نیم قرن از عمر ورزشگاه آزادی می گذرد. اولین خاطره های من از این ورزشگاه به سال 1353 برمی گرد که برای تماشای بازی ایران و کره شمالی در مقدماتی جام جهانی 1974 به ورزشگاه رفتم. 45 سال از آن بازی و آن روز خاطره انگیز می گذرد اما من هنوز گل مهدی مناجاتی را در با تمام جزئیات به یاد می آورد؛ گلی که از فاصله ای دور و با شوتی سنگین زیر طاق دروازه کره ای ها فرود آمد و 90 هزار نفر را به هوا فرستاد.
ورزشگاه آزادی ورزشگاه مدرن و غول پیکیری بود که کم کم بر ورزشگاه پیر شهر یعنی ورزشگاه امجدیه آن روزها غلبه کرد. این ورزشگاه در سالهای اول محلی بود برای بازی های تیم ملی اما کم کم شهرآورد بزرگ پایتخت میان استقلال و پرسپولیس هم از امجدیه به آزادی منتقل شد تا خاطرات فوتبالی زیادی را در دل خود جای دهد.
من در هر دو ورزشگاه امجدیه و آزادی، هم بازی کرده ام و هم مربیگری. باید بگویم با گذشت این همه سال برای من ورزشگاه شهید شیرودی را به چشم یک پانتئون و معبدی نگاه می کنم که عاشقان برای هر فوتبالی به سمت آن سرازیر می شدند. این ورزشگاه یکی از معدود ورزشگاه هایی است که درون شهر قرار دارد. مختصات سکوهایش را هنوز به خاطر می آورم. مقابل جایگاه جای هواداران شاهین بود که بعدها به پیروزی و پرسپولیس تغییر نام داد. سمت راست و پایین جایگاه متعلق به تاجی ها و استقلالی ها بود و یک بخشی هم تعلق داشت به هموطنان ارامنه که آن روزگار حامی تیم خوب آرارات بودند.
ورزشگاه امجدیه یا همان شهید شیروزی برای من حس نوستالژیکی دارد؛ مثل احساس آدم به دوران کودکی اش. هنوز هم هر زمان که از مقابل این ورزشگاه پیر عبور می کنم تمام آن خاطرات در ذهن من زنده می شود. اما ورزشگاه آزادی برای من یک حس ملی دارد. یک حس توام با غرور. وقتی برای اولین بار در این ورزشگاه بازی کردم، چون بازی ما قبل از بازی پرسپولیس بود، به شدت تحت تاثیر 90 هزار تماشاگری قرار گرفتم که روی سکوها هیاهو داشتند. بازی در حضور این همه تماشاگر فوق العاده تاثیر گذار بود روی بازیکنان؛ تاثیری توان با افتخار که بله. ما هم در این ورزشگاه بازی کردیم.
بله! دو ورزشگاه امجدیه و آزادی هنوز هم در نگاه من تفاوت های بارزی دارند؛ امجیده (شیرودی) یک ورزشگاه خاطره انگیز است و یادآور دوران خوش نوجوانانی و جوانی و ورزشگاه آزادی که به من حسی از غرور ملی می داد که ما در ورزشگاهی بازی می کنیم که نظیرش را تا آن زمان فقط در تلویزیون دیده بودیم.
251 251
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰