در عرف نظامی دو هفته پس از عملیاتی با حجم و گستردگی کربلای چهار شروع حمله تازه بسیار بعید است اما نه برای قوایی که هشت سال، عرف و منطق نظامی را در دفاع از مرزهای خود بهم ریختند. شدیدترین نبرد تاریخ جنگ ایران و عراق؛ توصیف بسیاری از رسانهها و تاریخ نویسان جنگ از عملیات کربلای پنج است، عملیاتی که ۱۹ دی سال ۶۵ آغاز شد و در طول مدت عملیات نیروهای نظامی ایران را به مرز شهر استراتژیک بصره رساند. دشمن را از خواب و توهم قدرت بیدار کرد و برای نخستین بار هم صدام حسین و هم متحدانش از قدرت نظامی ایران به هراس افتادند.
توصیف سردار شهید «قاسم سلیمانی» که در عملیات کربلای ۵، فرماندهی لشگر ۴۱ ثارالله کرمان را بر عهده داشت، درباره ضرورت و کیفیت انجام این عملیات مهم قابل تامل است: «ارزشمندترین منطقه موجود شلمچه بود که دشمن در آن مستحکمترین مواضع و موانع را داشت، به طوری که عبور از آنها غیرممکن مینمود و با توجه به اصول نظامی شناخته شده و محاسبات کمی، ضریب موفقیت بسیار ناچیز بود و بالطبع تضمین پیروزی از سوی فرماندهان عملیات را غیر ممکن میساخت؛ لیکن ضرورت غیر قابل انکار ادامه جنگ در آن موقعیت و لزوم تسریع در تصمیمگیری پس از عملیات کربلای ۴ سبب گردید که صرفا برای انجام تکلیف و با امید به نصرت الهی، تمامی نیروهای خودی اعم از رزمنده و فرمانده برای عملیات بزرگ کربلای ۵ آماده شوند.»
موقعیت ایران و عراق در آغاز عملیات
عملیات کربلای چهار در حالی به پایان رسید که افشای اطلاعات این عملیات و آگاهی دشمن از انجام آن، میزان موفقیت آن را کاهش داد و به یکی از تلخ ترین رویدادهای جنگ تبدیل کرد. نیروهای نظامی جمهوری اسلامی باید از این تلخی عبور می کردند و عملیات کربلای پنج برای همین عبور طراحی شد. طراحان عملیات در برابر تمام «نمی شود» ها و «منطقی نیست» ها ایستادگی کردند. جنگ باید به داخل مرزهای عراق کشیده می شد تا دیکتاتور بعث ترس را احساس کند و دست از تجاوز بردارد، ایران هم باید مناطق اشغال شده خود در منطقه استراتژیک شلمچه را بازپس می گرفت. عملیاتی که باید با شتاب بسیار این اهداف را محقق می ساخت و مرزهای جنگ را به بصره عراق می رساند. شلمچه برای هر دو طرف جنگ هم از منظر سیاسی و هم نظامی بسیار مهم بود و تسلط بر آن منطقه می توانست، موجب برتری یکی از دو نیروی درگیر در جنگ شود.
پس از این ناکامی، رژیم بعثی در شادی این پیروزی، امکان انجام عملیات تازه ای از سوی ایران را بسیار کم ارزیابی می کردند، به گونه ای که بسیاری از فرماندهان عراقی در گزارش خود از میزان تلفات نیروهای ایرانی به «صدام حسین» رییس جمهوری عراق، اغراق کرده و مدعی شدند با شکست این حمله می توان تا مدت ها درباره حمله جدید به عراق اطمینان داشت و بر اساس همین پیش زمینه، شمار زیادی از نیروهای نظامی و فرماندهان عراقی به مرخصی رفتند.
جزییات عملیات کربلای ۵
عملیات کربلای پنج ۱۹ دی ماه ۶۵ در منطقه شلمچه و شرق بصره آغاز شد و تا بیست و پنجم اسفندماه همان سال به طول انجامید. نهاد اصلی در این عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و توپخانه هوانیروز ارتش را در کنار خود داشت. بیش از ۳۰ هزار نفر از نیروهای متجاوز عراقی در این عملیات کشته و بیش از ۲ هزار نفر به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند.
قرارگاه خاتم الانبیاء (ص)، قرارگاه مرکزی عملیات کربلای پنج انتخاب شد و قرارگاههای کربلا، نجف و قدس هم در کنار این قرارگاه، مسئولیت راهنمایی و سامان دهی نیروها در جریان عملیات را بر عهده داشتند. بر اساس شواهد موجود و اظهارات فرماندهان، مهمترین هدف تعریف شده برای گردانها تثبیت موقعیت ایران در شلمچه بود و بر همین اساس بامداد ۱۹ دی، این عملیات با رمز «یازهرا (س)» آغاز شد. نیروهایی که در محورهای مختلف عملیاتی به سوی شلمچه در حرکت بودند، صبح به منطقه هفت دهنه رسیدند. غافلگیری رژیم بعث از این حمله نظامی عیان بود، یگانهای پراکنده در بخشهای مختلف با عجله به سمت شلمچه روانه شدند اما در جلوگیری از الحاق نیروها در دهنه کانال پرورش ماهی ناکام ماندند. روز دوم عملیات به تبادل آتش و پاتکهای سنگین بین نیروهای ایرانی و عراقی ادامه یافت اما مقاومت رزمندگان ایران، اجازه موفقیت به نیروهای را عراق نداد.
در شب سوم عملیات، پل «بوبیان»، بخشی از جاده آسفالته در جنوب کانال پرورش ماهی، پل دوم و نیز مواضع هلالی شکل نوک کانال به تصرف نیروهای قرارگاه کربلا درآمدند. نیروهای قرارگاه نجف نیز ضمن تصرف سومین موضع هلالی شکل، روی دژ مرزی پیشروی کردند. همچنین، نیروهای قرارگاه قدس حرکت خود را در شرق نهر «دوعیجی» آغاز کرده و ضمن پاکسازی مواضع هلالی شکل سوم و چهارم، به جاده شلمچه دست یافتند. در دو روز نخست عملیات شدت غافلگیری دشمن به اندازه ای بود که بصره توپ باران شد و بسیاری از استحکامات عراق یا نابود یا به تصرف ایران درآمد. نبرد در روز پنج عملیات شدیدتر شد و گرچه پیشروی نیروهای ایرانی، آهسته و محدود اما تاثیرگذار بود، به گونه ای که در این روز از، عراقیها کانال جاسم را تخلیه کردند. نیروی هوایی عراق که بازوی اصلی صدام در پیشروی بود؛ این بار با موشکهای پرتاب شده از سوی جمهوری اسلامی کارایی پیشین خود را از دست داد و دیکتاتور عراق روزهای عملیات کربلای ۵، عصبانیترین رهبر جهان بود و اخراج و تنزیل درجه و اعدام فرماندهانش نشانه های این عصبانیت.
یک ماه پس از آغاز عملیات کربلای ۵، بسیاری از اهداف عملیات محقق شد و نیروهای نظامی ایران در مناطق دریاچه پرورش ماهی، جزیرههای امالطویل، رودخانه جاسم و کانال آبیاری، مستقر بودند. هدف اصلی رسیدن به بصره بود و همین هدف هم بغداد و هم متحدان شرقی و غربی را به وحشت انداخته بود. شدت حملات به نیروهای ایرانی افزایش قابل توجه یافت و یکی در بحبوبه این عملیات، ایران یکی از مهم ترین و نامدارترین سرداران خود شهید «حسین خرازی» را از دست داد.
در این عملیات بیش از۴۰ فروند هواپیما و هلیکوپتر،۸۰۰ دستگاه تانک و نفربر،۱۸۰ قبضه توپ صحرایی و ضدهوایی، صدها قبضه انواع ادوات نیمه سنگین،۱۰۰۰ دستگاه خودرو و مقدار زیادی سلاح سبک و مهمات دشمن منهدم شد. همچنین، ۸۱ تیپ و گردان مستقل دشمن منهدم و۳۴ تیپ و گردان نیز آسیب کلی دید. علاوه بر آن۲۲۰ دستگاه تانک و نفربر،۵۰۰ دستگاه خودرو، ۸۵ قبضه انواع توپ، هزاران قبضه سلاحهای سبک و سنگین و مقدار زیادی مهمات نیز به غنیمت نیروهای خودی درآمد. ۱۳۲ تیپ زرهی، مکانیزه، نیروی مخصوص و پیاده ای که وارد منطقه شده بودند؛ ۵۵ تیپ زرهی، مکانیزه، نیروی مخصوص و پیاده به طور کامل منهدم شدند، ۶۷ تیپ به شدت آسیب دید.
سرعت خیره کننده رزمندگان در حمله به دشمن، سامان دهی عبور نیروها از مناطقی بسیار دشوار با وجود حملات سنگین دشمن، همراهی و هماهنگی و انعطاف پذیری تمام نیروهای حاضر در این عملیات از مهم ترین دلایل موفقیت آن در بسیاری از منابع نظامی و خاطرات فرماندهان است.
اهمیت استراتژیک کربلای ۵
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در یکی از مهمترین آزمونهای نظامی سربلند بیرون آمد، توهم قدرت ناتمام دیکتاتور عراق پایان گرفت، ایران نشان داد که تا دروازه شهر مهمی چون بصره میتواند پیشروی کند و زنگ خطری جدی برای بغداد باشد، جهان دریافت که جنگ برای جمهوری اسلامی مقوله ای بسیار متفاوت به دیگر کشورها و سرزمین هاست و ایران هرآن روز که از جنگ می گذرد؛ در مسیر پیروزی و خودکفایی بالندهتر میشود. این ها بخشی از نتایج اغلب ناگفته اما مهم موفقیت در این عملیات بود.
پس از کربلای پنج، بلوک شرق و غرب حامی صدام حسین مطمئن شدند که وی دیگر توان کافی برای ایستادگی در برابر ایران را ندارد و این آغازی برای حضور ناوهای آمریکا و دیگر کشورها در خلیج فارس و مرزهای آبی ایران بود. خشم دیکتاتور عراق از پیروزی و مقاومت رزمندگان ایران، پس از کربلای پنج، خوشه های بمبی بود که بر شهرها و مناطق مسکونی ایران ریخت اما هیچ یک نتوانست، از خشم آن تحقیر بکاهد.
پس از این عملیات بود که روزنامههای چاپ پایتخت های اروپا به نقل از کارشناسان دفاعی و نظامی برای نخستین بار درباره توان نظامی عراق در ادامه جنگ و پیروزی بر ایران تردید کردند و این تردید آغاز مسیری دو ساله برای رسیدن به قطعنامه ۵۹۸ بود. از آن رو که کشورهای حامی عراق برای نخستین بار و با مشاهده توان نظامی ایران، احتمال پیروزی جمهوری اسلامی در این نبرد نابرابر را در حال افزایش یافتند.
سرلشگر «یحیی رحیم صفوی» فرمانده اسبق سپاه پاسداران در توصیف اهمیت این عملیات معتقد است: «در آستانه عملیات کربلای۵ قدرتهای فرامنطقه ای به ویژه آمریکا سیاستی دوگانه را در رابطه با موضوع جنگ عراق و ایران دنبال میکردند. آمریکاییها از سویی با اعزام مک فارلین به تهران در صدد گشودن باب مذاکره بودند و از طرف دیگر به شدت رژیم بعث عراق را به تجهیزات نظامی و ادوات پیشرفته جنگی تجهیز میکردند. آمریکا و شوروی پس از کربلای ۵ فهمیدند هیچ خط دفاعی نمی تواند مانع از پیشروی و فتوحات فرزندان شجاع، مومن و خردمند امام (ره) در سپاه، بسیج و ارتش باشد و مجبور به دادن امتیازاتی به ایران شدند. نگرانی غرب از شکستن رژیم سیاسی عراق و دادن امتیازاتی در قالب قطعنامه ۵۹۸ به ایران در سال ۶۵ از اثرات پیروزی رزمندگان اسلام در عملیات کربلای۵ بود».
23215
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰