خود (هویت) تنها از روابط اجتماعی ایجاد نخواهد شد، بلکه شامل روابط فیزیکی، ژنتیکی، روانی، عاطفی و بیولوژیکی است که با هم یک شبکهای از خود را تشکیل میدهند. خود نیز در طول زمان تغییر میکند و به واسطه موقعیتها و روابط اجتماعی جدید، ویژگیهایی را به دست میآورد و از دست میدهد، حتی اگر به عنوان همان خود ادامه یابد.
برای درک بهتر مفهوم هویت، باید ریشه لاتین آن را واکاوی کرد، ریشه کلمه هویت در زبان لاتین «IDEM» است، که از آن، کلمه «همانند» نیز گرفته میشود؛ مهمترین معنای واژه در این ایده نهفتهاست که نه تنها از تولد تا مرگ، ما، همانند خودمان هستیم، بلکه، شبیه دیگران نیز هستیم، واژهای که ویژگی سیال بودن هویت را تایید میکند.
هویت را میتوان امری در نظر گرفت که در خلال ساختن داستان از یک زندگی شکل میگیرد و میتوان آن را ماهیتی در نظر گرفت که از مواد اولیه در دسترس، یعنی، خاطرات، شناختها، تجربیات و تفسیرها تولید شدهاست. روایت سه بخش دارد که شامل شخصیتها، افعال و طرح روایت است.
مهمترین قسمت روایت طرح آن است؛ رویدادها و قسمتهای داستانی به طور تصادفی در کنار هم چیده نمیشوند، بلکه آنها به یکدیگر پیوند میخورند و هم راوی و هم شنونده به واسطه درک فرهنگی مشترک در این روایت سهیم هستند. روایت معمولا حول محور خواستههای گوینده آن است، اما این خواستهها به گونهای بیان میشود که با رویدادها مرتبط باشد. گفتنی است که یک روایت نمیتواند به صورت مستقل وجود داشته باشد و باید به روایتهای فرهنگی زیادی اشاره کند و از آنها استفاده کند.
باربارا هاردی در این خصوص خیلی زیبا سخن گفتهاست؛ او میگوید: «ما نمیتوانیم بدون نقل روایت برای خود و دیگران زندگی کنیم. ما با بقایای روایت رویایی در ذهنمان بیدار میشویم و با بازگویی آنچه در طول روز برایمان رخ داده، به خواب میرویم. در روز روایتهای بیشماری در خصوص زندگی خود به دیگران و به خودمان میگوییم و در خلال این روایتها است که به دنیا، روابطمان با جهان خارج و تعاملات میان خود و دیگران معنا میبخشیم.»
رابطه بین هویت و زندگینامه اینگونه نیست که زندگینامه نشاندهنده هویت از پیش مشخص شده باشد، بلکه هویت در خلال زندگی نامههایی ایجاد میشود که ما هر روز درگیر آن هستیم و درست در اینجا است که نقش شبکههای اجتماعی در شکلگیری هویت سیال ما در این روزها پررنگ میشود. ساختار اولیه یک هویت در طول زمان و از طریق روایت شکل میگیرد و در نتیجه هویت عمیقا اجتماعی است و به طور مستمر تفسیر و باز تفسیر میشود.
رسانههای اجتماعی ساختاری از روابط هستند، که افراد یا گروههایی از مردم را به یکدیگر پیوند میدهند؛ به شبکه اجتماعی به عنوان سازمان کلی روابط فکر کنید، شبکه ابزار اساسی است که مردم برای ارتباط با جامعه از آن استفاده میکنند. ایدهها و اطلاعات از طریق شبکه بین افراد جریان مییابد. شبکه یا ساختار، بازیگران مختلفی را به هم متصل میکند، بازیگران افراد یا سازمانهایی هستند که از طریق یک شبکه اجتماعی به یکدیگر متصل شدهاند. بازیگران نیز گاهی اوقات گره نامیده میشوند.
اطلاعاتی که بین بازیگران و یا گرهها منتقل میشود، به عنوان یک روایت شناخته میشود. به طور معمول روایتهای زیادی در هر زمان در یک شبکه منتقل میشوند. آنچه مهم است به خاطر بسپارید این است که روایت همیشه از نظر عینی درست نیستند؛ روایتها فقط داستان یک نویسنده هستند.
رسانههای اجتماعی بیان داستان ما را آسان میکنند، همچنین با ارسال رویدادهای زندگی از طریق توییتر، یوتوب، فیسبوک و یا اینستاگرام سایر روایتها قابل مشاهده میشوند. خاطرات ما از طریق پستهای اولیه به اشتراک گذاشته میشود. ما از طریق نظرات دیگران از ناظر بازخورد دریافت میکنیم. سپس سومین دیدگاه از گفت و گوی خود را در پاسخها و گفت و گوهای مداوم از طریق کانالهای ارتباطاتی به اشتراک میگذاریم.
رسانههای اجتماعی روایتگری ما را ساده و شفاف میکنند، که همیشه اتفاق خوبی نیست؛ اگر در شبکههای اجتماعی فعال هستید به مجموع پستهای خود نگاهی بیاندازید. در حال روایت چه داستانی هستید؟ آیا نظرات دیگران موضع شما را تایید میکند یا متوجه میشوید که هویت خود را برای رضایت مخاطبان خود تنظیم میکنید و آیا از روایتهای دیگران تاثیر میپذیرید و میخواهید مانند آنها باشید؟ اتفاقی که از آن به عنوان هویت سیال یاد میشود.
در آخر باید گفت که هویت امری کاملا سیال است و ممکن است به سرعت یک فرد از یک موقعیت هویتی به دیگر موقعیت تغییر معنا دهد و در این بین رسانه های اجتماعی در این مدت به این بعد از هویت جمال بیشتری برای خودنمایی دادهاند. کاستلز معتقد است که هویت فرایند ساخته شدن معنا بر پایه یک ویژگی فرهنگی یا یک دسته ویژگیهای فرهنگی که بر دیگر منابع معنا برتری دارند، است.
*روزنامهنگار
۵۷۵۷۲۲۷
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰