به گزارش «مبلغ»- کلیمیها یا در اصطلاح بینالمللی، یهودیان در ایران سابقهای دیرینه دارند. بیش از 2700 سال است که سرزمین ایران ماوای زندگی این مردمان بوده، اینجا ریشه داشتهاند، با بد و خوب آن زیسته، با غمهایش گریسته و با شادیهایش خندیدهاند و در جنگها و قحطیهایش جان دادهاند. مردمشناسان عقیده دارند به دلیل همین زندگی دیرینه، ایران میتواند یکی از بهترین جاها برای شروع و پیگیری مطالعه ردپای یهودیان در تاریخ باشد. هر چند زبان یهودیان ایرانی فارسی است و قرنهاست به همین زبان صحبت میکنند، آنها میراثدار خطی به نام فارسییهود هستند. خطی به زبان فارسی با الفبای عبری که تا همین چند دهه قبل در مدارس مذهبی یهودیان ایران آموزش داده میشده، چیزی شبیه به آنچه این روزها «فینگلیش» گفته میشود. بررسی تاثیر این خط در تاریخ ادبیات و فرهنگ این سرزمین در این مختصر نمیگنجد. هر چند امروز دیگر یهودی در ایران به این خط نمینویسد، بررسی خط فارسییهود و تاثیر آن در ادبیات فارسی و مستنداتی که درباره تاریخ قدیم ایران به دست میدهد – قدیمیترین سند فارسییهود متعلق به میانه قرن هشتم میلادی است- آنقدر اهمیت دارد که دانشگاه یوسیالای در امریکا دپارتمانی را به آن اختصاص داده و در رشته فارسییهود دکترا میدهد.
همه اینها را گفتم تا به اینجا برسم که زیست یهودیان در ایران ماجرای امروز و دیروز نیست و تاریخی دارد به قدمت تاریخ مدون این سرزمین. پس عجیب نیست که همزیستی یهودیان با پیروان سایر ادیان، پیش از اسلام زرتشتیها و بعد از اسلام مسلمانان، موضوعی است که باید با دقت به آن پرداخت، نه مانند ویترینی که کالایی عتیقه و دور در آن به نمایش درآمده، بلکه به عنوان امری ساری و جاری در امروز کشور عزیزمان.
در کوچه پسکوچههای محله قدیمی اودلاجان در تهران که قدم میزنید، این همزیستی بیشتر به چشم میآید. پایین سرچشمه روبهروی بیمارستان دکتر سپیر که اغلب با نام بیمارستان کلیمیها شناخته میشود و چندین دهه به مردم آن حوالی خدمات پزشکی ارایه میداده، وارد محله اودلاجان میشوید که هنوز ساختاری بسیار سنتی دارد و عریض کردنهای خیابانها و کوچهها و ساخت و سازهای بیحساب و کتاب، محله را از ریخت نینداخته. اودلاجان علاوه بر سکنه یهودی خود، خاستگاه سنتیترین اقشار مسلمان بوده. در ایام محرم، اغلب دستههای سینهزنی از سرچشمه، کمی بالاتر از ورودی اودلاجان، راه میافتادهاند و اولین جرقههای انقلاب اسلامی در همین منطقه زده شد. روزگاری اغلب یهودیان تهرانی، از جمله خانواده مادری و پدری من، در اودلاجان میزیستهاند و میتوان گفت تقریبا در هر کوچهای با چند خانه که سکنه یهودی داشته، کنیسای کوچکی بوده تا اهالی کوچه عبادات خود را در آن بجا بیاورند. در همین کوچهها مساجد مسلمانان نیز دایر و فعال بوده و هنوز هست. امروز دیگر یهودی در اودلاجان زندگی نمیکند و همه به مناطق شمالیتر تهران کوچ کردهاند، اما از میان کنیسههای متعدد در اودلاجان آن روزها دو کنیسه، به نامهای هاداش و عذرا یعقوب، هر کدام با تاریخی جذاب، همچنان محکم و استوار ایستادهاند. این دو کنیسه کمتر از دو دهه قبل، با بودجه شخصی و زیر نظر کارشناسان میراث فرهنگی مرمت شده و هر هفته علاوه بر نمازگزارانی که از راههای دور و نزدیک در شهر تهران خود را به کنیسه میرسانند تا چراغ آن خاموش نشود، پذیرای گردشگران ایرانی و خارجی است که میخواهند گواه همزیستی یهودیان و مسلمانان را در یکی از سنتیترین محلات تهران به چشم ببینند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰