رهبران پُرنخوت و حکومت‌های مردم‌ستیز

قرن ما روزگار مرگ انسانیت است سینه‌ی دنیا زِ خوبی‌ها تُهی است صحبت از آزادگی، پاکی، مروّت ابلهی است فریدون مشیری آدمی از همان زمان که زندگی خود را روی کره‌ی زمین آغاز کرد، درگیر مبارزه‌ی بی‌امان با بلایای طبیعی –زلزله، توفان، سیل، آتش‌فشان، خشک‌سالی و قحطی-، آسیب‌رسانی گزندگان و درندگان و ناتوان‌سازی و مرگ‌آوری

روانشناسی اجتماعی اعتراض؛ فریادهایی برای تغییر

من چهره‌ام گرفته من قایقم نشسته به خشکی با قایقم نشسته به خشکیفریاد می زنم:«وامانده در عذابم انداخته استدر راه پر مخافت این ساحل خرابو فاصله است آبامدادی ای رفیقان با من». من چهره‌ام گرفتهمن قایقم نشسته به خشکیمقصود من ز حرفم معلوم بر شماست: یک‌ دست بی‌صداستمن، دست من کمک ز دست شما می‌کند

سید محمود دعایی؛ جوانمردی، گذشت و محبت

نام دعایی با جوانمردی، شفقت، گذشت و محبت پیوند خورده است. هر جایی که نیازمندی بود، دعایی فارغ از جدول‌بندی‌های سیاسی به کمک او می‌شتافت و با آنها با مهربانی و فروتنی رفتار می‌کرد. سینه پهن او خزانه اسرار مردمان بود. سعی وافر بر پیوند مردم و نخبگان با نظام و انقلاب داشت. دولت مهربان

پاسداشت هادی خانیکی؛ تحول‌آفرینی‌های بیماری سرطان

«این روزها به سرعت از ابتلا به بیماری سرطان پانکراس مطلع شدم. شتاب و آگاهی از درد و ضرورت ورود سریع به روند درمان به خودی خود می‌توانست و می‌تواند موجب نگرانی و دلهره و هراس باشد. رویارویی‌ام با این رُخداد و ترسیم واقعی آن بنا به منطق فهمی که از هستی و خالق آن،

خواهر فرزانگی و دختر آزادگی

غم درون سینه ام اشکی به ساغر می کنددامن آلوده ام را پر ز گوهر می کند رفت از دل شوق هستی، تا در این محنت سراگوهر آزادگی در خاک بستر می کند نغمه شادی فرومرده است در نای زمانزان که مطرب، دلقکان را هم نواگر می کند ارج زن در پاکی و آزادی و

عاشورا و روان‌شناسی مثبت – خبرآنلاین

مبارزه خونینی که حسین بن علی(ع) در سال 60 هجری- به همراه گروهی که شمار آنان از مرد و زن و پیر و جوان و کودک به کمتر از صد نفر می‌رسید- با جنگ‌جویان مزدور یزید بن معاویه برپا کرد و در یک نیم‌روز عاشورا، به شهادت او و اسارت زنان و کودکان هم‌سفرش انجامید،