آشنایی و دوستی نزدیکی با ژیوان گاسپاریان داشتم و هر گاه کنسرتی برگزار میکردم در برنامههای من حضور داشت و بسیار من را مورد تشویق قرار میداد و من نیز با افتخار در کنسرتهای او شرکت میکردم. ژیوان گاسپاریان علاقه بسیاری به جوانان بخصوص علاقهمندان به هنر موسیقی داشت و آنها را به آموختن موسیقی تشویق میکرد. استاد گاسپاریان کنسرتهای بزرگ و کم نظیری در دنیا برگزار کرده از جمله کنسرت در ایران و بویژه اجرای زیبا و کم نظیرش با استاد حسین علیزاده که به صورت آلبوم هم منتشر شد، آلبومی که میتوان آن را گفتوگوی تار و دودوک نامید و بسیار فوقالعاده است.
همچنین نوازندگی بی نظیرش در دو فیلم «گلادیاتور» و «آخرین وسوسه مسیح» که موجب شد هنر این هنرمند بسیار معروف و جهانی شود و در واقع هنرنمایی در این دو فیلم این ساز را زنده کرد و بعد آن افراد بسیاری به دنبال آموختن دودوک رفتند و براساس متد مخصوص خود آن را آموزش میداد و امروز جوانان بسیاری چه در ایران و چه در خارج از ایران این ساز را اجرا میکنند. براین باورم هنرمند یک انسان کامل است و اگر احساساتش طبیعی نباشد، نمیتواند هیچ سازی را اجرا کند چون ساز بیانگر حس یک هنرمند است که به مخاطب منتقل میشود و ژیوان گاسپاریان یکی از همین هنرمندان بنام روزگار بود، هنرمندی سرشار از احساس و عاطفه وبزرگ و مانا و او نه فقط صدای ساز را میشناخت بلکه به لحاظ تکنیکی و هنری بسیار زیبا اجرا میکرد.
درخصوص ساز دودوک نیز باید بگویم یک سازقدیمی است و تقریباً ۲ هزار سال قدمت دارد و مخصوص ارامنه است؛ سازی که از آن میتوان به عنوان ساز غم، اشک و درد نام برد. این ساز ساخته دست هنرمندان پراحساس ارامنه است و فلسفه ساخت آن به این سبب است که این ملت در طول تاریخ همیشه در غم و درد و اشک بوده است. استاد گاسپاریان در معرفی این ساز به دنیا تلاش بسیاری کرد و امروز نوازندگان بسیاری در دنیا با نواختن دودوک آشنایی دارند و مینوازند اما نکته قابل توجه این است که نواختن این ساز باید براساس یک حس و حال غریب و یک غم عجیب شکل بگیرد تا این صدای زیبا و دل انگیز طنین انداز شود و تنها بر اساس تکنیک نمیتوان آن را نواخت بلکه باید احساس و ارتباط بین نوازنده و ساز به وجود آید.
۵۸۵۸
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰