روابط ایران و روسیه راهبردی نیست؛ اما می‌تواند باشد

اعلام موضع اخیر مقامات ارشد روسی پس از سفر ولادیمیر پوتین به باکو درباره مسیر ارتباطی زنگزور در منطقه قفقاز جنوبی، بار دیگر بحثها در مورد رویکرد روسیه به جمهوری اسلامی ایران را افزایش داده است. ماجرا از آنجا آغاز شد که بعد از حمله اوکراین به خاک روسیه ، تصرف برخی شهرهای آن و

پیمان ابراهیم تنها بخشی از پازل تهدیدات ضد ایرانی است

در اواخر مرداد سال جاری بود که عربستان سعودی اعلام کرد نخستین سفیر خود را در تشکیلات خودگردان فلسطین تعیین کرده است. بر مبنای این تصمیم، «نایف بن بندر السدیری» به عنوان سفیر فوق‌العاده، تام‌الاختیار و غیرمقیم (آکردیته) عربستان در رام‌الله و سرکنسول سعودی در قدس اشغالی، استوارنامه خود را به مجدی الخالدی، مشاور دیپلماتیک

توافق آمریکایی؛ شیفت ژئواستراتژیک از غرب به شرق آسیا

اهمیت این مسائل ژاپن و کره جنوبی را وادار کرد که اختلافات دیرین را کنار بگذارند، در ائتلافی سه‌جانبه به ایالات متحده بپیوندند و بر سر تعهد بر مشورت در صورت بروز یک بحران امنیتی منطقه‌ای به اتفاق نظر برسند. البته این نشست و توافق امنیتی حاصل از آن به نوعی مسبوق به سابقه است؛

نظم نوین جهانی؛ نشانه‌ها و الزامات

این تغییرات شامل حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در سطح جهانی است که باعث تغییر در نحوه تعامل کشورها با یکدیگر و همچنین تغییر در نحوه حل و فصل منازعات بین المللی می شود. اما نشانه های این تغییر در نظم سیاسی بین المللی چه هستند ؟ و چگونه می توان در کسب جایگاه

آشتی ایران و مصر؛ حرکتی خزنده با چندین هدف

بعد از اینکه آشتی دیپلماتیک ایران و عربستان، موجی از تحولات مثبت در منطقه ایجاد و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس را نیز به از سر گیری و یا تقویت روابط با جمهوری اسلامی ایران تشویق نمود، حال خبرها حاکی از آن است که مصر نیز با میانجی‌گری عراق به دنبال بهبود و از سر

اوکراین؛ جنگی که از هیچ زاویه‌ای به نفع ایران نیست

حمله روسیه به اوکراین که در ابتدا تصور می‌شد حمله‌ای برق آسا و دارای دستاوردهای سریع و ملموس باشد، تاکنون یکسال به درازا کشیده است و البته با موضع گیری های اخیر برخی کشورهای اروپایی که در کنفرانس امنیتی مونیخ تأکید کردند خود را برای یک جنگ بلند مدت آماده کرده‌اند، پایان مشخصی هم برای

پیش شرط‌های کلیدی برای توسعه روابط ایران و روسیه

اگرچه روسیه در قرون گذشته، روابط خصومت آمیزی با ایران داشت و حتی بخش‌هایی از سرزمین ایران به اشغال این کشور درآمد؛ اما در سالهای اخیر، شرایطی پیش آمده که در قالب آن همکاری و نزدیکی با روسیه به گزینه ای جدی برای ایران تبدیل شده است. واقعیت این است که روابط دو جانبه ایران

آغاز و پایان جنگ اوکراین حول محور دریای سیاه

جنگی که از ابعاد مختلف بر امنیت و ثبات اروسیا، نظم روابط بین الملل، بحران غذا، بحران انرژی و مواردی از این دست، تأثیرگذار بوده و با گذشت بیش از سه ماه از آغاز آن، همچنان پایان روشنی برایش قابل تصور نیست. در رابطه با چرایی آغاز این جنگ تحلیل‌های مختلفی ارائه شده، اما به

مختل شدن امنیت اروپا با عضویت سوئد و فنلاند در ناتو

این دو کشور تا پیش از این به طور سنتی از سیاست «عضویت نداشتن در هیچ ائتلافی» پیروی می کردند و حتی در دوران جنگ سرد نیز به آن پایبند بودند. این سیاست بی طرفی از سوی مسکو به عنوان عاملی مهم در تضمین ثبات در شمال اروپا تلقی می شد و از سوی کشورهای

سیاست خارجی، خط قرمز تسویه حساب‌های سیاسی

در کنار مذاکرات هسته ای در وین برای تعیین تکلیف نهایی برجام، شاهد سفر وزیر امور خارجه کشورمان به عمان، قطر و چین و سفر رئیس جمهور به روسیه نیز بوده ایم. سفرهای متنوعی که نشان می دهد بازار رایزنی‌ها و چانه زنی‌های دیپلماتیک در سطوح منطقه ای و جهانی همچنان داغ است و دولت