به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، علیرضا پناهیان اخیرا در یکی از منابر خود ادعا کرده که امام خمینی در زمان تبعید، در سال ۴۳، به آقای عراقی یکی از مبارزین انقلابی گفتهاند: «فلانی برو ایران به طیب تو بازار تهران بگو برای شهدای ۱۵ خرداد علمکشها و عزاداریهایش را بیاورد بیرون، عزاداری سالگرد ۱۵ خرداد از بین نرود» این در حالی است اسناد متقن تاریخی نشان میدهد که طیب بلافاصله پس از ۱۵ خرداد ۴۲ دستگیر و در آبان ماه همان سال اعدام شده است. مرکز اسناد انقلاب اسلامی ضمن انتشار این اسناد که در پی خواهد آمد، در این باره نوشته است:
طیب حاج رضایی، فرزند حسنعلی در ۱۲۸۰ در تهران به دنیا آمد و از دوران نوجوانی در میدان میوه و ترهبار تهران مشغول کار شد. وی در دوران جوانی، فردی خوشسابقه نبود و به خاطر درگیریها، بارها دستگیر و زندانی شد. از جمله ۱۳۱۶ در پی یک درگیری دستگیر و زندانی شد و در ۱۳۲۲ به بندرعباس تبعید شد. وی در قضایای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یکی از فعالانی بود که همراه با شعبان جعفری نقش زیادی در حمایت از شاه داشت، لذا بعد از پیروزی کودتا، لقب «تاجبخش» را گرفت و امتیازات زیادی از جمله واردات انحصاری مرکبات را از دولت کودتا گرفت. وی به مرور از رژیم شاه فاصله گرفت. به این خاطر وی به قول شهید عراقی، در قضایای ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، نقشی غیرمستقیم داشت و همین امر بهانهای شد تا رژیم وی را دستگیر نماید و بعد از برگزاری یک محاکمه، او را به عنوان عامل اصلی حرکت ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ معرفی و به اعدام محکوم نماید.
دستگیری
طیب حاجرضایی در تاریخ ۱۵ تیرماه ۱۳۴۲ به اتهام شرکت در وقایع ۱۵ خرداد در تهران، توسط ماموران رژیم پهلوی دستگیر و زندانی شد. اداره کل سوم از ساواک تهران در تاریخ ۱۰ مرداد ماه ۱۳۴۲ درخواست میکند که در خصوص ارسال سوابق طیب حاجرضایی و ده نفر دیگر تسریع شود.
همچنین دادگاه نظامی ارتش در تاریخ ۱۶ مردادماه ۱۳۴۲ پیرو نامه شماره ۳۴ به تاریخ ۵ مرداد ۱۳۴۲ از ساواک درخواست تسریع ارسال سوابق طیب را میکند.
ساواک غرب تهران نامهای به اداره کل سوم ساواک ارسال و بیان میکند که سوابق ۸ نفر از مخربین روز ۱۵ خرداد ۴۲ به پیوست به اطلاع میرسد.
در پیوست این نامه در خصوص طیب آمده است:
«طیب حاجرضایی فرزند حسینعلی، متهم ردیف یک از اول ماه محرم جاری تکیه روضهخوانی در حوالی میدان دایر و هر شب شیخ باقر نهاوندی واعظ در تکیه مزبور به منبر میرفته و ضمن صحبتهای خود به دولت حمله مینموده است. با اینکه کرارا از طرف این ساواک به طیب حاجرضایی تذکر داده شده بود که از دعوت واعظ نامبرده بالا به مجلس عزاداری خود صرف نظر نماید معهذا روز به روز بر صمیمیت خود نسبت به شیخ باقر نهاوندی میافزود. طیب برای متشکل نمودن جمعیت بیشتر و همچنین نشان دادن قدرت وفاداری خود به روحانیون مرتبا از سایر دستجات عزاداری دعوت میکرد که به تکیه او بیایند و حتی گوسفندهای زیادی نیز جلو این قبیل دستهها قربانی نموده است. نامبرده با اینکه شخص متمولی بود به بهانه روضهخوانی مبالغ هنگفتی از بارفروشان عمده میدان جمعآوری نموده و بیشتر این پولها را به طور مخفیانه در راه به ثمر رسیدن خواستههای روحانیون خرج میکرده. ضمنا جلساتی نیز در روزهای قبل از ۱۵ خرداد تشکیل داده و تصمیماتی اتخاذ کردند که آخرین جلسه آن در ساعت ۲۰ روز ۱۴ر۳ر۴۲ در میدان تشکیل گردید. روی هم رفته طیب حاجرضایی از محرکین اصلی وقایع ۱۵ خرداد ۴۲ میباشد.»
اسناد فوق نشان میدهد که طیب بلافاصله بعد ۱۵ خرداد ۴۲ دستگیر شده است و تحلیل پهلوی آن بوده است که وی یکی از مهرههای اصلی حرکت ۱۵ خرداد می باشد.
اعلام صدور حکم اعدام
طبق سندی از ساواک به تاریخ ۶ر۶ر۴۲ که توسط مامور ویژه ساواک گزارش شده است، بیان میکند؛ عدهای از اهالی جنوب شهر تهران نسبت به اعلام صدور حکم اعدام طیب اعتراض نمودهاند و به این منظور نزد آیتالله بهبهانی رفتهاند. این سند حاکی از آن است که چیزی حدود ۳ ماه بعد از وقابع ۱۵ خرداد، حکم اعدام طیب صادر میگردد.
اعدام طیب
تاریخ بیان میکند که طیب حاجرضایی ۵۳ ساله و اسماعیل رضایی ۳۸ ساله در میدان تیر پادگان حشمتیه در تاریخ ۱۱ آبان ۱۳۴۲ یعنی چیزی حدود ۵ ماه بعد از ۱۵ خرداد ۴۲ اعدام شدند.
بر طبق اسناد، مامور ویژه ساواک در تاریخ ۲۳ر۸ر۴۲ یعنی چیزی حدود ۱۲ روز بعد از اعدام طیب، گزراش میکند که برخی از مدرسین حوزه علمیه در اعتراض به حکم دادگاه نظامی و اجرای آن، تدریس نکردهاند و اکثر کلاسها تعطیل بوده است.
همچنین موتلفه اسلامی به مناسبت هفتمین روز درگذشت طیب در همان سال، اعلامیهای منتشر میکند و در آن بیان میدارد:
«بهشت جاودان پایان زندگی طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی و روسیاهی دنیا و آخرت نصیب جنایتکاران و ستمگران است. یک بار دیگر دیو خونخوار استعمار سیاه در راه تامین منافع شوم خود که انهدام هستی و اساس استقلال ملت ایران و محو شعائر دین خداست چنگال از آستین جنایت به درآورد و ریشه حیات دو فرزند شجاع ملت را قطع نمود و با آغاز محاکمه قلابی و فرمایشی در پادگان عشرتآباد و تشدید فشار و مضیقه بر شخصیتهای عالیقدر مذهبی و سیاسی، آخرین پردههای تزویر و ریا را از چهره منحوس خود برداشت و ماهیت شیطانی خویش را نمایان ساخت.
در سحرگاه شنبه دو تن از دلیرترین فرزندان ایران، طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی که با تحمل سختترین شکنجههای طاقتفرسا و غیرانسانی حاضر نشده بودند نسبتهای خلاف حقیقت سازمان امنیت را به روحانیت بپذیرند، به جرم علاقه به دین، زیر رگبار گلوله نوکران خونآشام اجانب جان سپردند، اما نامشان زینت بخش صفحات تاریخ مبارزات ضد بیگانه گردید. در این هفته، موج نفرت عظیمی همراه تاریخیترین اندوههای عمومی از کشور ایران برخاست و متعاقب آن، حوزه علمیه قم درس خود را تعطیل کرد و برای شادی روح آن پاک مردان مجلس تذکر ترتیب داد، اما در تهران حکومت دیکتاتوری با تمام ادعای ثبات سیاسیاش، از ترس خشم و نفرت مردم از برقراری مجالس یادبود آن دو شهید راه انسانیت جلوگیری و بیش از پیش، قلوب مردم را جریحهدار ساخت.
مردم مسلمان ایران با قلبی داغدار به بازماندگان این دو شهید تسلیت گفته و به خون پاکشان قسم یاد میکنند که در دفاع از حریم مقدس قرآن و قطع دست عمال بیگانه از پای ننشینند و مانند این دو مرد فداکار، هرگز تسلیم اجانب و عمال او نگردند.»
بنابراین بر طبق اسناد و شواهد تاریخی طیب بلافاصله بعد از خرداد ۴۲ دستگیر میشود و آبان ماه همان سال اعدام میگردد.
بنابراین ادعای مطرح شده توسط آن سخنران محترم درست نیست و انتظار این است که سخنوران در بیان تاریخ انقلاب دقت بیشتری داشته باشند که دچار زیادهگویی و یا کمگویی در بیان حقایق تاریخ انقلاب نگردند.
۲۵۹۵۷
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰