زرتشت، یکی از نامهای برجسته تاریخ ایران باستان است که در باور رایج، بهعنوان پیامبر ایرانیان شناخته میشود. آیین «مزدیسنا» که برگرفته از تفکرات زرتشت است، پس از گذر هزاران سال همچنان پیروان خود را دارد و یکی از ادیان پذیرفتهشده کشور ایران محسوب میشود. در این مقاله، مختصر اطلاعاتی در خصوص زرتشت، تصویرگر میدان نبردی ابدی میان خیر و شر، به شما ارائه خواهیم داد.
آنچه باید درباره زرتشت بدانید:
زرتشت کیست؟
عکس از Geni
پاسخ دادن به این سوال که زرتشت، زردشت یا زردهشت کیست، هزاران سال است که ذهن متفکران را در سراسر جهان به خود مشغول کرده است. زرتشت را با عناوینی چون اصلاحگری دینی، پیامبر ایران باستان، اولین فیلسوف جهان یا نخستین شاعر ایرانی میشناسند؛ اما همانگونه که او خود را در «گاتاها» معرفی میکند، ما نیز برای معرفی وی، به واژه «روحانی» بسنده میکنیم.
در خصوص زندگی زرتشت اطلاعات چندانی در دست نیست. آنچه امروز از او میدانیم، چنان با افسانهها در آمیخته است که تفکیک آن از واقعیت، تقریبا ناممکن تلقی میشود. گرچه وجود فردی بنام زرتشت در قامت شخصیتی تاریخی، مصلحی دینی و شاعری چیرهدست، برای محققان مسجل است، در این میان، پژوهشگرانی نیز زرتشت را شخصیتی از اساس افسانهای میدانند که در باور ایرانیان باستان، ریشه گرفته و اطلاعات، مفاهیم، اشعار و آثار منتسب به او، سینه به سینه و نسل به نسل چرخیده است.
عکس از British Meusum
زرتشت را پیامبر ایران باستان میدانند. وی مردی خردمند معرفی شده است که برای اصلاح جامعه و تزکیه آن، برانگیخته شد. زرتشت، با ترسیم مرزهای جاودانه میان خیر و شر، مشتاقانه و شوریدهسر، مردم را به مسیر موردنظر خویش فرا میخواند و در آنان تاثیری عمیق میگذارد.
زرتشت در زمانی به میدان میآید که «دائوا» یا «دیوان»، خدایان باستانی آریاییان پرستش میشوند. او با تاکید بر آزادی و قدرت اختیار انسانها و توانایی آنان برای رهایی از پلیدیها، پرستش دیوان را گمراهی میداند و آنان را در طبقه اهریمنان قرار میدهد. چنین باوری در میان ایرانیان تا آنجا ریشه میدواند که حتی امروزه، واژه دیو به موجودی پلید و تاریک اشاره دارد.
عکس از Iranian UK
آنچه از زندگی زرتشت در دست است، افسانههایی کهن است بهسختی میتوان ریشه آنها را در واقعیت جست؛ گرچه انکار آنها نیز بهدلیل قدمت و ارزش تاریخی، بهسهولت امکانپذیر نیست. این متون بیش از آنکه زندگی زرتشت را ترسیم میکنند، بهقصد ارائه آموزههای مذهبی به مردم تالیف شدهاند. فیلسوفهای یونانی و بهتبع آنها فلسفه غرب، تحتتاثیر مفاهیم زرتشت قرار دارند. وی جهان هستی را آوردگاه ابدی خیر و شر میداند و انسان را موجودی معرفی میکند که در انتخاب جبهه خویش، مختار است. زرتشت بدینوسیله اولین موازین اخلاق را بنیان میدهد.
اساس اندیشههای زرتشت، دوگانگی خیر و شر و نبرد جاویدان میان آنها است
اساس اندیشههای زرتشت، دوگانگی خیر و شر و نبرد جاویدان میان آنها است. اهورامزدا روشنایی مطلق و آفریدگار جهان است و اهریمن شر لایتناهی و نابودکننده آن. در اندیشههای زرتشت، این دو بانی خیر و شر، که همزاد هم محسوب میشوند، از دو وجهه محدود و نامحدود برخوردارند. محدودیت این دو همزاد بدان علت است که هیچ شری در اهورامزدا وجود ندارد و در اهرمن نیز هیچ خیری یافت نمیشود. همچنین این دو نیروی ازلی، بدان جهت نامحدودند که یکی نور بیپایان است و دیگری تاریکی بیانتها. زرتشت هستی را صحنه نبرد این دو و یارانشان میداند؛ اما این وعده را نیز میدهد که پیروزی پایانی با اهورامزدا است و پس از آن، شر برای همیشه نابود خواهد شد و جهان بهشکل بینقص خود بازخواهد گشت. زرتشت بشارت میدهد که انسان برای انتخاب جایگاه خود در این نبرد، آزاد است؛ این آزادی در تمام طول تکامل تاریخی مزدیسنا در مرکزیت آن قرار داشته است.
البته زرتشت خوب میداند که این راه آزاد، فراز و نشیبهای فراوان دارد؛ چراکه تمایز خیر و شر، هرگز ساده نخواهد بود. این چیزی است که زرتشت عمیقاً به آن باور دارد و در نتیجه، در گاتاها به دفعات اهورامزدا را خطاب داده و از او درباره چگونگی انتخاب راه درست سؤال میکند. زرتشت باور دارد که تضاد دو نیروی همزاد خیر و شر، در گرایش پیروان آنان به پندار، گفتار و کردار نیک و بد است و راه رسیدن به صف نیروهای خیر را گذر مردمان از مسیر پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک میداند.
عکس از ایسنا
نشانی از تقدس آتش را میتوان در جایجای تعالیم مزدیسنا احساس کرد و از همین رو، این نماد در عبادتگاههای زرتشتیان که به آتشکده نیز مشهور است، جایگاه ویژهای دارد. این موضوع تا حدی در نظر عوام غریب به حساب آمده است که پیروان مزدیسنا را آتشپرست پنداشتهاند.
هرچه از تاریخ میگذرد، وجه اساطیری منابع در خصوص زرتشت بیشتر میشود؛ تا آنجا که در برخی از منابع متاخر زرتشت فرا انسان و در زمره ایزدان پنداشته شده است. متون پهلوی بهجای مانده از دوران کهن، از وجود «فر» یا فروغ ایزدی زرتشت در سرآغاز خلقت خبر میدهد؛ از خلق «فروهر» یا جوهر حیات او در ۳۰۰۰ سال پیش از تولدش پرده برمیدارد و معتقد است این تنها تنگوهر یا تجسم مادی وی است که در زمان تولدش بهوجود آمده است. گفته میشود که زرتشت پس از دیدار با اهورا مزدا در ۳۰ سالگی، به مبارزه علیه دیوان مبعوث میشود و صورت جسمانی آنان در زمین پایان میدهد.
محل تولد زرتشت
عکس از Getty
دینپژوهان، محققان، زبانشناسان با استناد متون تاریخی، نظراتی متفاوت و ضد و نقیض را در خصوص زمان تولد زرتشت ابراز میدارند. در هر صورت، بهنظر میرسد که زرتشت در بازهای زمانی بین هزاره دوم پیش از میلاد تا قرن ششم پیش از میلاد چشم به جهان گشوده است. باید یادآور شد که تالیف بخشی از «وداها»، کتاب مقدس هندوها که خویشاوندی نزدیکی با اوستا دارد، در هزاره دوم پیش از میلاد انجام شده است و این موضوع، خود معادلات را در خصوص تاریخ زندگی زرتشت پیچیدهتر میکند.
در هر صورت پژوهشهای زبانشناسی و بررسی تفاوتها بین گونه قدیمیتر زبان اوستایی که در گاتها بهکار رفته و فارسی باستان که زبان رسمی هخامنشیان قلمداد میشود، نشان میدهد که تاریخ حدودی زندگی زرتشت، دو تا سه قرن پیش از تاجگذاری کوروش بزرگ بوده است. نبود نامی از شاهان هخامنشی در اوستا نیز بر این احتمال دامن میزند.
محل تولد زرتشت، احتمالا مناطق شرقی ایران است
بر اساس اوستا، زادگاه زرتشت نیز همچون سایر ایرانیان باستان، «ایرانویج» یا سرزمین اقوام آریایی معرفی شده است؛ اما از مکان دقیق تولد او اطلاعات چندانی در دسترس نیست. اطلاعات بهدست آمده از اوستا و یشتها، محل تولد زرتشت را مناطق شرقی ایران میداند. این موضوع با بررسی زبانشناسان از متون اوستا و بازنگری گونه زبانی نیز تایید شده است؛ تا جایی که زادگاه زرتشت را «سغد» یا «خوارزم» معرفی میکردهاند؛ گرچه منابع متاخر مزدیسنا، زادگاه زرتشت را شمال غرب ایران و منطقه آذربایجان دانستهاند. «بلخ» نیز از جمله شهرهایی است که در برخی منابع یونانی و متون پهلوی، محل تولد زرتشت نامیده شده است.
در خصوص محل تولد زرتشت در گاتها نیز به قبیله سیپتامیان اشاره شده که از نام اجداد وی برگرفته شده است؛ جایی که پدر او «پوروشسب» و مادرش «دوغدو» نیز تمام عمر خویش را در آنجا گذراندهاند.
کتاب زرتشت
عکس از Perspolis.nu
برخلاف باور عموم، اوستا کتاب زرتشت نیست. این کتاب طی دورههای مختلف، توسط افراد گوناگون نگاشته شده است و تنها بخشی از سرودهای این کتاب را منتسب به شخص زرتشت میدانند. برخی پژوهشگران معتقدند که اوستا، برای مدتها مکتوب نبوده و بهصورت شفاهی از نسلی به نسل دیگر انتقال پیدا کرده است. در نظر عدهای نیز متون اوستا، باقیمانده از یک ادبیات غنی و شگفتانگیز محسوب میشود که بخش عمده آن در زمان حمله اسکندر از میان رفته است.
اوستای امروزی، احتمالا توسط «تنسر» در دوران ساسانی گردآوری شده است
بهنظر میرسد که اوستا در ظاهر مکتوب خود توسط «تنسر»، موبد بزرگ زرتشتیان در دوران حکومت ساسانیان پدید آمده است. با دستور اردشیر اول، وی موفق شد که متون مذهبی زرتشتیان را در ۲۱ نسک (فصل) جمعآوری کند.
اکنون، اوستا اکه قدیمیترین نسخه موجود از آن در دانشگاه کپنهاگ حفظ میشود، کتاب مقدس پیروان دین مزدیسنا و دانشنامهای از ایران باستان است و در پنج بخش یا کتابچه مجزا، در دسترس عموم قرار دارد.
یسنه
یسنه یکی از نسکهای اوستا است که در مراسمی به همین نام، توسط زرتشتیان خوانده میشود. این فصل از اوستا، در بر گیرنده گاتها نیز است. گاتها یا گاهان، سرودههای منتسب به شخص زرتشت هستند که به زبان اوستایی گاهانی نگاشته شدهاند. گاتها شامل ۱۷ سروده مجزا است که متنی بسیار پیچیده دارد و مفاهیم بنیادین آیین مزدیسنا را شامل میشود. این سرودهها، کهنترین بخش اوستا به شمار میروند .
بخشی از گاتها به خط اوستایی گاهانی. عکس از Sara Distribution
یشت
یشتها مجموعهای از ۲۱ سرود مذهبی در توصیف و ستایش عناصر مهم جهان از دیدگاه زرتشتیان و همچنین ادای دینی به خدایان کهن ایرانیان، همچون مهر و ناهید است. قدمت تمامی این سرودهها یکسان نیست و به دورههای مختلفی تعلق دارند.
وندیداد
وندیداد، کتابچهای در ۲۲ فرگرد یا فصل است که احکام فقهی و دینی مزدیسنا را شامل میشود. وندیداد از واژه «وی دئو داد» در زبان اوستایی ریشه گرفته است و به قوانینی علیه پلیدیها و دستورالعملهای آیینی و آداب بهداشتی زرتشتیان میپردازد.
ویسپرد
ویسپرد یکی دیگر از بخشهای اوستا محسوب میشود که آموزهها و تعلیماتی را در خصوص جشنهای مذهبی زرتشتیان، اعمال روزانه آنها، نمازها و گهنبارها، در خود جای داده است. این الحاق از اوستا، هرآنچه را که با ستایشها و نیایشهای پیروان مزدیسنا پیوند دارد، در ۲۳ بخش یا کرده به آنان انتقال میدهد.
خرده اوستا
«آذرباد مهراسپندان»، موبد موبدان زرتشتی در زمان شاپور دوم بود که به جمعآوری دعاها و سرودهای کوتاه مذهبی مزدیسنا پرداخت و آنان را در یک مجموعه مجزا تدوین کرد. خرده اوستا در واقع گزیدهای از بخشهای یسنه و یشت به شمار میرود.
معجزات زرتشت
عکس از Welcome to Iran
اساس و بنیان تعالیم زرتشت، خرد و دانایی آدمیان است و چنین شخصی برای اثبات حقانیت و انجام رسالت خویش، نیاز به رویدادی شگفتآور ندارد.
در طول تاریخ معجزات فراوانی به زرتشت نسبت داده شده است و آنگونه بهنظر میرسد که روزبهروز نیز به تعداد این معجزات افزوده میشود؛ اما این مطالب اغلب مفاهیمی برساخته یا بهدور از واقعیت است که بهمنظور عقب نیفتادن از سایر ادیان بهوجود آمدهاند یا آنچنان با اساطیر و افسانهها درآمیختهاند که ارزش تاریخی آنها سلب میشود.
اسناد تاریخی در خصوص معجزات زرتشت حاصل درآمیختگی با افسانهها است
ماجراهایی چون سرو چند هزارساله، آتش نامیرا و بدون هیزم، روئینتنی اسفندیار، شفای اسب بیمار گشتاسب و داستانهایی از این دست، با نام زرتشت گره خورده که تایید یا رد آنها از عهده همگان خارج است.
با این حال، زرتشت را نخستین کودکی میدانند که هنگام تولد میخندید. «زادسپرم»، یکی از پیشوایان زرتشتی علت این خنده را وارد شدن «بهمن» به ذهن او میداند. بهمن یا «وهمن» در کنار ۶ «امشاسپندان» دیگر، از صفات پاک اهورامزدا است. همچنین بر اساس آموزههای زرتشت، خنده و شادی به اهورامزدا تعلق دارد و گریه و عزا، خوی و نصیبه دیوان است. از همین رو، نقل معجزه خنده او در لحظه تولد نیز بر این اصل تاکید دارد.
پیروان مزدیسنا، اثبات یکتایی اهورامزدا و گاتها را بزرگترین و شاید تنها معجزات زرتشت قلمداد میکنند.
قبر زرتشت
تندیس زرتشت بر فراز ساختمان دادگاه عالی نیویورک. عکس از ویکیپدیا
آنگاه که زرتشت وظیفه رسالت خود را به پایان میرساند، به بلخ سفر میکند تا پایان عمر خویش را به تعلیم آموزههای مذهبی و ارشاد پیروان بپردازد. در این هنگام «گشتاسب کیانی» فرمانروای بلخ است و دشمنی دیرینهای با تورانیان دارد. این کینهتوزی سرانجام به جنگی عظیم میانجامد و زرتشت نیز در این جنگ بهقتل میرسد و در سن ۷۷ سالگی، از تنگوهر خویش رخت بر میبندد. همان طور که موردانتظار است، سندی دال بر تایید ماجرای مذکور وجود ندارد و آرامگاه یا نشانی از زرتشت نیز در این شهر یافت نشده است.
پیروان آیین مزدیسنا، روز مرگ زرتشت را پنجم دیماه میدانند. این روز که در این آیین آنان «خورایزد» نامیده میشود، هنگامه دعا و نیایش زرتشتیان در پرستشگاه و آدریان است.
زرتشت در نظر اندیشمندان
زرتشت در جوامع غرب، میان فلاسفه، هنرمندان، شاعران و نویسندگان از جایگاه رفیع و ویژهای برخوردار است. برخی او را نه در قامت یک رهبر دینی، بلکه بهعنوان نخستین فیلسوف جهان میشناسند. تا جایی که «هگل»، بهواسطه مفاهیمی متعالی که زرتشت میان پیروان خویش نشر کرد و آن باور فراگیر در که دوران حکومت هخامنشیان تثبیت شد، در بیانی استعاری، ایرانیان را «نخستین مردمان تاریخ» میداند.
با این وجود، اوج شهرت زرتشت در غرب پس از انتشار اثر جاویدان «فردریش نیچه»، بنام «چنین گفت زرتشت» رقم خورد. نیچه با ارادت و احترام فراوان، زرتشت را قهرمان کتاب خود میسازد تا از موضعی معکوس نسبت به تعالیم زرتشت، داستان خویش را پیش ببرد. نیچه خوب میداند که مفاهیمی چون «مرگ خدا» یا «ابر انسان»، هیچ ارتباطی با تعالیم زرتشت ندارد؛ اما مرگ خدا را از زبان زرتشت اعلام میکند. او در کتاب «و اینک انسان…» نظر خویش را درباره زرتشت اینگونه اعلام میدارد:
زرتشت اولین شخصی بود که از اخلاقیات برداشتی متافیزیکی داشت؛ در اندیشههای او، نبرد بین خیر و شر نیروی اصلی در پس نظم چیزها بود. آن ایرانی، مسئول این «تاثیرگذارترین اشتباهات»، یعنی «اخلاق»، بود. او از همه اندیشمندان صادقتر بود؛ پس اولین کسی است که باید به اشتباهش پی ببرد.
برخی سخنان معروف زرتشت
عکس از zorostrian connection
تنها سخنان بهجای مانده از زرتشت، در سرودههای منتسب به وی تحتعنوان گاتها خلاصه میشود. این سرودهها مضامینی در خصوص توحید اهورامزدا، آزادی اندیشه، نظم و نیکی هستی و نکوهش دیوان دارد.
از تو میپرسم از اهورا، چه به راستی میخواهم، آیا سرانجامِ زندگیِ پارسایی، خوشبختی در دو جهان است و کسی که برای رستگاری روان دیگران میکوشد، بهره نیک خواهد برد؟ این را [ای] مزدا میدانم که هر که به مردم مِهر ورزد و برای رستگاری دیگران بکوشد، چنین کسی دوست تو و درمانبخش زندگی مردم خواهد بود.
بخشی از گاهان
ای جویندگان دانش راستین، اکنون آموزشها و پیامی را که تابهحال شنیده نشدهاست، برای شما آشکار خواهم ساخت. این پیام برای کسانی که از روی تعالیم نادرست، جهان نیکی را تباه سازند ناگوار است، ولی برای دلدادگان «مزدا» خوشآیند و شادیبخش به شمار میرود.
یسنا ۳۱ – بند نخست
سخن پایانی
صحبت از زرتشت بهواسطه فقدان منابع دستاول تاریخی و در عوض، کثرت افسانهسراییها، اسطورهسازیها، نگرشهای خصمانه و تناقضهای بسیار، امری دشوار است؛ با این حال جایگاه وی در میان دانشمندان علوم دینی و فلاسفه بهقدری رفیع است که ما نیز اشارهای هرچند موجز، به او و اندیشههایش داشته باشیم. دیدگاه و عقاید خود را در خصوص زرتشت، با ما و سایر کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.
عکس کاور از: ancient pages
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰