فرهاد عشوندی: انتخابش شبیه به یک معجزه بود. مدیر سرشناس آمریکایی درحالی که کشورش او را برای انتخابات تشکیلات بیسبال جهانی کاندیدا نکرده بود، توانست رای بیاورد و نایب رئیس شود.
حضورش چرا شوکه کننده بود؟ چون او از میجر لیگ می آمد. مهمترین لیگ حرفه ای بیسبال دنیا. جایی که رویای همه اعضای فدراسیون جهانی است اما میجر لیگ خود را کاملا مستقل از فدراسیون جهانی می داند.
برایان با سابقه مدیریت موفق در بزرگترین باشگاه های میجر لیگ و موفقیت های پیاپی در باشگاه هایی که گردش مالی شان گاه بیش از سالیانه ده میلیارد دلار است، چیزی بیش از درآمدهای نفتی ایران در سال ۱۴۰۰، در فدراسیونی جهانی که گردش مالی هر ساله اش به ساختی بیش از چند ده میلیون دلار می شود، مثل حضور گالیور در سرزمین لی لی پوت هاست.
برایان مینتی در این گفت و گوی اختصاصی با خبرآنلاین از دلایلی می گوید که باعث شده از میجر لیگ جدا شود و به فدراسیون جهانی بیسبال بپیوندد.
اولین باری که شما را دیدم فکر نمیکردم رای بیاورید. با این حال وقتی اسم شما را در اینترنت جستجو کردم با وجود اطلاعات کمی که وجود داشت یک چیزی در مورد شما بود که انگار ارادهای دارید که چیزی که بخواهید را انجام میدهید. چهرهتان هم نسبت به ده سال قبل خیلی فرق کرده است.
از شما ممنونم. رسیدن به این نقطه یک ماجراجویی بزرگ بوده و واقعا با کمک دوستانی مثل شما این کار را انجام دادهام. خیلیها به من میگویند تو دوست داری بیشتر با ارادهات کار کنی تا ذهنت. وقتی تصمیم میگیرم کاری را انجام دهم هر چقدر هم سخت باشد همه تلاشم را میکنم تا انجام دهم. وقتی برای سمتهای مختلف ثبت نام کردم تمام تلاشم این بود که بتوانم آنها را به دست بیاورم.
تا همین یک سال پیش در فیلادلفیا مشغول بودی و در یکی از بهترین لیگهای دنیا، یک کرسی بسیار مهم داشتی. چی شد که به این نتیجه رسیدی مسیرت را تغییر دهی و از MLB جدا شوی و سرنوشتت را جای دیگری جستجو کنی. به خصوص که حتی گزینه فدراسیون کشورت هم نبودی!
من همیشه دوست داشتم در فدراسیون بینالمللی بیسبال حضور داشته باشم یا کارهای بینالمللی فدراسیون بیسبال یا سافتبال را انجام دهم و همیشه در طل زندگی علاقه و انگیزهام به سمت بیسبال بوده ولی بعضی اوقات نشانهها و اطلاعاتی به تو داده میشود که ناخودآگاه کار دیگری انجام دهی. مثلا شما یک سال پیش علاقهای به حضور در WBSC نداشتید اما ایمیلی از ایران رسید که شما از ما خواستید اگر بازیکن ایرانی در آمریکا داریم به شما بگوییم که این خودش نشانه است که دوست دارید با ما در ارتباط باشید. من دنبال اکتشافات و تجربههای جدید هستم و دوست دارم این مسیر را امتحان کنم. کلا آدمی هستم که دوست دارم کارها و علاقهمندیهای جدید را دنبال کنم و با آن دست و پنجه نرم کنم. درست است که من تجربه ۲۱ سال حضور در MLB را داشتم و دوست داشتم این تجربیات را به کودکان و نوجوانان منتقل کنم و وقتی با فدراسیونهای در ارتباط قرار گرفتم دیدم چقدر خوب است که میتوانم این بحث فرهنگی قضیه را با آنها در میان بگذارم و باعث پیشرفت این ورزش در کشورهای مختلف شوم.
احتمالا با من همعقیده هستید که آن سخنرانی ۵ دقیقهای در اجلاس و معرفی خودتان و انصراف از نامزدی پست ریاست دلیل رای آوردن شما نبود. در شرایط سخت آنجا و اینکه غریبه بودید و یک سری مخالف شما بودند حتما از قبل کارهای دیگری انجام داده بودید که از بین ۷۰ رای بالای ۴۰ رای بیاورید؛ حتی اگر رییس فدراسیون آمریکا جزو نامزدها نبود شاید در تشکیلات اصلی WBSC رای میآوردید. چه کاری انجام دادید که چنین رای خوبی آوردید.
من آن جو را دیدم و علاقه دارم چالشها را قبول کنم و موفق از آن خارج شوم. این در ذات من است. ولی مشکل اصلی من نداشتن زمان بود چون کلا ۵ ماه زمان داشتم و سخت بود بتوانم این کار را درست انجام دهم. آنها من را نمیشناختند و بعد از صحبتهایم فهمیدم رزومه من و اینکه در MLB کار میکنم خیلی جذابیت ندارد و مهم نیست. حتی برای بعضی از آن باعث شد گارد بگیرند و حالت تهاجمی بگیرند که انگار یک آدم غریبه میخواهد جای آنها را بگیرد و خیلی واکنش خوبی نداشتند. من ولی رفتم که این مشکل را حل کنم و این سبک من است. به این نتیجه رسیدم که حق با آنهاست و در یک انتخابات دموکراتیک که همه حق رای دارند وقتی من را نمیشناسند چرا باید به من رای دهند؟ اولین کاری این بود که نشان دهم دوست ندارم درباره رایگیری گلایه کنم و بگویم به من رای دهند. برنامههایم را توضیح دادم و اینکه چه کار میخواهم انجام دهم و رای گرفتن حرفی نزدم. پیش از حضور در تایوان حداقل با ۱۰۰ کشوری که در این ماجرا دخیل بودند صحبت کردم و یک تعدادی را هم در تایوان ملاقات کردم. دوستانی که از کشورهای مختلف با آنها صحبت میکردم به من پیشنهاد دادند حتما با همه رودررو صحبت کنم تا با من آشنا شوند و با بیشترین افراد ممکن در ارتباط باش و درباره کارها و امکاناتی که داری صحبت کن که من توانستم این کار را انجام دهم.
رقیب اصلی شما که او را شکست دادی نماینده کوبا بود که یکی از کشورهای اصلی است که جریان WBSC را در مقابل لیگ حرفهای راهاندازی کردهاند؛ کسی که رشته بیسبال ۵ را تبلیغ میکند که به نوعی برای کشورهای به جز چند کشور حرفهای یک آینده برای بقای بیسبال در المپیک به حساب میآیند. فکر میکنید چی شد که در این رقابت پیروز شدید؟ به هرحال منطقی بود کشورهای کوچکتر به کسی رای دهند که میتواند آینده المپیکیشان را تصمین کند و رشتهای را پیش ببرد که متعلق به کشورهای کوچکتر است که هرگز به آمریکا نمیرسند.
وقتی با فدراسیونهای کوچکتر صحبت کردم اصلا در مورد لیگ حرفهای حرفی نزدم که بخواهم از طریق برند آن رای بگیرم و به این خاطر کسی را ترغیب کنم به من رای دهد. من فقط در مورد نحوه توسعه ورزش بیسبال و سافتبال در کشور آنها صحبت کردم که با مشکلاتی که آنها دارند چطور این رشته را توسعه بدهم. در صحبت با انها گفتم چه کارهایی از دست من برای توسعه این رشته در کشورشان برمیآید. من بحث بازیکن زیاد برایم مهم نبود و بیشتر بحث فدراسیون ها و بیسبال سافت بال برایم اهمیت داشت، اولین و اصلی ترین مشکل ما بحث تجهیزات و امکانات زیر ساختی بود. قطعا دوست دارم هر سه رشته در این کشورها رشد کنند و به جایگاه جهانی خود برسند. به این اعتقاد دارم که سیاستی که فدراسیون جهانی دارد که بیسبال پایه را به صورت یک آلترناتیو نگه داشته اند، چون بیسبال فایو را می توان به عنوان یک منبع استفاده کنید و همه رده های سنی میتوانند بیسبال فایو را بازی کنند و بازیکنان خوب را به مراحل بعدی بیسبال منتقل کنید که قطعا این سیاست بسیار خوبی است ولی هدف اصلی من همیشه بیسبال و سافت بال بوده است و با این سیاست ماندن ما در المپیک همیشه تضمین شده است، باید دید فیدبک و خروجی المپیک ۲۰۲۶ په خواهد بود و یکی از انگیره های من این است که صدای ما به مقام های بالا رتبه برسد و مشکلاتمان برطرف شود.
روزی که در مجمع بودیم حسی شبیه به کارتون گالیور در سرزمین لی لی پوت داشتم و حتی دربارهاش هم نوشتم، شما چنین حسی داشتید؟ این کارتون را دیدهاید؟
بله، خیلی جالب بود، حس خوبی به من میداد، فکر میکنم اولین مقالهای بود که به زبان فارسی در مورد من نوشته شد.
با شناختی که از شخصیت شما داریم شما بیشتر از اینکه شخصیت جنگجویی داشته باشید به کار گروهی علاقه دارید، با این منش چطور میتوانید اعتماد همکاران قدیم را جلب کنید؟
کار گروهی همیشه برای من معنای خاصی داشته و بهش اعتقاد داشتم. در این مورد هنوز از چیزی مطمئن نیستم و شاید نگرانی من این باشه که پطور می توانم اتحاد را برای رسیدن به هدف خود ایجاد کنم. امیدوارم که بتوانیم رابطه خوبی را بین تمام تشکیل بدهیم. هنوز دیداری نداشتیم باید جلسه ای تشکیل بدهیم و ببینیم کار چطور پیش خواهد رفت. در این کار ریاست برایم مهم نیست مهم انجام درست کارهاست و کمک کردن به یکدیگر است.
در انتخابات دو نفر با یک هدف مشترک و دو عقیده متفاوت نایب رئیس شدند، به نظر شما بین این دو شخصیت در کار رفاقتی صورت خواهد گرفت و وعده پیشرفت بیسبال، ایجاد لیگ های حرفه ای در کشورهای آسیایی، ستاره سازی و سودآور کردن بیسبال تحقق خواهد یافت؟
سوال خوبی بود. من هنوز با آنها دیدار نداشتم، به نظرم نظرات و ایده های جالبی خواهند داشت و این همکاری باعث میشه با ایده های جدید کار خوب پیش برود. جفری کارهای بزرگی انجام داده ولی من هنوز او را خیلی خوب نمیشناسم و به زودی همدیگر را خواهیم دید و بیشتر حرف خواهیم زد. اهداف بسیار جذابی خواهیم داشت و درباره ایدههایی که داریم صحبت خواهیم کرد.
شما دوستان باتجربه زیادی دارید که در بیسبال بودهاند و حالا بازنشسته شدهاند، در کنار امکانات انتقال دانش این ورزش هم بسیار مهم است، شاید از نظر مالی نتوانید کمک زیادی به این کشورها بکنید اما از نظر انتقال دانش و تجربه قطعا کمک بسیار زیادی خواهید کرد، برای چنین جنبشی آمادگی کامل را دارید؟
فدراسیونها در حال حاضر مشکلات مشابهی دارند ولی اهداف و فرصتهای آنها متفاوت است. چیزی که هر فدراسیون نیاز دارد با دیگری متفاوت است. شما سازماندهی خوبی دارید و در مسیر خوبی هستید و افراد زیادی دارید ولی بعضی فدراسیونها بازیکن یا مربی کافی ندارند. من فکر میکنم خیلی از بازیکنانی که خداحافظی کردهاند علاقهمند به آموزش دادن هستند.
بیشتر بخوانید:
۲۵۸ ۲۵۸
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰