یازرلو گفت: «ساعت ۴ صبح بود که تلفنم زنگ خورد. خانوادهام حامل خبر خوشایندی نبودند. مادربزرگم در بیستونهم اسفند به رحمت خدا رفته بود. اما به علت شرایط شغلیام خانوادهام ترجیح دادند من را بیخبر بگذارند. سیل استان گلستان هم آغاز شده بود و هر لحظه شدتش بیشتر میشد. دو، سه روزی که برای مراسم