دکتر پیمان دوستی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: امروزه ما میدانیم که استرس میتواند نقش زیادی در پرخوری، کم تحرکی یا میزان قندی که بدن آزاد میکند، داشته باشد. از سوی دیگر، زمانی که هیجانات ناخوشایندی مثل اضطراب به سراغ ما می آیند، بیشتر قصد داریم به هر شکلی از دست آنها خلاص شویم. با این حال، تحقیقات نشان میدهند هرچقدر بیشتر بخواهیم از دست هیجانات ناخوشایندمان فرار و از آنها اجتناب کنیم؛ اگرچه ممکن است در کوتاه مدت موفق شویم اما در بلند مدت بر شدت این هیجانات اضافه خواهیم کرد.
این روانشناس با بیان اینکه بعضی افراد برای رهایی از هیجانات خود به پرخوری و در برخی مواقع خوردن غذاهای چرب یا شیرین روی می آورند، درباره دلایل این رفتار توضیح داد: این امر به دلایل مختلفی روی می دهد، اما یکی از احتمال هایی که امروزه مطرح می شود مربوط به “تاریخچه تکاملی” ما است. در گذشته هنگامی که اجداد ما در یک موقعیت جنگ یا گریز قرار می گرفتند، انواعی از هیجانات به عنوان بخشی از سیستم محافظتی فعال می شدند؛ به طوری که می توان از اضطراب به عنوان یک سیستم هشدار دهنده، خشم به عنوان یک سیستم دفاعی، ترس به عنوان یک سیستم بازدارنده و … یاد کرد. پس از پایان موقعیت جنگ یا گریز، نیاکان ما برای تامین انرژی از دست رفته طی جنگ یا گریز، به خوردن روی می آوردند.
وی معتقد است که به نظر می رسد امروزه نیز بدن ما به همان شکل در زمان نیاکانمان عمل می کند و در هنگام تجربه یک موقعیت تنش زا، بدن مانند حالت جنگ یا گریز عمل کرده و تمایل به مصرف مواد غذایی بیشتر برای تامین انرژی خود دارد.
دوستی افزود: از سوی دیگر، می توان گفت یکی از چالشهای اساسی بسیاری از ما این است که چرا به هنگام رژیمهای سخت غذایی، یا بعد از یک دوره رژیم، تمایل زیادی به خوردن پیدا میکنیم. احتمالا بازهم پاسخ را باید در تکامل ما انسانها جستجو کرد. انسانهای بدوی به طور سریع و مستمر به مواد غذایی دسترسی نداشتهاند. آنها مجبور بودند به محض اینکه به یک منبع غذایی دسترسی پیدا میکردند، تا جای ممکن خود را سیر میکردند، چرا که ممکن بود به این زودی دوباره به مواد غذایی دسترسی پیدا نکنند.
به گفته این روانشناس، به نظر می رسد مغز انسان امروزی به شیوه متفاوتی از نیاکان ما عمل نمیکند. با اینکه ما میدانیم به راحتی میتوان به مواد غذایی مورد نیاز دسترسی پیدا کرد، اما به محض پایان یک برنامه محرومیت غذایی، مغز به شیوه اجدادمان رفتار میکند و تمایل زیادی به پرخوری پیدا میکنیم.
وی “شرم از تصویر هیکل ” را از جمله مشکلات شایع افراد دارای اضافه وزن یا چاقی دانست و ادامه داد: البته جای تعجبی هم وجود ندارد. تمسخری که این افراد تجربه میکنند، بسیار ناخوشایند است. با این حال، هیچ چیز خنده داری در این باره وجود ندارد، اما برخی فکر میکنند با تمسخر کردن میتوانند برای فرد انگیزه درست کنند تا وزن خود را کاهش دهد. برخی نیز خودشان این تمسخر را برای خودشان ایجاد میکنند و اینگونه میخواهند ایجاد انگیزه کنند. باید بگویم این سرزنش یا تمسخر هیچ کمکی به ما نمیکند و تا زمانی که حداقل خودمان دست از این سرزنش و تمسخر برای خودمان بر نداریم، نمیتوانیم در مسیر تغییر عادات و سبک زندگی قدم بگذاریم چراکه انواع شیوههای خود سرزنشی و خود تمسخری برای انگیزه دادن جهت کاهش وزن، مانند این است که دستان خود را با طناب ببندیم و بخواهیم بنویسیم.
دوستی در پایان در مورد راهکارهای مقابله با مشکلات روانشناختی پرخوری، خاطرنشان کرد: روانشناسان میتوانند راهکارهایی برای روبرو شدن کارآمد با استرس و سبک زندگی جدید را به شما پیشنهاد داده و با عضویت شما در گروههای حمایتی، به متعهدانه دنبال کردن فعالیتهایتان کمک کنند. همچنین روانشناسان ممکن است موانع روانی احتمالی که موجب میشود شما به خاطر آنها نتوانید برنامه زندگی جدیدی دنبال کنید را شناسایی و کمک کنند تا بتوانید بر این موانع غلبه کنید. از سوی دیگر اما ما متوجه شدهایم که داشتن حمایتهای اجتماعی میتواند تعهد ما را در دنبال کردن اهدافمان افزایش دهد، لذا داشتن افرادی در کنارمان که بتوانیم گزارشی از پیشرفت های خود به آنها دهیم، می تواند به ما در طی کردن این چالش کمک کند.
انتهای پیام
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰