این خروج، تصمیمی از سر اختیار نبود؛ آنگونه که هنری کسینجر نیز در هفتهنامه اکونومیست نوشت: «واشنگتن خود را در شرایطی دید که مجبور به عقبنشینی از افغانستان شد.» اما این «اجبار» تنها محدود به «افغانستان» نیست. بهنظر میرسد جمله کسینجر را باید اینگونه تکمیل کرد: واشنگتن خود را در شرایطی میبیند که مجبور به
این نوعی مردمفریبی است. چرا یک نمایش ضعیف و بیمحتوا، فقط به دلیل حضور یک ستاره سینما، چنین هزینهای را برای مردم ایجاد میکند؟به این موارد، نمایشهای تئاتر آزاد را هم اضافه کنیم که بیشتر شامل ماجراهایی مبتذل، لودگی، حرکات موزون و دیالوگهای رکیک هستند.متأسفانه با اینکه تئاتر به منزله هنری فاخر و اندیشمند شناخته
کیهان نوشت: هنگامی که مجاهدان افغانستانی با اشغالگران شوروی میجنگیدند، آمریکا (با کمک و همراهی انگلیس) سران بخشی از جنگجویان را که طالبان بعدی را تشکیل دادند، تحت حمایت گرفتند و آنها با وجود ادعای مسلمانی، به این تحتالحمایگی «نه» نگفتند.برخی از سر خاماندیشی و برخی به خاطر استخدام شدگی. بدنه هم که اغلب خبر
نکته قابل توجه اینجاست که تکلیف انگلیس مشخص و مبرهن است. سایمون شرکلیف، سفیر جدید انگلیس در ایران پیش از آنکه سابقه دیپلماتیک داشته باشد، یک مأمور امنیتی کارکشته است که سابقه مدیریت در بخش امنیت ملی وزارت امور خارجه بریتانیا را در کارنامه دارد. شرکلیف فارغالتحصیل دانشگاه کمبریج است که در یمن، نیجریه، افغانستان
این روزنامه نوشت:وضعیت افغانستان روز به روز بحرانیتر میشود و نتیجه این اوضاع نیز تشدید ناامنی، بیثباتی، کشتارها و آوارگی بیشتر مردم مظلوم این کشور است. بر اساس گزارشها هنوز کفه ترازو به نفع شبه نظامیان طالبان سنگینی میکند و ارتش افغانستان قادر نیست وضعیت میدانی را به نفع خود تغییر دهد. تامین امنیت عزاداری
کم نیستند رسانههایی که بطور مستقیم و یا غیرمستقیم از بودجه و امکانات عمومی کشور تغذیه میکنند اما آب به آسیاب دشمن ریخته و خروجی آنها عملاً بسامد همان عملیات رسانهای و تبلیغاتی دشمن است. مرزبندی ارتباطی و محتوایی رسانههای داخلی با رسانههای متخاصم یک اصل بدیهی است. اما این اصل بدیهی نه تنها مثالهای