بیت کوین باید گزینه پس انداز لبنان باشد
توماس سمان از علاقه مندان به امور مالی و اقتصاد است. او یک پادکست به زبان عربی درباره بیت کوین، اقتصاد و لبنان راه اندازی کرد. توماس همچنین یکی از اعضای فعال جامعه بیت کوین لبنانی و عرب است. بیروت در پشت جادههای ویرانشده و بدون نور و خالی بودن مرکز شهرش، آسمانخراشهای عظیمی دارد
توماس سمان از علاقه مندان به امور مالی و اقتصاد است. او یک پادکست به زبان عربی درباره بیت کوین، اقتصاد و لبنان راه اندازی کرد. توماس همچنین یکی از اعضای فعال جامعه بیت کوین لبنانی و عرب است.
بیروت در پشت جادههای ویرانشده و بدون نور و خالی بودن مرکز شهرش، آسمانخراشهای عظیمی دارد که نقش مقر بانکهای محلی لبنان را بازی میکنند. داستان شهرت بانکداری موفق لبنان به زمان پیدایش دولت لبنان در سال 1943 برمی گردد. مقادیر هنگفت طلا در قرن بیستم، لبنان را به سومین دارنده سرانه طلا در جهان و شماره یک در خاورمیانه و شمال آفریقا تبدیل کرد، یا قانون اسرار بانکی که از بخش بانکداری سوئیس تقلید می کند و افراد ثروتمند زیادی را به خود جذب می کند. و شرکت ها از آن استفاده کنند. همچنین، تحت جنبه های اغلب به ظاهر توسعه نیافته کشور، بخش عمومی بزرگی قرار دارد، بخش دولتی که این تصور را ایجاد می کند که همه چیز در مورد بهره وری و خدمات است، اما در واقع در اصل رفاه طلب است.
قبل از سال 2020، دو نوع شغل برای یک شهروند متوسط لبنانی پرسود تلقی می شد: کار در بانک یا کار در دولت. کار در بانکداری به این معنی است که شما اساساً بخشی از یک صنعت بسیار بزرگ برای شکست هستید، در حالی که کار در دولت به این معنی است که شما حقوقی بالاتر از میانگین، بیشتر از مزایای معمول و غرامت پایان خدمات را با زحمت یا تلاشی دریافت میکنید. مهارت ها و قانون تضمین می کند که هرگز از سمت خود اخراج نخواهید شد. همه اینها به لطف سومین مشارکت کننده در فرمول، یعنی تامین کننده مالی بخش بانکداری لبنان، امکان پذیر شد.
به دلایلی که در بالا ذکر شد، بخش بانکداری لبنان برای بسیاری از سرمایه گذاران جذاب بود و تنها برای یک دوره زمانی خاص مرتبط بود. می توان گفت از زمان جنگ داخلی کشور (از سال 1975 تا 1990) بیشتر این دلایل دیگر قابل توجه نبودند، به ویژه با دور شدن جهان از استاندارد طلا و با محرمانه نبودن اسرار بانکی، عملا. در اوایل دهه 2000 تا اواخر دهه 2010، سرمایهگذاران در بخش بانکی، که به عنوان سپردهگذاران شناخته میشوند، توسط نرخهای بهره بالا فریفته میشدند، که تنها از طریق بانکها امکان خرید اوراق قرضه دولتی با بهره بالاتر را فراهم میکرد. به عبارت ساده، فرمول به این صورت بود: دولت اوراق قرضه با بهره بالا را از طریق بانک مرکزی به بانکهای محلی فروخت، بانکها توانستند از عهده پرداخت و رقابت بر سر اینکه چه کسی میتواند سرمایهگذاران بیشتری را با فروش سپردههای با نرخ سود بالا طعمه خود کند. سپرده گذاران تا زمانی که مبالغ هنگفتی را به موقع دریافت می کردند، از مشارکت در این طرح خوشحال بودند. در حالی که نرخ بهره در سراسر جهان صفر یا نزدیک به صفر بود، سپرده گذاران لبنانی از 10 تا 15 درصد سپرده های خود بهره می بردند. همانطور که ممکن است قبلا حدس زده باشید، و مشابه بسیاری از پروژه های استیکینگ شیت کوین، این سیستم به احتمال زیاد از بین می رفت – و همینطور هم شد. در اواخر سال 2019، شبه تسویه حساب شده بود که سپرده گذاران دیگر موجودی کامل خود را دریافت نخواهند کرد. از آنجایی که دولت اساساً مولد نبود و قادر به بازپرداخت بانک ها نبود، بانک ها نیز به نوبه خود قادر به بازپرداخت مشتریان خود نبودند. با این واقعیت قریب الوقوع، بانک مرکزی شروع به چاپ پول و بازپرداخت بر اساس آن به سپرده گذاران کرد که باعث ابرتورم بدنام در لبنان شد. پوند لبنان حدود 90 درصد قیمت خود را در برابر دلار آمریکا از دست داد. در اواخر سال 2019، 1 دلار برابر با 1500 پوند لبنان بود. در زمان نوشتن، 1 دلار برابر با 35000 پوند لبنان است.
لبنان با زیرساخت های وحشتناک مشخص می شود: جاده های وحشتناک، زیرساخت های وحشتناک برق، حتی خطوط ارتباطی وحشتناک و اینترنت. همه این بخش ها تحت کنترل دولت است. علاوه بر این، دولت لبنان بیش از 300000 نفر را در بخش دولتی استخدام می کند. برای کشوری که حدود سه تا چهار میلیون بزرگسال دارد که واجد شرایط کار هستند، دولت اساساً حدود 10٪ از کل نیروی کار کشور را استخدام می کند. این برای هر کشوری بسیار بزرگ است، نه به عنوان کشوری که مدعی اتخاذ اصول بازار آزاد و سرمایه داری است. برای مدت طولانی لبنان در مقایسه با منطقه همسایه خود یک مدینه فاضله لیبرتارین تلقی می شد، در حالی که در واقع بیشتر شبیه کابوس یک لیبرتارین است.
اشتباه نکنید، یک شهروند متوسط لبنانی اصلا از این وضعیت راضی نبود. این واقعیت اقتصادی کشور را می توان (بسته به نگاه شما) علت یا پیامد تنش های سیاسی بی پایان در کشور دانست. از دهه 2000 تا به امروز، رای دهندگان لبنانی همیشه برای تغییر سیاسی تلاش می کردند. با توجه به ماهیت جمعیتی کشور، این امر منجر به درگیری های فرقه ای و منطقه ای بسیاری شد. 20 سال گذشته در لبنان شاهد اعتراضات، ترورهای سیاسی، تیراندازی، جنگ با کشورهای همسایه و مهاجرت بودیم. همه اینها به یک دلیل ساده شکست خورد: مردم تلاشی سیاسی برای تغییر دولت انجام می دادند، در حالی که در همان زمان از طریق بانک های محلی خود بودجه آن را تامین می کردند. نه تنها بخش عظیمی از سرمایه کشور به یک طرح آشکار پونزی هدایت شد، بلکه این سرمایه برای ناکارآمدترین اقتصاد تحت کنترل دولت نیز استفاده شد. زمانی که دولت سقوط کرد و دیگر قادر به بازپرداخت تعهدات خود نبود، منبع اصلی بودجه خود را از دست داد. همه چیزهایی که دولت قبلاً کنترل می کرد با آن کاملاً از بین رفته است. از آنجایی که شبکه رسمی انرژی در لبنان از بین رفته است، افراد در حال یافتن منابع جایگزین انرژی هستند.
نکته اینجاست که متوسط سپرده گذاران در بانک های لبنان قصد تامین مالی دولت را نداشتند. تقریباً همه می دانستند که دولت ناکارآمد است و فرهنگ عمومی بی اعتمادی به دولت وجود دارد. با این حال، سپرده گذاران به سادگی به یک معامله با نرخ بهره بالا جذب شدند، که به نظر می رسید برای بیش از یک دهه کار می کرد. اکنون که این طرح کاملاً از بین رفته است و نیاز شهروندان لبنانی به داشتن مکانیزم پس انداز جایگزین همچنان وجود دارد، پاسخ کوتاه و روشن برای این مشکل همیشه بیت کوین بوده و خواهد بود.
حتی اگر بیت کوین اهمیتی نمی دهد که سرمایه گذار را جذب کند و در مورد سودهای آتی وعده دهد، اما سابقه آن گویای خود است. دوست بیت کوینر من که اتفاقا لبنانی هم بود، هاس مک کوک، اعداد را اجرا کرد. با وجود یک سیاست پولی محافظه کارانه 21 میلیون سکه، استفاده از این فناوری به عنوان ابزار پس انداز اصلا ایده بدی نیست. این می تواند تنها ایده خوب باشد. درست است که بیت کوین تسویه حساب بدون مرز و همتا به همتا را در سرتاسر جهان ارائه می دهد که می تواند برای شهروندان لبنانی معمولی با بخش بانکی در حال حاضر ناتوان نیز مفید تلقی شود، اما این فقدان مشکل پس انداز است که سرمایه گذاران را دستکاری کرده و منجر به فروپاشی اقتصاد در کل
زمانی که پول در بخش بانکی سپرده می شد، در پس زمینه برای تامین مالی دولت استفاده می شد. در مقایسه، پولی که به بیتکوین میرود، یک شبکه منبع باز، صادق، غیرمتمرکز و غیرقابل اعتماد از کاربران مستقلی را تامین میکند که مشوق صادق بودن هستند – از ماینرها گرفته تا نودهای کامل تا کاربران معمولی. مهمتر از همه، شهروندان لبنانی می توانند در نهایت از وادار شدن به تامین مالی یک دولت فاسد بگریزند و به نوبه خود مستقیماً از تامین مالی سیستمی که صلح و حاکمیت افراد را ارتقا می دهد، بهره مند شوند.
این یک پست مهمان توسط توماس سمان است. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc. یا مجله Bitcoin را منعکس نمی کند.
آموزش مجازی مدیریت عالی حرفه ای کسب و کار Post DBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه | آموزش مجازی مدیریت عالی و حرفه ای کسب و کار DBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه | آموزش مجازی مدیریت کسب و کار MBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه |
مدیریت حرفه ای کافی شاپ | حقوقدان خبره | سرآشپز حرفه ای |
آموزش مجازی تعمیرات موبایل | آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو | آموزش مجازی کارشناس معاملات املاک_ مشاور املاک |
برچسب ها :ابر تورم ، انداز ، باشد ، باید ، بیت ، پس ، صرفه جویی در ، فرزندخواندگی ، فرهنگ ، کوین ، گزینه ، لبنان ، نظر
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰