شاه شب یا Night King در سریال «گیم اف ترونز» چه کسی است؟

وب‌سایت ویرگول: در این مطلب هدف ما بررسی یکی از بزرگترین و هیجانی‌ترین چالش‌ها و تئوری‌های سریال «گیم اف ترونز» است، این که «نایت کینگ یا همان شاه شب» چه کسی است؟

قویترین احتمال برای مشخص شدن شاه شب

میتوان گفت قوی‌ترین احتمال این است که «برن استارک» شاه شب یا نایت کینگ است.

در همین ابتدا میشود با بیانات ساده‌ای این تئوری را رد کرد، چرا که در سریال نحوه‌ی به وجود آمدن نایت کینگ نشان داده شده، یا اینکه نایت کینگ در یکی از قسمت‌ها برن را لمس کرده است و این اتفاق غیر ممکن است.

حتی در یکی از مصاحبه‌هایی که با شخصیت برن انجام شده بود، اعلام کرده بود که محال است که نایت کینگ یکی از شخصیت‌های اصلی سریال باشد، اما همین نکته میتواند نقطه‌ی عطف ماجرا و این تئوری باشد، چرا که ازین طریق میتوانند مخاطبین را گمراه کنند.

عده‌ای دیگر نیز بر این باورند که در سریال بازی تاج و تخت، امکان تغییر دادن گذشته وجود ندارد، اما اگر با دقت بیشتری به این قضیه نگاه کنیم میبینیم که این امکان وجود دارد و این اتفاق نخستین بار برای «هودور» رخ داده، یعنی زمانی که برن به گذشته سفر کرده بود، و بیش از حد در آنجا مانده بود، این اتفاق برای هودور افتاد؛ بنابراین میتوان گفت که به نحوی «برن» باعث اتفاقات الان است، نه اینکه لزوما به گذشته برود و آنرا تغییر دهد چراکه در سریال گفته شده که «The past is already written , The ink is dry».

برای درک بیشتر این قضیه سعی کنید اتفاقاتی که برای هودور رخ داده را، با خودتان با مرور کنید، و مشاهده کنید که برن زمان حال، چگونه باعث تغییر در هودور زمان گذشته شده.

با دانستن این نظریه، به سراغ تئوری‌های محتمل میرویم.

شاه شب چه کسی است؟

این تئوری بر این اساس است که نایت کینگ در تمامی حالات، پیروز نبرد با انسان هاست، حتی علیه نیرو‌های دنریس و اژدهایانش، و حتی سرسی و نیرو‌های گلدن کمپانی. اینجاست که فرضیه اول به وجود می‌آید که برن تصمیم میگیرد که به گذشته برگردد و اتفاقات را تغییر دهد، اما هربار که به گذشته سفر میکند با شکست مواجه میشود و مشاهده میکند که همین اتفاقات باری دیگر رخ میدهد.

او در نخستین تلاش خود به یک گذشته‌ی نزدیک برمیگردد. یعنی زمان «پادشاه دیوانه یا همان Mad King»، یعنی پدر دنریس، ویسریس و ریگار تارگرین.

برن به زمان گذشته سفر میکند و به مد کینگ میگوید که باید وایلد فایر جمع آوری کند، چرا که آتش و وایلد فایر یکی از روش‌های کشتن وایت واکر هاست. اما زمانی که برن به گذشته سفر میکند، کسی نمیتواند اورا ببیند و فقط صدای اوست که به گوش میرسد، این اتفاق میتواند محتمل‌ترین دلیل دیوانه شدن پادشاه باشد، چرا که دائما صدایی در گوش او وجود داشته، ولی نمیتوانسته منبع صدا را ببیند. همچنین میتوان گفت زمانی که پادشاه فریاد میزده «Burn of all – همشون رو بسوزونید» منظورش با مردم نبوده، بلکه وایت واکر‌ها را میگته.

این اتفاق دقیقا همانند اتفاقی است که برای برن و ند استارک در قسمت سوم از فصل ۶ و سکانس «Tower of joy» میفتد. زمانی که برن، ند استارک را میبیند تلاش میکند تا اورا صدا کند و اتفاقی که میفتد این است که ند صدا را میشنود، اما زمانی که بر میگردد کسی را نمیبیند. حال تصور کنید که همین اتفاق، چندین بار برای مد کینگ افتاده.

در نهایت زمانی که برن این تلاش‌ها را انجام میدهد و به زمان حال بر میگردد، مشاهده میکند که نقشه هایش شکست خورده و همچنان نایت کینگ در شرف پیروز شدن در جنگ پیش روست. بنابر این باری دیگر به گذشته بر میگردد، اما اینبار تصمیم میگیرد به گذشته‌ای دور سفر کند تا شاید از آنجا بتواند جلوی اتفاقات را بگیرد.

او به هزاران سال قبل بر میگردد، درست زمانی که وایت واکر‌ها برای نخستین بار حمله میکنند و شکست میخورند، او به آن زمان برمیگردد تا ببیند انسان‌ها با چه روشی توانستند وایت واکر‌ها را شکست دهند، تا با استفاده از همان روش بتواند وایت واکر‌های زمان حال را شکست دهد. نهایتا این نقشه نیز با شکست مواجه میشود، اما در عوض، برن دیوار بزرگ را بنا میکند.

با درنظر گرفتن این احتمال، میتوان گفت که برن زمان حال، همان «برن دِ بیلدر – Bran The Builder» زمان گذشته است که دیوار و وینترفل را ساخته. او وینترفل را میسازد که مطمئن باشد همیشه یک استارکبرای دفاع وجود داشته باشد. به همین خاطر این شعار به وجود می‌آید:

«همیشه یک استارک باید در وینترفل باشد – There must Always be a Stark in Winterfell»

جالبه این موضوع در جایی است که ما اگر به DVD‌ها و رمان‌های سریال گیم اف ترونز نگاه کنیم، مشاهده میکنیم که برن د بیلدر روی صندلی همانند ویلچر نشسته است، دقیقا همانند ویلچر بِرَن.

برن برای بار سوم به گذشته برمیگردد، اما اینبار به گذشته‌ای خیلی خیلی دور سفر میکند، یعنی زمانی که نایت کینگ به وجود آمده است. برن قصد دارد در آن زمان به بدن نایت کینگ نفوذ کند و با «وارگ» کردن او، بتواند کنترل را به دست بگیرد و بتواند اورا از دست «فرزندان جنگل» نجات دهد.

همانطور که در سریال مشاهده کرده اید، نایت کینگ توسط فرزندان جنگل به وجود آمده که در ادامه راجب دلیل به وجود آوردن این موجود بیشتر توضیح خواهم داد.

هنگامی که برن به بدن نایت کینگ وارد میشود، میبیند که نمیتواند کاری انجام دهد و تصمیم میگیرد که به زمان حال برگردد، اما متوجه میشود که به زمان خیلی دوری برگشته و مدت زیادی در آنجا مانده و دیگر نمیتواند به حال برگردد.

در قسمت‌ها و فصول گذشته‌ی سریال، جوجن و کلاغ ۳ چشم قبلی، بار‌ها به آن اشاره کرده بودند و به برن گوشزد کرده بودند، که اگر زیاد در گذشته بماند دیگر قادر نیست که با زمان حال برگردد و به نحوی درآن زمان اسیر میشود. این اتفاق در قسمت دوم از فصل ۶ نشان داده میشود، زمانی که برن و کلاغ ۳ چشم در حال صحبت کردن هستند.

نهایتا برن در بدن نایت کینگ اسیر میشود و حال به این موضوع توجه کنید که قابلیت «Green Seeing» برن، با قابلیت‌های جادویی «فرزندان جنگل» ادغام میشود و تبدیل به موجودی شکست ناپذیر به نام نایت کینگ میشود.

حال برنی که تبدیل به نایت کینگ شده، سال‌ها بعد شکست میخورد و به شمال تبعید میشود، سپس توسط برن د بیلدر «خود او» دیواری کشیده میشود که مانع از ورود نایت کینگ به جنوب میشود.

سپس برن نایت کینگ شده، سال‌ها منتظر متولد شدن برن زمان حال میماند، و با برنامه ریزی کاملا دقیق در یکی از مهیج‌ترین سکانس‌های فصل ۶، برن را لمس میکند تا بتواند از دیوار عبور کند.

در سریال نیز این اتفاق به نحوی فیلمبرداری شده، که انگار تمام وایت واکر‌ها و زامبی‌ها منتظر رخ دادن اتفاقی هستند. همانطور اگر در ویدئو زیر مشاهده کنید، میبینید که نایت کینگ منتظر کسی است تا اینکه برن را میبیند.

بنابراین میتوان این نتیجه را گرفت که: نایت کینگ منتظر برن بوده، تا محل اختفای «Three Eyed Raven» یا کلاغ ۳ چشم را پیدا کند تا بتواند اورا بکشد، چراکه کلاغ ۳ چشم تنها کسی است که واقعیت نایت کینگ را میداند و بدین وسیله نایت کینگ حقیقت خودرا مخفی نگه میدارد.

حال سوالی پیش میاید که چرا نایت کینگ، برن را نمیکشد ..؟ در جواب میتوان گفت که با کشتن خودش هیچ اتفاقی نمیفتد و صرفا کار بیهوده‌ای است، چرا که «Ink is dry – جوهر خشک شده». اما سواله دیگری به وجود می‌آید، که چرا نایت کینگ در برخوردهایش با جان اسنو، اورا نمیکشد. به طور مثال در نبرد «بَتِل اف هاردهوم – Battle of Hardhome»، نایت کینگ به جان خیره میشود و اورا نمیکشد، چرا که باور دارد تنها کسی که میتواند این قائله را پایان دهد جان اسنو است. همچنین احتمالی وجود دارد که پس از مرگ جان اسنو، نایت کینگ اورا زنده کرده است نه ملیساندرا.

حال بگذارید شواهدی را باهم مرور کنیم که بیشتر پیرامون این قضیه توضیح میدهد.

در داستان‌های کتاب، زمانی که «ننِ پیر – The old nan» برای برن داستان تعریف میکرده، اشاره‌ای به افسانه‌های قدیمی میکند که میگویند نایت کینگ یکی از اعضای خاندان استارک هاست. یعنی سیزدهمین فرمانده نگهبانان شب، همون نایت کینگ است که برادر پادشاه آن زمان استارک هاست.

شواهد دیگر نشان میدهند که لباسی که برن میپوشد، شبیه به لباس نایت کینگ است.

یا تشابه ظاهری برن با نایت کینگ، به خصوص فرم بینی آن‌ها شباهت زیادی باهم دارد.

همچنین لازم به ذکر است که بازیگر کاراکتر نایت کینگ، در میانه‌ی سریال ریکست «عوض» شده. چرا که سازندگان قصد داشتند ظاهر نایت کینگ را بیشتر شبیه برن کنند. همانطور که میدانید همچین اتفاقاتی نمیتواند همینطوری پیش بیایند و مسلما پشت پرده‌ی داستان، حقایق بیشتری وجود دارد.

مدرک دیگری وجود دارد که هنگامی که فرزندان جنگل در حال به وجود آوردن نایت کینگ هستند، زمان فرو رفتن «شیشه اژد‌ها – Dragon Glass» در بدن نایت کینگ، برن با حالتی از خواب میپرد که انگار آن خنجر در قلب خودش فرو رفته.

مدرک دیگر لمس شدن برن توسط نایت کینگ است. اگر دقت کرده باشید هنگامی که برن به گذشته بر میگردد انسان‌ها فقط میتوانند صدای اورا بشنوند و قادر به دیدن جسم او نیستند، اما هنگام برخورد برن و نایت کینگ این اتفاق نمیفتد و درواقع نایت کینگ دست برن را میگیرد. این اتفاق میتواند نشان دهد که این دو شخصیت یکی هستند.

از تمام این اتفاقات که گذر کنیم، نکته‌ای دیگر وجود دارد که میتواند این قضیه را به واقعیت تبدیل کند. نایت کینگ در ۷ فصل گذشته تاکنون صحبت نکرده، پس نمیتوان انتظار داشت که در فصل هشتم خود را معرفی کند و بگوید «سلام من نایت کینگ هستم». پس نایت کینگ باید شخصیتی باشد که ما گذشته‌ی اورا بدانیم و با او آشنایی کامل داشته باشیم.

مدرک دیگر و میتوان گفت قاطع‌ترین آن‌ها، همین توضیح است.

زمانی که برن به لحظه‌ی به وجود آمدن وایت واکر‌ها میرود، اتفاقات را مشاهده میکند و پس از بیدار شدن از خواب، از فرزندان جنگل میپرسد که چرا نایت کینگ و وایت واکر هارا به وجود آوردید؟ جوابی که فرزندان جنگل به برن میدهند یکی از آشکارترین حقایق پنهان سریال است که کمتر کسی به آن توجه کرده.

همانطور که میبینید مکالمه‌ای میان برن استارک و فرزندان جنگل صورت میگیرد که برن از آن‌ها میپرسد چرا نایت کینگ را به وجود آوردید؟ و آن‌ها جواب میدهند: ما در جنگ با انسان‌ها بودیم و داشتیم سلاخی میشدیم و نیاز داشتیم که از خودمون دفاع کنیم. برن از آن‌ها میپرسد که در برابر چه کسی از خودتون دفاع میکردید و آن‌ها جواب میدهند «در مقابل تو».

درآخر لازم به ذکر است که این مطلب صرفا یک تئوری بوده و امکان دارد که درست نباشد.

پیش پینی وقایع و اتفاقات سریال تقریبا کاری غیر ممکن است، اما با توضیحاتی که در بالا گفتیم، میتوان امیدوار بود که پایان سریال را حدس زده ایم و یکی از بزرگترین سوالات گیم آف ترونز را حل کرده ایم.

منبع: تایم سیتی