در انتظار جواهرات تراش‌خورده‌ی ۲۰۲۰

روزنامه هفت صبح – صوفیا نصرالهی: سال ۲۰۱۹ لااقل به لحاظ سینمایی از ۲۰۲۰ چشم‌انداز بهتری داشت. موقعی که بهترین فیلم‌های سال ۲۰۱۹ را ردیف می‌کردیم حتی بدون توجه به فیلم‌های مستقل خوبی که بعدتر نظر‌ها به آن‌ها جلب شد، مثل فیلم «پادشاه» دیوید میچود یا ـجواهرات تراش نخورده» برادران سفدی یا «انگل» بونگ جون هو، با توجه به اسامی می‌دانستیم که ۲۰۱۹ سال سینمایی درخشانی خواهد بود. مارتین اسکورسیزی فیلم ساخته بود و کوئنتین تارانتینو. جوردن پیل با فیلم قبلی‌اش نشان داده بود استعداد تازه‌وارد سینماست و او هم فیلم داشت. فیلم‌های ابرقهرمانی هم مثل هر سال زیاد داشتیم و چندتا از آن‌ها بهتر از حد انتظار ظاهر شدند.

اما هالیوود هم مثل سینمای ایران است. بعد از یک سال سینمایی با اسامی بزرگ و فیلم‌های خوب معمولاً سال بعدی آن‌چنان پرشور نخواهد بود. امسال از اسامی خیلی بزرگ خبری نیست. فهرست فیلم‌ها نشان می‌دهد که بیشتر باید منتظر آثار علمی – تخیلی و ابرقهرمانی باشیم. از میان ابرقهرمانی‌ها البته “زن شگفت‌انگیز” (واندروومن) جدید پنی جنکینز می‌تواند جالب توجه باشد.

بین این همه فیلم ترسناک و علمی – تخیلی هم لابد چندتا فیلم خوب پیدا می‌شود. مثلاً همین حالا فیلم “نامریی” ساخته لی واتل توانسته توجه منتقدان را به خودش جلب کند. لی وانل قسمت سوم فیلم “موذی” را کارگردانی کرده بود و خودش هم بازیگر چند فیلم وحشت است.

الیزابت ماس نقش اصلی فیلم را بازی می‌کند و داستان زنی است که بعد از مرگ نامزد سوءاستفاده‌گرش حس می‌کند توسط روح او تعقیب می‌شود. منتقدان معتقدند که این فیلمی هوشمندانه با بازی‌های خوب و مهم‌تر از همه واقعاً ترسناک است. فیلم “مرد نامریی” ثابت می‌کند که گاهی اوقات اگر منبع‌تان مصالح کلاسیک باشد با یک برداشت باشکوه می‌توانید از آن برای ادامه دادن سری فیلم‌های‌تان، اما به شیوه‌ای‌تر و تازه استفاده کنید.

بازی ماس و تمرکز فیلم روی تجربیات او هم جزو نکات مثبت فیلم است. اما به دلیل زمان اکران فیلم، بعید است که جزو فیلم‌های مهم فصل جوایز باشد. ماه آینده می‌توانستیم فیلم جدید جیمز باند را هم ببینیم که کرونا همه برنامه‌های سینما‌ها را به هم ریخت. این یک فهرست اولیه از فیلم‌هایی است که در ماه‌های آینده سال ۲۰۲۰ امیدواریم ببینیم و گمان می‌کنیم در فصل جوایز آینده هم تحسین شوند.

اولین گاو (First Cow)

• کارگردان: کلی رایکارد

فیلم در جشنواره‌های تلورید و برلین به نمایش درآمده و از منتقدان امتیاز ۹۰ از ۱۰۰ را کسب کرده است. کلی رایکارد سال ۲۰۱۶ با فیلم “زنان مصمم” (Certain Women) توجه‌ها را به خودش جلب کرد. آن فیلم درامی درباره چند زن بود و این یکی درامی مردانه است. فیلمنامه فیلم را خود ریچارد به همراه جاناتان ریموند بر اساس رمانی از ریموند نوشته‌اند. اسم اصلی رمان “نیمه زندگی” است. داستان آشپزی که به غرب سفر کرده و به گروهی از تله‌گذاران پوست خز پیوسته است. او در میان آن‌ها موفق می‌شود با یک مهاجر چینی ارتباط برقرار کند. مردان باید با هم همکاری کنند، اما واقعیت این است که تجارت همه آن‌ها به مالک زمین ثروتمندی بستگی دارد که صاحب یک گاو شیرده است. رایکارد در سال‌های اخیر یکی از مهم‌ترین فیلمسازان زن جریان هنری بوده است.

برای مردن زود است (No Time to Die)

• کارگردان: کری جی. فوکوناگا

بعد از چند فیلم جیمز باند که سام مندس کارگردانی‌شان کرد، حالا قرعه به نام فوکوناگا افتاده است. این بیست و پنجمین فیلم از سری فیلم‌های جیمز باند است. مشهورترین جاسوس جهان و یکی از پرطرفدارترین سری فیلم‌های جاسوسی. در این قسمت جدید که قرار است آخرین نقش‌آفرینی دنیل کریگ در نقش جیمز باند هم باشد، باند سرویس مخفی را ترک می‌کند، اما آرامش او چندان دوام نمی‌یابد، چون دوست قدیمی‌اش فلیکس لیتر از سازمان سیا سروکله‌اش پیدا می‌شود و از او کمک می‌خواهد. باند به دل جریان اسرارآمیزی می‌افتد که در آن کاراکتری شریر با جدیدترین تکنولوژی‌های خطرناک، مغز متفکر جریان است. به جز دنیل کریگ، رامی مالک و لتا سیدو هم در جدیدترین جیمز باند جلوی دوربین رفته‌اند.

آرتمیس فاول (Artemis Fowl)

• کارگردان: کنت برانا

کنت برانا کارگردان انگلیسی در تئاتر و سینما به خاطر برداشت‌های شکسپیری‌اش شهرت پیدا کرد، اما در سال‌های اخیر فیلم‌های سرگرم‌کننده‌ای مثل “قتل در قطار سریع‌السیر شرق” هم ساخته که البته چندان مورد توجه قرار نگرفتند. “آرتمیس فاول” یک فیلم ماجراجویانه علمی – تخیلی است که بر اساس اولین قسمت از یک‌سری رمان به همین نام نوشته اوین کولفر نویسنده ایرلندی کتاب‌های کودکان ساخته شده است.

فیلم داستان سفر یک نوجوان ۱۲ ساله نابغه به اسم آرتمیس فاول است. آرتمیس از نوادگان خاندانی است که همه‌شان مغز‌های متفکر جنایت بودند. او به دنبال پدرش می‌گردد که به طرز اسرارآمیزی ناپدید شده است. او یک پری لپرکان را می‌رباید تا شاید در این جست‌وجو کمکش کند. فیلم قرار است به‌صورت سه‌بعدی و آیمکس اکران شود. کنت برانا البته توانایی‌هایش را در اقتباس‌های ادبی نشان داده است و “آرتمیس فاول” می‌تواند دوباره برانا را به بازی برگرداند. جودی دنچ و جاش گد بازیگران فیلم هستند.

تاپ گان: ماوریک (Top Gun: Maverick)

• کارگردان: جوزف کوزینسکیح

از همان تریلرش اگر اهل اکشن باشید، دلتان برای دیدنش می‌رود. به خصوص اگر طرفدار “تاپ گان” تونی اسکات هم باشید. همچنان تام کروز ستاره اصلی فیلم است. در فقدان تونی اسکات حالا جوزف کوزینسکی دست به ساخت دنباله‌ای برای فیلم “تاپ گان” زده و اسم کاراکتر اصلی فیلم یعنی ماوریک را هم به آن اضافه کرده است. کوزینسکی را با فیلم‌هایی مثل “فراموشی” (Oblivion) و “تن‌ها شجاعان” می‌شناسیم. اکشن‌ساز خوبی است و برای همین می‌شود امید داشت که فیلم “تاپ گان: ماوریک” هم اثر خوبی از کار دربیاید.

خود تام کروز کنار جری بروگهایمر، جزو تهیه‌کنندگان فیلم است. تام کروز و وال کیلمر همان نقش‌هایی را بازی می‌کنند که در فیلم اول هم بر عهده داشتند. در قسمت جدید بعد از ۳۰ سال خدمت به عنوان خلبان تراز اول در نیروی هوایی، ماوریک میچل می‌خواهد در یک آزمایش شجاعت شرکت کند و رتبه خودش را ارتقا بدهد.

باور (Tenet)

• کارگردان: کریستوفر نولان

احتمالاً دوستداران سینما بیشتر از هر فیلم دیگری در سال ۲۰۲۰ انتظار فیلم جدید نولان را می‌کشند. هویت ون هویتما، مدیر فیلمبرداری فیلم از تلفیق آیمکس و فیلم هفتاد میلی‌متری برای این پروژه نولان استفاده کرده و همین خبر کافی است که به‌خصوص از لحاظ بصری به فیلم جدید نولان امید ببندیم. رابرت پتینسون، بازیگر فیلم است و می‌گوید آن‌ها مجبور بوده‌اند در یک اتاق دربسته فیلمنامه را بخوانند تا چیزی به بیرون درز نکند. “باور” فیلمی حماسی – جاسوسی است که درباره سفر در زمان، جاسوسان بین‌المللی و تکامل است. مردی می‌خواهد با سفر در زمان و تولد مجدد از وقوع جنگ جهانی سوم جلوگیری کند. از خلاصه داستان فیلم بیش از این چیزی دستگیرمان نمی‌شود.

جادوگر‌ها (The Witches)

• کارگردان: رابرت زمه‌کیس

“جادوگرها” یک فیلم کمدی فانتزی سیاه است. پیش‌تر سال ۱۹۹۰ هم فیلم دیگری به همین نام از روی کتاب رولد دال اقتباس شده بود. رولد دال کتاب “جادوگرها” را سال ۱۹۸۳ نوشت. سال غ ۲۰۰۸ اول گیلر مودل تورو بود که به اقتباس از این رمان رولد دال علاقه نشان داد. البته دل تورو می‌خواست فیلم را به شیوه انیمیشن بسازد، اما ۱۰ سال بعد از آن دل تورو تهیه‌کننده فیلم شد و زمه‌کیس را استخدام کردند تا فیلم را بسازد. فیلم داستان خیالی ترسناک و بامزه یک پسربچه هفت‌ساله است که با مادربزرگش در یک هتل زندگی می‌کند و به طور اتفاقی به کنفرانس جادوگر‌ها راه پیدا می‌کند. جادوگر عالی‌مرتبه پسربچه را تبدیل به موش می‌کند.

تل ماسه (Dune)

• کارگردان: دنی ویلنوو

فیلمنامه “تل ماسه”‌را ویلنوو به همراه اریک راث و جان اسپیتس نوشته و اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته فرانک هربرت است که سال ۱۹۶۵ منتشر شد. داستان فیلم در آینده دور اتفاق می‌افتد. دوک لتو آتریدیس نظارت بر سیاره صحرایی آراکیس را می‌پذیرد. آنجا تنها منبع اسپایس است؛ دارویی که عمر بشر را زیاد می‌کند و به فکر او سرعت می‌بخشد. اما این موقعیت در حقیقت تله پیچیده‌ای است که دشمنان دوک برایش طراحی کرده‌اند. از این کتاب یک بار سال ۱۹۸۴ دیوید لینچ فیلمی ساخت و سال ۲۰۰۰ هم مینی‌سریالی بر مبنای آن ساخته شد. تیموتی شالامه نقش دوک لتو آتریدیس را بازی می‌کند. ربکا فرگوسن هم نقش مادر او را خواهد داشت.

داستان وست‌ساید (West Side Story)

• کارگردان: استیون اسپیلبرگ

بزرگ‌ترین کارگردانی که امسال از او فیلم خواهیم دید. این فیلم بازسازی مهم‌ترین موزیکال تاریخ سینماست. فیلم اصلی “داستان وست‌ساید” که رابرت وایز و جروم رابینز ساخته بودند، محصول ۱۹۶۱ خودش اقتباسی از نمایشی در برادوی بود. حالا اسپیلبرگ به همراه همکار فیلمنامه‌نویس‌اش، تونی کوشنر اقتباس دیگری از آن نمایشنامه کرده‌اند که گویا بیشتر از فیلم رابرت وایز به آن وفادار است. “داستان وست‌ساید” ماجرای یک عشق ممنوعه است. داستان رقابتی بین جتز و شارکز که دو دسته از نوجوانان در خیابان‌ها هستند و پیشینه‌های نژادی متفاوتی دارند. اما این وسط تونی و ماریا به‌رغم اختلافات در شهر نیویورک دهه ۵۰ میلادی عاشق یکدیگر می‌شوند.

منک (Mank)

• کارگردان: دیوید فینچر

این فیلم بیوگرافیک داستان زندگی هرمن جی. منکیویچ را روایت می‌کند. کسی که به همراه اورسن ولز، فیلمنامه شاهکار سال ۱۹۴۱ یعنی “همشهری کین” را نوشت و البته همکاری پرسروصدا و پرحاشیه‌ای داشتند. چهار فیلم اخیر دیوید فینچر هر کدام حداقل یک نامزدی اسکار داشته‌اند. این حکایت هالیوودی مملو از خیانت و توطئه و الهام است. آتیکوس راس و ترنت رزنر، همکاران قدیمی فینچر در کار‌های قبلی‌اش موسیقی متن این فیلم را می‌سازند. فیلمنامه فیلم را جک فینچر، پدر دیوید فینچر نوشته است که از روزنامه‌نگاران و فیلمنامه‌نویسان قدیمی است.

پست فرانسوی (The French Dispatch)

• کارگردان: وس اندرسون

اسم وس اندرسون که می‌آید باید انتظار یک جهان فانتزی و جذاب را بکشیم. یک فیلم اپیزودیک که در نسخه‌ای خیالی از فرانسه دهه بیست می‌گذرد و گزارش‌هایی را از آخرین مقاله یک نشریه آمریکایی روایت می‌کند. می‌گویند فیلمنامه‌ای عاشقانه برای روزنامه‌نگاران است. وس اندرسون تا امروز هفت بار نامزد اسکار شده است. به نظر می‌رسد به‌رغم اکران تابستانی، این یکی هم فیلمی باشد که بشود برای فصل جوایز رویش حساب باز کرد. فیلم پر است از بازیگران برنده اسکار و از تریلرش که منتشر شده، به نظر می‌رسد چند کاراکتر جذاب وس اندرسونی هم داشته باشد.