درک روشنفکرانِ مسلمانِ ایرانی پیش از انقلاب از عدالت

این مباحث در دوره جدید هم مطرح شده‌اند؛ مانند اندیشه‌های نوافلاطونی و نوارسطویی‌گری که نشانگر بازپرداختن به آن مسائل قدیمی است. این موضوع از این نظر مهم است که ما می‌بینیم در بسیاری از ارزیابی‌هایی که از متفکران یا روشنفکران می‌شود، گاهی بدون اشاره به این ریشه‌های تاریخی اندیشگی، فکر می‌کنند این متفکران ما مثل

حکمت در برابر حکومت – خبرآنلاین

حکومت قاجار با تصمیم به قتل امیرکبیر «اصلاحات ساختاری» در واقع مقدمات سقوط خود و وقوع انقلاب مشروطه را فراهم آورد و یکبار دیگر در تاریخ حقانیت این قول ابن عربی را اثبات کرد که آن کو حکمت ندارد حکومتش نیز دیری نخواهد پایید. و اما قول افلاطونی‌-هگلی دیگر او مبنی بر این که حکمت

جنگ بر سر ارج‌شناسی؟ – خبرآنلاین

هر جنگ همواره هدفی سیاسی را تعقیب می‌کند و حتی مدعی برقراری صلح است، از راه مجبور ساختن حریف به انصراف از  تجاوز به حریم کشورها و نقض قراردادها ! بنابراین در تحلیل نهایی، تنها قدرت سیاسی است که تصمیم به راه‌اندازی و ادامهٔ جنگ یا آتش‌بس و صلح می‌گیرد. از اینرو، جنگ نه نشانهٔ

آیا «من همان بدنم هستم»؟

هنگامی‌که می‌گوییم «بدنی دارم»، این شبهه پیش می‌آید که گویی چیزی دارم در میان سایر «چیز»ها. و این فروکاستن بخشی از من است به سطح یک شیء-ابژه. روی دیگر سکه وقتی است که می‌گوییم «من همان بدنم هستم»! در واقع، تن من، خلاف نظر دوگانه‌انگار دکارت، پاره‌ای از وجدان و خودآگاهی من و عنصر عینی

آیا خاستگاه هر چیز هواست؟

حکیم آناکسیمینس در عصر باستان گفته بود: «هوای نامتناهی، اصل (آرخه) همه چیز است، چه چیزهایی که هستند و چه چیزهایی که می‌شوند و خواهند بود، خداوندان و امور الهی، همه از هوا پا به عرصهٔ ‌وجود می‌گذارند… هوا همیشه در حرکت است و چیزهای متغیر تغییر نمی‌کنند مگر این‌که حرکتی وجود داشته باشد.» تعطیلی

چرا در عصر سیطره‌ی تکنیک نمی‌اندیشیم؟

اندیشیدن کار ذهن یا خویش‌کاری خرد آدمی است برای فایق آمدن بر هراس نخستین رویارویی با هستی. پس ریشه‌ی این کنش عقلانی نوعی از احساس است؛ و به زبان ساده احساس تعجب و اعجاب با مشاهده‌ی اموری که در نگاه عموم مردم عادی به‌نظر می‌رسند. هم ازاین‌رو، کودکان فیلسوف‌ترین انسان‌هایند. اندیشیدن در اصل با پرسیدن