جهان هماکنون در عصر طلایی فیلمهای ابرقهرمانی به سر میبرد. با فرنچایزهایی همچون دنیای سینمایی مارول و دنیای توسعهیافته دی سی، فیلمهای کمیک بوکی بهسان آهنربایی است که خیل عظیم مردم را بهسوی گیشهها میکشاند. هرچند، همیشه وضع اینطور نبود و فیلم ابرقهرمانی یک عنوان موفق به نظر نمیرسید. در گذشته فیلمهای ابرقهرمانی هدف مضحکه
فیلم Toy Story به عنوان نخستین انیمیشن سینمایی پیکسار به شدت مورد توجه قرار گرفت. این انیمیشن نهتنها نامزد اسکار شد بلکه مورد توجه تماشاگران بزرگسال و خردسال هم قرار گرفت. بنابراین استودیو انیمیشنسازی پیکسار به ساخت دنبالههای آن مشغول شد و سه فیلم دیگر هم درباره ماجراجوییهای وودی و دوستانش اکران کرد. امروزه فرانچایز
در حالی که دیسی کامیکس به اندازه مارول فیلمهای لایو اکشن ندارد، همچنان آثار قابل توجهی و پرطرفداری در کتابخانه آنها پیدا میشود. مهمترین فیلمهای دیسی اغلب با محوریت ابرقهرمانان بزرگی چون بتمن و سوپرمن ساخته شدهاند و شاهد پستی بلندیهای بسیار در مسیر طولانی آنان بودهایم. اغلب اوقات مردم زمان خود را صرف مطالعه
تجربه نشان میدهد که بازسازیهای سینمایی نمیتوانند مانند فیلم اصلی موفق ظاهر شوند و بیشتر اوقات با فیلمهای ضعیف و ناامیدکنندهای همراه هستیم. در چند سال اخیر تعداد بازسازیها و دنبالههای فیلمها با توجه به نیاز مخاطبان در ژانرهای مختلف افزایش چشمگیری داشته است. متاسفانه در اکثر موارد این فیلمها مورد علاقه مخاطبان نبوده که
در دنیای فیلم و سینما، اتفاقات مختلف و شگفتانگیزی رخ میدهد. از آنجایی که مخاطبان علاقه شدیدی به دیدن شخصیتهای محبوبشان در سریالها، فیلمها و حتی انیمیشنها دارند، فیلمسازان نیز به این اشتیاق آنها پاسخ میدهند و اقتباسهای مختلفی از داستانهای معروف و شخصیتهایشان در قالب لایو اکشن و سریالها میسازند. اغلب میبینیم که کارگردانها
وقتی نام سریالهای سیتکام ردیف میشوند، هواداران این ژانر جذاب نام عناوین متعددی را لیست میکنند. سریالهایی که به معنای واقعی کلمه محبوب، تاثیرگذار، دوستداشتنی و بهیادماندنی هستند. اما در میان لیستی از سریالهای سیتکام خاطرهانگیز معمولا به نام بینظیرترین سریال سیتکام تاریخ تلویزیون اشاره نمیشود. سریال The Office به شکل بیرحمانهای زیر حملات بیپایان