به گزارش خبرگزاری هوشمند نیوز، الکساندر هرست در گاردین نوشته است:
در سال ۱۹۶۵، دولت بریتانیا بیبیسی را از پخش فیلم بازی جنگ، یک شبه مستند که حمله هستهای به بریتانیا و عواقب آن را به تصویر میکشید، منع کرد. دولت در آن زمان تشخیص داد که این فیلم برای مردم بیش از حد ترسناک است. دو دهه بعد، بازی جنگ سرانجام در سال ۱۹۸۴ پخش شد و اولین فیلمی بود که به واقعیت علمی زمستان هستهای برای بریتانیا و جهان پرداخت.
وقتی ۱۱ ساله بودم، بعد از دیدن پیشنمایش یک فیلم درباره نابودی هستهای با نام مجموعه تمام ترسها، چند هفتهای کابوس میدیدم. فیلم در مورد تحلیلگر سیآیای جک رایان است، که باید جلوی یک گروه نئونازی را که میخواهند با منفجر کردن یک سلاح هستهای در یک مسابقه فوتبال در بالتیمور، یک درگیری فاجعهبار بین ایالات متحده و روسیه را آغاز کنند، بگیرد. در ژانویه امسال، در نمایشگاهی دربارهٔ عصر اتمی در موزهٔ هنر مدرن پاریس با فیلم بازی جنگ مواجه شدم؛ نمایشگاه را تقریبا در سکوت به پایان رساندم. یک هفته بعد، فیلم موضوعات را تماشا کردم؛ این فیلم بقیه بعد از ظهر من را خراب کرد.
هر دو فیلم از سیاهترین آثاری هستند که تا به حال دیدهام، به اندازهای که هر بزرگسالی را دچار کابوس میکنند. شایسته است که کلمات در بیان قدرت تصاویرشان برای نشان دادن جنایت بیمعنایی که مراقبتهای بهداشتی، کشاورزی و حتی خود زبان را، برای نسلهایی از نظر ذهنی ویران، معلول و بیسواد که به زندگی نباتی خود ادامه میدهند، به پایان میرساند، قاصر باشند.
در طول جنگ سرد، جهان بیش از یک بار به سختی از این سرنوشت شوم گریخت. در میان این اتفاقات نزدیک به فاجعه، دو مورد به طور خاص تکاندهنده هستند. سال ۱۹۶۲، در جریان بحران موشکی کوبا، واسیلی آرخیپوف ۳۶ ساله، افسر ارشد یک زیردریایی شوروی، پس از آنکه دو فرمانده دیگرش تصور کردند نارنجکهای غیرکشندهای که در اطراف آنها منفجر میشوند، معنای آغاز جنگ را میدهند، از درگیری هستهای جلوگیری کرد. در سال ۱۹۸۳، استانیلاو پتروف، افسر شوروی، نپذیرفت که هشداری که روی یک سیستم راداری مبنی بر حمله اولیه آمریکا چشمک میزند، به معنای یک حملع واقعی است و به سادگی تصمیم گرفت این حادثه را به مقامات بالاتر گزارش ندهد.
۱۰سال بعد، در سال ۱۹۹۴، اوکراین، که سومین زرادخانه هستهای بزرگ جهان را در اختیار داشت، کلاهکهای هستهای خود را به عنوان بخشی از خلع سلاح هستهای بهطور کامل تسلیم کرد. این کار را در ازای تضمینهای امنیتی قاطع از سوی ایالات متحده، بریتانیا و روسیه انجام گرفت. خیانت دونالد ترامپ به اوکراین (یا بدتر از آن، خرابکاری فعال با قطع دسترسی این کشور به برخی از اطلاعات) و همسویی مجدد در حال انجام ایالات متحده با اهداف ژئواستراتژیک ولادیمیر پوتین، تضمین میکند که هیچ کشوری در آینده هرگز اقدام مشابهی انجام نخواهد داد.
برای ماهها، نقشههایی که دست به دست میشوند، به وضوح نشان دادهاند که دیدگاه ترامپ از جهان چیست و چه هدفی دارد. این دیدگاهی است که ترامپ تلاش چندانی برای پنهان کردن آن نکرده است. گویی در حال انجام بازی رومیزی ریسک هستند، تصمیم گرفتهاند که “استراتژی پیروزی” تصرف و حفظ آمریکای شمالی است. اولین شلیک اقتصادی با اطلاق عبارت ایالت پنجاه و یکم به کانادا شلیک شده و ترامپ در سخنرانی خود در کنگره ایالات متحده به همان اندازه صریحاً اعلام کرد که گرینلند و کانال پاناما گزینههای بعدی خواهند بود.
دیدگاه شوم آنها این است که امپراتوری ایالات متحده در گوشهای از جهان که متعلق به اوست؛ هر کاری که بخواهد انجام خواهد داد، همانطور که چین و روسیه در گوشههای خود این کار را خواهند کرد. با این حال، اتحادیه اروپا، هدف ویژهای برای خصومت، خشم و غارت آنها خواهد بود، زیرا این اتحادیه نشاندهنده هر چیزی است که به نظر میرسد آنها میخواهند دفنش کنند: حاکمیت قانون، محدودیت برای اهالی قدرت، حاکمیت برابر برای کشورهای کوچک، دولت به عنوان سنگری در برابر فساد به جای تسهیلکننده آن و اقدام چندجانبه برای مقابله با بحرانهای جدی زیستمحیطی و آبوهوایی به جای غارت بیرویه زمین.
با توجه به عقبنشینی سریع دموکراسی در ایالات متحده تحت رهبری ترامپ، الگوبرداری از یک دفترچه راهنمای اقتدارگرایانه و گرایش به خصومت آشکار نسبت به متحدان سابق خود، نتیجه منطقی در مورد استفاده از سلاحهای هستهای که امروزه تقریباً به طور معجزهآسایی به تعداد انگشت شماری از کشورها محدود شده است، نیازی به تخیل زیادی ندارد. ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و کانادا همگی دلایل واضحی برای دنبال کردن سلاح هستهای دارند و اگر ایران به نقطه گریز برسد، عربستان سعودی به سرعت به این مسابقه خواهد پیوست.
به نظر میرسد رهبران اروپا جدیت این لحظه تاریخی را درک کردهاند. امانوئل مکرون، چهارشنبه شب گذشته در یک سخنرانی برای ملت فرانسه گفت: من میخواهم باور کنم که ایالات متحده در کنار ما خواهد ماند، اما باید آماده باشیم که این اتفاق نیفتد. مکرون در شرایطی این موضوع را مطرح کرد که کشورش تنها کشور اروپایی است که سلاح هستهای دارد.
با این حال، حتی اگر در کوتاهمدت بازدارندگی فرانسه که بسیار عاقلانه؛ به طور کامل مستقل نگه داشته شده است، به بقیه اتحادیه اروپا امنیت ببخشد، آیا این برای کشورهای اروپایی که با تهدید فوریتری مواجه هستند کفایت میکند؟ با توجه به حکومت امپریالیستی روسیه که بارها در جنگ خود علیه اوکراین به باجگیری هستهای متوسل شده است، احتمالاً اتحادیهٔ اروپا باید در مقطعی در آینده به دنبال بازدارندگی در سطح اتحادیه اروپا باشد.
این تراژدی است که دونالد ترامپ رقم زد: جهان دوباره مسلح خواهد شد، هزینه کشورها برای دفاع از خود افزایش پیدا خواهد کرد. البته شاید بتوانیم تعادل جدیدی را در جهان پیدا کنیم. اگر نه، جنگ در خواهد گرفت. منابع گرانبهایی که باید برای التیام، تغذیه، آموزش، خلق، حفظ و اکتشاف استفاده میشدند، به نظمی جهانی هدایت میشوند که زمانی ایالات متحده به خوبی میدانست که باید آن را از بین ببرد.
وقتی بچه بودم؛ فقط کابوس نمیدیدم رویای رفتن به فضا را هم داشتم. من به این مردان بیپروا، خطرناک و کوتهفکر یعنی پوتین، ترامپ، ماسک، که وسواس قدرت و عظمت دارند فکر میکنم. من رویای کودکی خودم برای گردش به دور زمین را با این رویا عوض میکنم که آنها به جای من به فضا بروند، به این امید که این افراد هم به کره آبی درخشان ما نگاه کنند و به همان شکلی که بسیاری از فضانوردان واقعی دگرگون شدهاند، دگرگون شوند. شاید آنها با درسی که سامانتا هاروی در رمان برندهٔ جایزهٔ بوکر خود دربارهٔ فضانوردان، به ما ارائه داد، برگردند: یک فلز ما را از خلاء جدا میکند؛ مرگ بسیار نزدیک است و زندگی همه جا وجود دارد.
مترجم: مهسا مژدهی
۳۱۲۳۱۵
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰