ملک آموزش و پرورش است و غیره حق دخل و تصرف ندارد و دوباره شاهد رها شدن یک عمارت فاخر میراثی هستیم.
در گیلان ۱۲ مدرسه تاریخی وجود دارد که در فهرست آثار ملی ثبت شده است؛ «مدارس شهید مدنی و حکیم نظامی در شهر آستارا، ساختمان آموزش و پرورش در شهر رودسر، فروغ، قدیمی ترین مدرسه دخترانه در رشت، خانه نصرت اعظم سمیعی، مدرسه شاهپور، ساختمان دانشسرا، مدرسه محمدی و مگردیج در رشت، مدرسه مهدخت و مریم در انزلی، مدرسه ثارالله و اسدمحله در شهرتاریخی ماسوله».
طبق قوانین وزارت میراث فرهنگی هر بنای ثبتی که در تملک ادارات دولتی است باید همان اداره هزینه های مرمت و نگهداری بنا را بپردازد؛ البته در این سال ها آموزش و پرورش به عنوان مالک هزینه ای برای مرمت و تغییر کاربری این مدارس نداشته و در حد محدود اداره کل میراث فرهنگی گیلان اعتبارات قطره چکانی برای مرمت مدرسه فروغ تزریق کرده که هنوز هم پروژه مرمت پس از سال ها تکمیل نشده، بنابراین سرنوشت ناخوشایندی در انتظار عمارت نصرت اعظم سمیعی است.
خانه بانو سمیعی با ۱۲۶ سال قدمت شاخصه های معماری خانه های گیلان در دوره قاجار را داراست. عمارت در دو طبقه ساخته شده و همچون بسیاری از خانه های تاریخی، بنا قرینه است. بنا در حال حاضر حلب سر و دارای لمبه های چوبی موسوم به شیرسر(کله شیری) است.
سقف لمبه های چوبی بلندی دارد و از آنجا که دیوارهای حیاط با طاق های قوسی و جناقی با سفال پوشیده شده تا از رطوبت محافظت شود به نظر می رسد سقف این بنا نیز سفال پوش بوده و بعدها برداشته شده است.
بنا دارای اتاق های متعدد و قرینه در دو ضلع شرقی و غربی است و با درب های چوبی بلند به تالارهای وسط در هر دو طبقه می رسد. مصالح این بنا، سنگ و آجر و چوب است و رها شدن آن موجب شده چوب ها در بسیاری از بخش ها پوسیده شود، اما شالوده اصلی این بنای قجری هنوز سرپاست.
به دلیل رطوبت بالا در گیلان و استفاده از مصالح چوبی عمر بناها در گیلان کوتاه است، به همین دلیل بنای فاخر از دوره های پیش از قاجار در حد انگشتان یک دست هم نداریم و معدود بناهای قاجاری به جامانده اگر سالانه مرمت و نگهداری شوند و به شرط سکونت تا حدی سالم مانده است اما عمارت ها به محض رها شدن و عدم تهویه درست هوا به سرعت به سمت پوسیدن و تخریب پیش می رود.
عمارت در یک حیاط بزرگ قرار دارد و دارای حیاط جلویی و پشتی است. متاسفانه بخش زیادی از باغ اصلی در سال های دور از سوی آموزش و پرورش به قصد ساخت یک مدرسه نوساز تخریب می شود اما به دلیل عدم رعایت اصول سازه ای مدرسه بی آنکه تکمیل شود، رها می گردد.
گویا کف حیاط با قلوه سنگ های رودخانه ای کف پوش بوده ولی بعدها بتن شده است. جانمایی دو حوض در حیاط بزرگ و حیاط پشتی نشان می دهد قبلا حیاط آبنما داشته و بعدها توسط آموزش و پرورش پر شده است.
بنا با چند پله به طبقه نخست می رسد. همین نشان می دهد عمارت همچون دیگر خانه های بومی گیلان دارای پیچارو(گربه رو) بوده و بعدها به واسطه موزاییک کردن کف طبقه اول، گربه روها را پرکرده اند.
«گربه رو» اصطلاحی در معماری بومی گیلان است. به خاطر جلوگیری از نفوذ رطوبت کف بنا را خالی نگه داشته و بنا با ستون هایی بر زمین قرار می گرفت. گربه روها با دریچه هایی به بیرون و حیاط راه داشت و موجب گردش هوا از کف و جلوگیری از نفوذ رطوبت به بدنه و دیوارها می شد.
بنا در هر دو طبقه سالن بزرگی دارد و اتاق هایی در گوشواره که با یک در به سالن وسط راه داشته است. درب و پنجره ها چوبی و حفاظ های مشبک چوبی ساده دارد. درب و پنجره دو لنگه است و به دلیل تعدد درب و پنجره ها و بازشوهای متعدد به هر دو حیاط، هوا در تمام بنا جریان می یافت و در نتیجه جلوی محبوس شدن رطوبت در داخل بنا را می گرفت.
کف بنا در طبقه دوم پل کوبی است، اما پل کوبی طبقه اول حذف و موزاییک شده است. به سیاق خانه های اعیانی، بخش مطبخ و خدمات از ساختمان اصلی جدا بوده است. گویا مطبخی در انتهای حیاط این عمارت وجود داشته و زمانی که این عمارت را به آموزش و پرورش می بخشند، این بخش به عنوان حیاط سرایداری از ملک اصلی جدا می شود و سال ها بعد سرایدار این بخش را به عنوان مغازه تغییر کاربری می دهد.
بسیاری از ملزومات ساختمان و به ویژه لوله های آب و سیم های برق در گذر زمان به سرقت رفته و شیشه پنجره ها در بسیاری از بخش ها شکسته و از بین رفته است. اتاق های گوشواره بالا در طبقه دوم، به عنوان سالن آزمایشگاه و سرویس بهداشتی و… تغییر کاربری یافته و همین امر موجب افزایش رطوبت در بنا شده است.
رهاشدگی بنا و بالا بودن میزان رطوبت در گیلان سبب رشد گیاهان هرز در سطوح مختلف بنا و حتی دیوارها شده است. همچون بسیاری از بناهای تاریخی گیلان، رشد درختان انجیر بر دیوارها و نفوذ ریشه تا بدنه و در عمق ساروج و لای آجرها، فرسودگی بنا را تشدید کرده است.
این بنا در محله ساغریسازان، معروف به خانه پروفسور مجید سمیعی، جراح مغز و اعصاب شهیر دنیاست. ولی اقوال متعدد و گاها متناقض است. خسرو دیبایی یکی از اهالی ساغریسازان به یاد دارد که پروفسور سمیعی را در دوران جوانی در این خانه دیده است.
دیبایی به نقل از راننده خانواده سمیعی می گوید: راننده پروفسور سمیعی هنوز زنده است و نقل می کند زمانی که سمیعی در تهران دانشجو بود او را از همین عمارت سوار ماشین می کرده و به تهران می برد.
برخی هم می گویند این عمارت خانه خواهر پروفسور سمیعی بوده و به همین دلیل به این خانه رفت و آمد داشته است و مجید سمیعی دوران نوجوانی و جوانی خود را در تهران زندگی کرده است.
بنایی که زمانی مجتمع رفاهی فرهنگیان بود می تواند دوباره با مرمت اصولی به عنوان «اقامتگاه سنتی» مرمت و احیا شود. معلمی که روزگاری بنایش را وقف تحصیل دانش آموزان کرد می تواند مهمانسرایی برای دانش آموزان کم بضاعت استان هایی باشد که دوست دارند گیلان پرباران را با خانه های چوبی و سقف سفال پوش ببینند. سقف های سفال پوشی که به اسم نوسازی یک به یک تخریب می شوند.
انتهای پیام
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰