کمتر کسی پیدا میشود که نام «مثلث برمودا» را نشنیده باشد. مثلث برمودا منطقهای در میان سه تکه از اقیانوس آتلانتیک شمالی شامل برمودا، فلوریدا و پورتوریکو است. از این مثلث در گذشته با نام «مثلث شیطان» یاد میشد. شاید با خودتان بپرسید چرا؟ جواب این است که مثلث برمودا یا مثلث شیطان، بهنقل و بهگزارش از منابع متعدد محلی، اجسام مختلف مثل هواپیماها، کشتیها، پهپادها و… را در عجیبترین و بیپاسخترین شکل ممکن میبلعد. بههمین خاطر است که این مثلث را «مثلث شیطان» نامگذاری کردهاند و از آن بهعنوان یکی از عجیبترین و مرگبارترین نقاط جهان یاد میکنند.
از دهه پنجاه میلادی تا سالهای اخیر، گزارشهایی کوچک و بزرگ پیرامون رفتار اسرارآمیز مثلث برمودا در رسانههای خبری منتشر میشد. مواردی که خوراک داستانهای علمی تخیلی بودهاند و دستمایه آفرینش فیلمهای پرتعدادی نیز شدهاند. حوادثی که همگی، به مواردی مثل گم شدن کشتیها و هواپیماهای مختلف آن هم بدون هیچگونه دلیل و علت منطقی اشاره دارد. تمامی این موارد در کنار هم، مثلث برمودا را به یک افسانه کهن تبدیل کردند. افسانهای که در این مطلب قرار است به آن نگاهی داشته باشیم و جنبههای مختلفی از این قصه تاریخی را بررسی کنیم.
هرآنچه باید درباره مثلث برمودا بدانید:
راز مثلث برمودا چیست؟
داستان پیدایش مفهوم «مثلث برمودا» و تبدیل شدن آن به یک پازل بزرگ علمی، تخیلی و حتی فرهنگی به سال ۱۹۵۰ میلادی برمیگردد. زمانی که یک ژورنالیست با نام ادوارد ونوینکلجونز تصمیم به انتشار مقالهها و داستانهایی گرفت که همگی، به مفقود شدن کشتیها و قایقهایی در منطقه «مثلث برمودا» تاکید میکردند. این قضیه، انگاشتهای با نام «مثلث برمودا» را در اذهان عموم مردم دنیا کاشت تا اینکه در سال ۱۹۷۴ نویسندهای معروف با نام چارلز بلیتز کتابی را با نام «مثلث برمودا» نوشت و در آن از امواج عظیم و سرکش گرفته تا مشاهده موجودات بیگانه و موارد اینچنینی در مثلث برمودا صحبت کرد تا مثلث برمودا به یک جریان فرهنگی تبدیل شود و انتقال سینهبهسینه قصه آن از این منطقه یک افسانه بسازد.
سوال اصلی اینجا مطرح میشود که آیا آن مطالبی که ادوارد ون وینکلجونز و چازلز بلیتز در مقالههای خود مینوشتند، صحت داشت یا صرفا میخواستند در میان مردم جهان یک افسانه ساختگی را جا بیندازند؟ شواهدی که این روزها بهدست آمده، همگی به کذب بودن افسانه مثلث برمودا اشاره میکنند. با مشاهداتی که روی کشتیها و قایقهای غرقشده در این منطقه صورت گرفته، علت اصلی غرق شدن این ادوات حملونقل، برخورد آنها با جزیرههای کوچک در آن منطقه، مرجانهای دریایی، برآمدگیهای دریایی پرتعداد منطقه نامبرده و موارد اینچنینی ذکر شده است.
بر اساس نتایج مطالعات افسانه مرگبار بودن مثلث برمودا رد شده است
چنین میتوان استنباط کرد که قصههایی که اشخاص مختلف برای مثلث برمودا مینوشتند، اکثرا زاده قوه تخیل آنها بوده است. این اشخاص احتمالا با دست بردن در مواردی مثل «رویت اجسام نورانی توسط کریستف کلمب در منطقه برمودا حین کشف آمریکا» یا «سقوط اسکادران نیروهای هوایی بدون برجای گذاشتن هیچگونه رد و مدرک» و موارد اینچنینی و حتی بدون توجه به حقایق علمی صورت گرفته مثل اختلالهای الکترومغناطیسی و تاثیر آنها روی رهگیری و ناوبری یگان هوایی و صرفا نگارش مطالب با آبوتاب فراوان، قصد درگیر کردن مردم با این داستان را داشتهاند.
در نتیجه و بهلطف مطالعات ثبتشده روز دنیا، میتوان گفت که مثلث مرگبار برمودا، مثلث شیطان و تمامی افسانههای ساختهشده با محوریت این موضوع، همگی بیاساس هستند. روزانه میلیونها انسان چه از راه دریایی و چه از راه هوایی، در سالمترین و سلامتترین شکل ممکن از این منطقه عبور میکنند و حوادث رخداده در این منطقه، همگی با دلایل و منطقهای علمی قابل توجیه هستند.
نجات یافتگان مثلث برمودا
منطقهای که از آن بهعنوان «مثلث برمودا» یاد میشود، یکی از پرترافیکترین بخشهای دنیا از نظر تردد هوایی و دریایی است. روزانه اشخاص بسیار زیادی از این منطقه عبور میکنند و هیچ اتفاقی برایشان رخ نمیدهند. سلامتی این افراد را میتوان بهعنوان «نجات یافتن» آنها از ناحیه مورد بحث بهحساب آورد؛ اما در ادامه، یک مثال دیگر هم داریم که دوباره آن داستانهای «مثلث مرگبار برمودا» را پیش میکشد. حقیقت داشتن یا نداشتن این قضیه هنوز اثبات نشده است.
بروس گرنن در تاریخ چهارم دسامبر سال ۱۹۷۰ همراه با پدر و همکارش برای سفر به منطقه میامی، با هواپیمای خود از جزیره اندروس بلند شد و بهسمت میامی پرواز کرد. پس از شروع این پرواز که طبق محاسبات باید ۷۴ دقیقه طول بکشد، بروس توانست هواپیما را به ارتفاع «۱۱ هزار پا» برساند. شخص خلبان قبل از صعود به این ارتفاع، ابرهای بزرگ متعددی را پشت سر گذاشته بود و حالا بهناچار باید یک ابر عظیمالجثه را در ارتفاع ۱۱ هزار پا از زمین رد میکرد. هواپیما وارد این ابر میشود؛ طبق گزارشها بروس گرنن، این ابر بهشدت تاریک بوده و هر چند وقت یکبار با جرقههای نورانی، داخلش کاملا روشن میشده است. شباهت فضای داخل ابر به یک لوله یک و نیم کیلومتری که دیوارههای آن بهصورت پادساعتگرد در حرکت بودند، از جمله مهمترین نکات صحبتهای گرنن است.
پس از عبور از این ابر ترسناک، گرنن در پایان بهیک نقطه کاملا روشن از ابر مورد بحث میرسد و با خروج از آن، سریعا به برج مراقبت اطلاع میدهد. برج مراقبت در پاسخ، نمیتواند مختصات جغرافیایی هواپیمای بروس گرنن را پیدا کند (که احتمالا در تماس با میدانهای الکتریکی برای مدتی از مدار خارج شده بوده) اما لحظاتی بعد، طبق گزارش برج مراقبت، حضور هواپیمای گرنن در آسمان میامی تایید میشود. پروازی که قرار بود ۷۴ دقیقه طول بکشد، پس از ورود گرنن به آن ابر تاریک، در تنها ۴۷ دقیقه به سرانجام میرسد. آیا آن ابر که در مثلث برمودا واقع شده بود، یک «کرمچاله» محسوب میشود؟ ماهیتی فیزیکی که در فضا/زمان میانبر میزند و بهانتقال اجسام سرعت میبخشد. گرنن پیرامون این موضوع سه کتاب مختلف را تالیف کرده است!
موجودات مثلث برمودا
در فیلم «برخورد نزدیک از نوع سوم» به کارگردانی استیون اسپلیبرگ، «موجودات و بیگانههای فضایی» بهعنوان ساکنان مثلث برمودا معرفی میشوند. این فیلم یکی دیگر از آن محرکهای فرهنگی بود که به نقل شدن و همهگیر شدن قصه «مثلث مجهول برمودا» کمک کرد. خارج از این ماجرا، مثلث برمودا یک مکان مانند سایر نقاط جهان است که موجودات ساکن دریاهای آن، ماهیها، گیاهان، جانداران زنده و غیرزنده تکسلولی و مواردی از این دست هستند. در آسمانهای این منطقه هم طبیعتا پرندههای مختص به آن بخش از اقلیم آمریکا زندگی میکنند. وجود یک سری حفره بزرگ در آبهای محصور در ناحیه ذکر شده، شایعه تبدیل شدن مثلث برمودا به زیستبوم غولهای دریایی مثل هشتپاهای عظیمالجثه را مطرح کرد. موضوعی که آن هم بیشتر به یک افسانه محلی شباهت دارد.
بهجز موجودات زنده، لاشههای هواپیماهای سقوط کرده در کنار کشتیها و قایقهای غرق شده، از دیگر پدیدههایی هستند که میتوانیم آنها را در اعماق آبهای برمودا پیدا کنیم. البته باید به این قضیه هم اشاره شود که برخی گمان میکنند شهر افسانهای آتلانتیس در اعماق آبهای مثلث برمودا بنا شده است.
گمشدگان مثلث برمودا
مهمترین نکتهای که مثلث برمودا را به یک افسانه ترسناک و مرموز تبدیل کرد، همین موضوع گمشدن اشخاص در دل آبها و آسمانِ این سهگوشِ پر رمز و راز بود. ناپدید شدن تمام و کمال اسکادران شماره ۱۹ نیروی هوایی آمریکا در سال ۱۹۴۵، ناپدید شدن بیش از ۵۰ کشتی و ۲۰ هواپیما در طول ۱۰۰ سال گذشته، ناپدید شدن هواپیمای ستاره آریل در تاریخ ۱۷ ژانویه ۱۹۴۹، ناپدید شدن تانکر حمل گوگرد کوئین در سال ۱۹۶۳، ناپدید شدن کشتی عظیم سایکلاپس و هر ۳۰۶ خدمهاش در سال ۱۹۱۸، ناپدید شدن کشتیهای پروتئوس و نرئوس همراه با تمامی خدمههایشان هردو در سال ۱۹۴۱؛ همگی از جمله موارد و حوادثی هستند که به مثلث برمودا نسبت داده شدهاند.
گفتنی است که اکثر این اتفاقات با دلایل منطقی اعم از اختلال فنی یا خطای انسان شخص خلبان یا ملوان رخ داده است و دلایل ماورای طبیعت ناشی از مثلث برمودا را نمیتوان به اکثر این موارد نسبت داد.
در پایان باید گفت که مثلث برمودا، بیشتر مثل یک افسانه محلی و مایه تولید داستانها و فیلمهای علمی-تخیلی است تا یک حقیقت ترسناک درباره سیاره زمین. این منطقه نهتنها یک ناهنجاری طبیعی نیست، بلکه یکی از پرترافیکترین نقاط دنیا از نظر انتقال با کشتی یا هواپیما هم محسوب میشود. منطقهای که روزانه اشخاص بسیار زیادی برفرازش پرواز میکنند یا از روی آبهایش رد میشوند. بهلطف مشاهدات علمی، افسانه مثلث برمودا با باطل شدن همهجانبهاش، تنها یک اپسیلون فاصله دارد. این قضیه با نفوذ بر ذهن ناآگاه مردم دنیا در دهه ۵۰ میلادی، بهخوبی راه خود را در فرهنگ عامه باز کرد و از آن، میتوان این حقیقت را نتیجه گرفت که هرگز نباید بهسادگی و بدون تحقیق و بررسی پیرامون یک خبر یا یک حادثه آن را قبول کرد. مخصوصا در عصر حاضر که اتفاقات «یک کلاغ، چهل کلاغگونه» همچون ماجرای پخش شدن قصه مثلث برمودا، سادهتر از همیشه از مسیر اینترنت صورت میگیرد!
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰