ماهرخ عباسپور: در میان برنامههای تلویزیونی که محتوای آموزنده خاصی را در بر ندارند و مخاطبانش هم حداقل دو درصد و حداکثر آن کمتر از ۲۰ درصد است، برنامهای با محوریت پرداختن به اقوام ایرانی ساخته شده آن هم در روزگاری که موسیقی محلی، غذای محلی و پوشش اقوام کم کم در حال فراموشی است. برنامهای با نام «ایران دوست داشتنی» که اولینبار با اجرای پدرام کریمی ویژه برنامه شب یلدا روی آنتن تلویزیون رفت. امیر حسین مدرس، فلورا سام و محمد معتمدی از داوران این برنامه هستند تا بخشهای مختلف از جمله فرهنگ و موسیقی هر قوم را بررسی میکنند.
کارگردان هنری این برنامه بهرام عظیمی است به همین بهانه هم و اینکه چرا این ماجرا برای او تبدیل به دغدغه شده گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
چگونه پروژه «ایران دوستداشتنی» را قبول کردید؟
آقای مومن نژاد با من تماس گرفتند و گفتند میخواهیم یک برنامه به نام «ایران دوستداشتنی» برای شبکه یک بسازیم و از من دعوت کردند که در تیم کارگردانی باشم. صحبت کردیم، در مورد برنامه توضیحاتی را ارائه دادند و من احساس کردم که میتواند برنامه جذابی باشد و خودشان هم انرژی و حال و هوای خوبی داشتند. چون از نظر من برنامه هرچقدر هم برنامه جذابی باشد ولی عوامل به دل هم ننشینند و با هم احساس راحتی نداشته باشند، همکاری درستی شکل نمیگیرد.
آقای بشیری و چند نفر دیگر هم در گروه عوامل بودند که من قبلا هم با آنها همکاری کرده بودم و دیدم یک گروه حرفهای با آقای مومننژاد کار میکنند و چون موضوع برنامه هم موضوع خوبی بود تصمیم گرفتم همکاری کنم.
در شرایط فعلی پرداختهای این چنینی کاملا از ذهن صداوسیما پاک شده است، فکر میکنید ساخت چنین برنامههایی چقدر برای تلویزیون ضرورت دارد؟
خیلی خیلی واجب است. محتوای «ایران دوستداشتنی» محتوایی دارد که من همیشه در تعجبم که چرا تا الان چنین برنامهای ساخته نشده است.
البته تا حدودی برنامههای مشابهی ساخته شده است.
بله، شبیه این برنامه ساخته شده مثل برنامه آقای اقبال واحدی که به شهرهای مختلف میرفتند و خیلی هم مخاطب داشت؛ ولی تعجب میکنم چرا سراغ چنین موضوعی با چنین محوریتی نرفته بودند. ببینید، معمولا در برنامههای مختلف اگر از یک هنرمند، ورزشکار یا هر شخص دیگری با هر موضوعی دعوت کنند، ابتدا میپرسند که اهل کدام شهری و یک مقدار در مورد آن شهر صحبت میکنند و بعد صحبت به سمت و سوی دیگری میرود، ولی اینکه یک برنامهای باشد که با دیدن آن با اتفاقات و مردمان و غذاها و مکانهای دیدنی و قدمت و تاریخ شهرهای مختلف آشنا شویم. حداقل در ۲۰ سال اخیر که من خیلی جدی با تلویزیون همکاری کردم، ندیده بودم و واقعا الان خیلی خوشحالم که در این برنامه هستم.
این برنامه به اصطلاح پروداکشن است، چگونه محور و شهرها را انتخاب کردید که مخاطب به تماشای تلویزیون بنشیند؟
اینجا با تیم تحریریه یا تیم کارگردانی یا تیم سردبیری شهرها را انتخاب میکنیم و ترجیحمان هم این است که به سراغ مراکز استان نرویم و سراغ شهرهایی برویم که کمتر به آنها پرداخته شده است که البته بسیاری از این شهرها هم اسمهایشان آشنا هستند، اما چیز زیادی درباره آنها نمیدانیم یا اگر میدانیم در مورد منطقه یا استان میدانیم ولی اینکه یک شهر چه جذابیت و پیشینه و تاریخی دارد، نمیدانیم و وقتی به سراغش میرویم برایمان عجیب است که این شهر با این قدمت و جاذبههای گردشگری و این مردم خیلی جذاب و طبیعت خیلی خوب چرا به حد کافی شناخته شده نیست و ما چیزی در موردش نمیدانستیم.
بیشتر توضیح میدهید ؟
روش کار به این صورت است که اول ببینیم کدام شهر است که اسمش را شنیدیم ولی چیزی در موردش نمیدانیم و سراغ همان شهر برویم. البته اینطور هم نیست که هر شهری را پیدا کردیم بتوانیم با مردمانش همان ابتدا ارتباط برقرار کنیم. هر شهری که پیدا میکنیم باید اول دنبال یک نفر در آن شهر بگردیم که بتواند خیلی چیزها را به ما معرفی کند؛ مثلا در مورد صنایعدستی آن شهر و غیره، برای همین پیدا کردن شهر خیلی سخت نیست، ولی پیدا کردن آن فرد که دارای اطلاعاتی باشد که ما نیاز داریم یا افراد مختلف را بشناسد که به ما معرفی کند، قدری سخت است. کارگردان هنری برنامه «ایران دوستداشتنی» در پاسخ به این پرسش که آیا شهری بوده که خیلی برای خودتان جذاب و با تصورتان متفاوت بوده باشد، عنوان کرد: به غیر از مراکز استان مثل تبریز و غیره که رفتیم و برنامه را ضبط کردیم، همه شهرها برای من جذاب بود؛ به خصوص اینکه بعضی از این شهرها را قبلا به صورت گذری رفته بودم و به عنوان گذرگاه فقط از آن عبور کرده بودم، مثلا میخواستم به بوشهر سفر کنم و یک شب در یک شهر کوچک ماندم و روز بعد به سمت بوشهر رفتم و نمیدانستم آن شهر انقدر جذابیت دارد که حداقل دو روز میتوانم آنجا بمانم. تا الان هر شهر کوچکی که بوده برای من خیلی جذاب بوده است.
ساخت چنین برنامهای تا چه اندازه میتواند به صنعت گردشگری کمک کند؟
اگر برنامه به خوبی دیده شود که تا الان هم خداروشکر خوب دیده شده، به صنعت گردشگری کمک میکند؛ تابستان و عید زمانهایی است که مردم زیاد سفر میروند و اکثرا شهرهایی را انتخاب میکنند که قبلا هم رفتهاند. ما ایرانیها اینطور هستیم که اگر قبلا به شهری سفر کردیم و خوش گذشته دفعه بعد هم به همان شهر میرویم حتی همان هتل یا ویلا و ساحل و رستوران را انتخاب میکنیم، خیلی اهل ریسک نیستیم. این برنامه به این موضوع کمک میکند که اگر میخواهیم به مازندران سفر کنیم به غیر از شهرهای رایج شهرهای کوچک دیگری هستند که هرکدام زیباییهای خودشان را دارند.
البته گیلان یا مازندران یا خراسان استانهایی هستند که همیشه مسافر زیادی دارند ولی اگر ما بخواهیم یک برنامه در مورد رشت بسازیم، شاید رشت مرکز استان باشد اما خیلی از افرادی که میخواهند به شمال کشور سفر کنند به شهر رشت نمیروند به دلیل اینکه اکثر افرادی که به شمال کشور سفر میکنند میخواهند به شهرهایی بروند که دریا داشته باشد، در صورتی که رشت مکانهای دیدنی زیادی دارد و حتی به دریا هم نزدیک است.
یک جاهایی هست که شاید ما فکر کنیم برای چند روز ماندن جذاب نیست ولی در این برنامه ما سراغ همین شهرها میرویم تا مردم متوجه شوند، تمام شهرهای ایران جذابیتهای بسیار زیادی دارند و به معرفی آنها میپردازیم. عظیمی در ادامه درباره نحوه طراحی دکور برنامه این برنامه که به شدت عظیم و نماد ایران است.
روزی که من به برنامه دعوت شدم تا با تهیهکننده صحبت کنم، با هم رفتیم و دکور را دیدیم؛ از نظر من بسیار دکور زیبایی بود و به جز آن، فضای استودیو هم بسیار فضای زیبایی بود. استیج بسیار بزرگی داریم، قبل از این برنامه تنها جایی که استیج بزرگی داشتیم و اجازه بسیاری از کارها را میداد، استیج برنامه «عصرجدید» بود. بقیه برنامههایی که در این سالها به عنوان کارگردان هنری با آنها همکاری کردم فضای بزرگی نداشتند. اینجا تا هزار نفر ظرفیت تماشاگر دارد و این خیلی نکته مهمی است. غیر از سالن ما یک سری اتاقهای مختلف داریم که برای استراحت مهمانها، مصاحبه، پذیرایی، تست موسیقی و چندین اتاق گریم بسیار بزرگ داریم.
لوکیشن برنامه کجاست؟
فضایی که ما در آن کار میکنیم «پردیس تئاتر تهران» است که یک مکان بسیار حرفهای برای کارهای نمایشی است و از آنجا برنامه ما هم یک برنامه نمایشی است، هرچیزی که بخواهیم اینجا هست و حتی گاهی اوقات مشکلمان این است که فضای به این خوبی را چطور پر کنیم. زمانی که برای اولین بار دکور را دیدم خیلی خوشم آمد، خیلی حرفهای بود. ما برای یک اجرای خوب احتیاج به نور خوب داریم یا جای دوربینها هم خیلی مهم است. بعضی اوقات شما یک استودیوی خوب دارید ولی نهایتا چهار یا پنج دوربین میتوانید بگذارید ولی اینجا ما تا ۵۰ دوربین هم میتوانیم بگذاریم. همه اینها باعث میشود کاری که ضبط میکنیم خیلی زیباتر باشد و تصاویری که میگیریم تصاویر خسته پکنندهای نیست. این انیماتور تاکید کرد: بسیاری از برنامهها از نظر محتوایی برنامههای خوبی هستند ولی بیننده بعد از نیم ساعت خسته میشود و برنامه جذابیتش را از دست میدهد. ما تنوع دوربین و قدرت نورپردازی بالایی داریم. قدرت اینکه یک چیز ساده را خیلی زیبا به تصویر بکشیم، خیلی زیاد است و همه اینها باعث میشود برنامه برای مردم خیلی جذابتر شود.
هیئت داوران در عین حال که کاملا به هم مرتبط است از هم فاصله بسیاری دارند، داوران را به چه صورت انتخاب کردید؟
هرچقدر جلوتر میرویم میزبانها بهتر میشوند. در بسیاری از برنامهها حتی بهترین برنامههای تلویزیون چند قسمت اول را که میبینید اصلا فکر نمیکنید برنامه موفق و خوبی شود. موفقیت یک برنامه غیر از دکور و نور و دوربین، به افرادی بستگی دارد که روی صحنه هستند. مجری بسیار مهم است، میهمانان هم بسیار مهم هستند. از طرفی ما سه نفر میزبان داریم که اگر برای مردم دوستداشتنی و مقبول باشند و اینکه چطور حرف بزنند کجا وارد بحث شوند اطلاعاتشان و حتی جذابیتشان برای مخاطب چقدر باشد، مهم است شکر خدا هر سه میزبان ما این ویژگیها را دارند، هر سه بسیار حرفهای هستند و اطلاعاتشان بسیار زیاد است.
درست است که ابتدای برنامه ما یک سری اطلاعات در مورد شهرها به آنها میدهیم، اما هر سه اهل سفر و با خیلی از موضوعات آشنا هستند. دو نفر را داریم که از اساتید موسیقی هستند، کارگردان و بازیگر داریم و چون در برنامه ما همه چیز وجود دارد، بعضی جاها از میزبانان بازی میبینیم. اینطور نیست که ما یک مهمانی را دعوت کنیم و بگوییم شما خواننده هستی بیا یک قطعه بخوان و برو. ورود، خروج، حرف زدنها و… همه از قبل برنامهریزی میشود و یک سری صحبتهای بداهه هم وجود دارد که هرچقدر میگذرد بهتر میشود. آنها وارد بحث میشوند، شوخی داریم، یک جاهایی خیلی خندهدار میشود، یک جاهایی خیلی تاثیرگذار میشود و یک خوبی که دارد این سه میزبان ما برنامه را دوست دارند و با جان و دل زمان میگذارند.
من به عنوان تیم کارگردانی که آنجا هستم، وقتی ضبط تمام میشود و به خانه میروم، آن قسمت از برنامه را برای خانوادهام تعریف میکنم. همه اینها باعث میشود ما که عوامل این کار هستیم برایمان جذاب باشد و شور و اشتیاق داشته باشیم و حساسیتی که الان در خروجی کار هم پیدا کردیم، مشخص میشود و همه با جان و دل کار میکنند. ما گاهی روزی ۱۲ تا ۱۴ ساعت رفت و آمدمان طول میکشد ولی مخاطب چیزی متوجه نمیشود.
۲۴۵۲۴۵
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰