زهره نوروزپور: با پیشروی تروریستها به دروازههای دمشق، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در واکنش به این پیشروی گفت: «آرزو میکنم پیشروی نیروهای ضد رژیم پس از حلب، ادلب و حماه به سمت دمشق بدون حوادث یا فجایع ادامه یابد.»اردوغان همچنین از رهبری سوریه ابراز ناامیدی کرد و گفت: «ما از بشار اسد درخواست کردیم و گفتیم: بیایید آینده سوریه را با هم تعیین کنیم. متأسفانه پاسخ مثبتی دریافت نکردیم.»
از آغاز شروع حمله تروریستها به شهرهای سوریه، این اولین واکنش رسمی اردوغان در حمایت از این گروه است که شاید نشان از این باشد که مذاکره با روس ها و ایران به نقطه مشترکی نرسیده است.هشدار اردوغان به اسد، مربوط به مذاکرات آستانه است که در آن بندی قید شده بود مبنی بر اینکه اسد باید با مخالفان گفتگو کند و همچنین بستری برای ورود پناهندگان از ترکیه به سوریه را فراهم آورد. طی این سال ها بشار اسد برای این مهم وقعی ننهاد، سهل انگاری اقای رئیس جمهور برای او به جهنمی تبدیل شد که حالا در یک قدمی سقوط قرار گرفته است.
تا لحظه نگارش این گزارش تکفیریهای سابق و مخالفان سوری امروز! درعا را نیز در تصرف خود گرفتهاند.
پردهبرداری اردوغان از نیت واقعی خود تبعاتی هم برای او دارد؟
برای پاسخ به این سوال اول باید بدانیم چرا این کشور یعنی سوریه برای روسیه مهم است؟ “مدیترانه” پاسخ این سوال است. دریایی که در دل آن میدان گازی بینظیری را جای داده است! نقطه تقابل ترکیه و روسیه، دریا؛ نفت و گاز است. ضمن اینکه برای روس ها بندر طرطوس نیز یک شاهراه تجاری است.دریای نفتخیز مدیترانه و دستیابی آن به سه قاره مهم جهان(آسیا،اروپا،آفریقا) دلایل محکمی هستند تا این ناحیه را به یکی از مناطق مهم و راهبردی با موقعیت جغرافیایی خاص در دنیا تبدیل کند و محل تقابلی برای رویکردهای سیاسی و امنیتی کشورهای قدرتمند اروپایی، روسیه و حتی چین و آمریکا بدل شود. مدیترانه دریایی نیمه محصور است که با ۲۱ کشور احاطه شده است.
تروریستهای سوریه تا لحظه نگارش این گزارش با تصرف بخشی از روستاهای حمص به دروازه های دمشق رسیدهاند، روسها با تخلیه پایگاههای نظامی در طرطوس، این بندر استراتژیک را عملا از دست دادهاند.همزمان اردوغان رئیس جمهور ترکیه پس از نماز جمعه از نیت واقعی و هدف اصلی خود در سوریه پرده برداشت.
تحلیلگران بر این باور هستند که با سقوط دمشق، ترکیه و روسیه دچار تیرگی روابط شوند،مگر آنکه روسیه در معامله با آمریکا، اسرائیل و ترکیه با حذف ایران در سوریه موافقت کند تا بار دیگر کنترل طرطوس را به دست بگیرد. به این معنا که معامله بر سر حذف ایران در سوریه، این کشور میان ترکیه(حلب و ادلب) روسیه و اسرائیل(ایجاد منطقه حائل از بلندیهای جولان) و قسمت کردنشین برای آمریکا، با شرط حضور بشار اسد در قدرت تقسیم شود. در آنصورت خطرناکترین سناریوی ممکن برای ایران اتفاق خواهد افتاد.
وب سایت خبری یورونیوز به نقل از بلومبرگ دراینباره نوشته است: «چارلز لیستر، کارشناس مسائل سوریه در اندیشکده آمریکایی «انستیتو خاورمیانه» در گفتگو با بلومبرگ خاطرنشان کرد که: «آینده اسد هیچوقت به شکنندگی امروز نبوده و در حال حاضر، روسیه قادر یا شاید حتی مایل به نجات او نیست.»وی گفت: «بسیاری از [مردم شهرهای کوچک و روستاهای] حومه حمص به طور ضمنی از مخالفان [اسد] حمایت میکنند و این کمک قابلتوجهی به پاکسازی مسیری جسورانه به سمت داخل شهر [حمص] خواهد کرد.»
در ادامه این گزارش آمده است: «این در حالی است که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه که ۹ سال پیش جنگ داخلی سوریه را به طور قابل توجهی به نفع اسد تغییر داد، خاموش مانده است.
درست است که مسکو از هواپیماهای جنگی خود برای حمله به مواضع این شورشیان در یک هفته اخیر استفاده کرده است، اما با توجه به گذشت قریب به سه سال از تهاجم روسیه به اوکراین، هیچ خبری از اعلام واضحی مبنی بر پشتیبانی یا استقرار نیروهای روسیه در سوریه نیست.»
سرعت تحولات به طرز عجیبی در حال وقوع است گویی به واقع معاملهای بر سر بشار اسد و تقسیم سوریه در پشت درهای بسته صورت گرفته است.مسالهای که تحلیلگران و خبرنگاران خبره جنگ در سراسر جهان را آچمزه کرده است. در همین حال برخی دیگر از تحلیلگران فارغ از نقش روسیه در فضای مجازی و رسانهها معتقد هستند که اردوغان از پشت به ایران و مقاومت خنجر زده است و حال که تروریست های سوریه به دروازه دمشق رسیدهاند رئیسجمهور ترکیه نیت واقعی خود را ابراز میکند.
در این عقبماندگی خبری و تحلیلی و آشفتگی در تحلیلها و اخبار جعلی؛ برخی دیگر خلاف تحلیلهای بالا میگویند و پیشبینی کردهاند که روسها به شدت از اقدام ترکیه عصبانی هستند. و معتقدند، امری بعید نیست که روسیه برای انتقام جویی از ترکیه به این کشور حمله نظامی کند یا به شیوههای دیگر این کشور را گوشمالی سیاسی و نظامی دهد!با اینحال واکنش شوکهکننده اردوغان و سکوت پوتین، شاید امری بعید نباشد که این دو کشور را به کام تنش تازهای در منطقه بکشاند. اقدام ترکیه برای تحریک و تجهیز تحریرالشام با کمک نظامیان اوکراینی و کمک اطلاعاتی صهیونیستها، آنهم در زمانی که روسیه سرگرم اوکراین و ایران نیز سرگرم وعده صادق (در پاسخ به تجاوز صهیونیستها به خاک کشورمان) و از دست دادن نیروهای خود در لبنان و سوریه بودند؛ احتمالا روسها و شایدم ایران را عصبانی خواهد کرد. اگر روسیه به رکب ترکها پاسخ دهد بعید نیست که چین(به دلیل از دست رفتن منافع در مدیترانه و حیات خلوت خود) و ایران نیز از روسیه حمایت کنند و جبهه جنگ دیگری را در خاورمیانه باز کنند.این تحلیلها احتمالاتی است که این روزها به شدت داغ است و کسی حتی خبر ندارد که آیا واقعا تروریست ها دمشق را تا ساعات آینده خواهند گرفت و آیا بشار اسد سقوط خواهد کرد؟و پس از آن چه خواهد شد؟شاید خاورمیانه جدید!
نتانیاهو کشور به کشور جلو میآید؛ شاید خاورمیانه جدید همین است! کسی چه میداند؟!
طرح خاورمیانه جدید برای امروز نیست؛ سالهاست که آمریکاییها از طریق رژیم صهیونیستی در منطقه این طرح را دنبال می کنند. این طرح در سال 2006 در جنگ لبنان و اسرائیل مطرح شد و تا امروز که بار دیگر نتانیاهو خبر از اجرای آن را داد. خبری که متاسفانه جدی گرفته نشد!
نتانیاهو پس از هفت اکتبر و با آغاز جنگ علیه غزه وعده خاورمیانه جدید را داد. صهیونیست ها در غزه مشغول بودند و از طرفی دیگر لبنان را هم شخم زدند. پس از اینکه رسانه ها خبر از آتشبس در لبنان را دادند، گروه تروریستی تحریرالشام به رهبری محمدالجولانی رهبر سابق گروه تروریستی جبهه النصره (زیرشاخه القاعده) حملات خود را در سوریه آغاز کرد. زمانی این حملات برای رسانههای دولتی ایران حالت جدیتری پیدا کرد که این گروه به کنسولگری ایران در حلب (شاهراه تدارکاتی از بغداد به دمشق ، از ایران به لبنان) حمله کرد و این شهر در چشم به هم زدنی به کنترل مخالفان درآمد و سقوط کرد. سقوط حلب زنگ خطر را برای مقاومت و برای ایران به صدا درآورد. در حین این حملات عباس عراقچی وزیر خارجه کشورمان نیز با سفر به دمشق، آنکارا و روز گذشته به بغداد، دیپلماسی را در کنار میدان دنبال کرده است.او در گفتگو با خبرنگاران گفت:« ایران آمادگی کامل برای حمایت از دولت، مردم و ارتش سوریه در حدی که لازم باشد، را دارد.»
اینکه آیا ایران نیروی نظامی به سوریه اعزام کند یا نه هنوز در هاله ای از ابهام است چراکه نیروی قدس سپاه پاسداران تا کنون رسما در اینباره اظهار نظری نداشته است، اما زمزمههای رسانهای غرب (رویترز و نیویورکتایمز) دال بر این است که ظاهرا ایران در حال بررسی اعزام نیرو به این کشور است. حتی نیویورک تایمز بامداد امروز در خبری فوری اعلام کرد:«ایران در ساعات آینده منطقه را شگفت زده خواهد کرد!»
اما واقعیت میدانی در سوریه این است که نیروهای کرد (قسد) دیرالزور و پایگاه نظامی این کشور را به کنترل خود درآورده اند و بوکمال نیز سقوط کرده است. در حال حاضر کردها در بوکمال و دیرالزور مرز زمینی از ایران به سوریه را در کنترل خود گرفته اند و عملا کار را برای اعزام نیرو از ایران را با مشکل مواجه کرده اند.
طرح خاورمیانه جدید به معنای تجزیه کشورها در ابعاد کوچکتر است. طرحی که سوریه به آن بسیار نزدیک است. کشورها در ابعاد کوچکتر منابع یکدیگر را با جنگها و تعیین مرزها غارت خواهند کرد و ایران در محاصره این تقسیم بندی قرار خواهد گرفت که به خودی خود بسیار خطرناک است و بسیار محتمل که ممکن است مرزهای غربی ایران را نیز در بربگیرد و ایران با هجوم حملات تروریستی برای تجزیه کشورمان مواجه شود. این در حالی است که چین در حال حاضر حیات خلوت خود را در سوریه از دست داده است و برای پیشبرد اهدف کلان اقتصادی خود نیاز به نفت خاورمیانه دارد. اگر طرح خاورمیانه اجرایی شود به احتمال بسیار چین نیز از این وضعیت آسیب جدی اقتصادی خواهد خود. به همین دلیل است که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از تمامیت ارضی سوریه دفاع کردهاند. حال اگر این اتفاق بیفتد ممکن است طرح نیل تا فرات صهیونیست ها هم به واقعیت نزدیک شود و آن ها به آروزی خود برسند!
نتانیاهو در حال پیشروی است و ایران اگر نیرویی به سوریه اعزام نکند یا تدبیری تازه نکند؛ احتمالا معادلات جنگ به گونه دیگری پیش خواهد رفت.زمان بسیار کوتاه است. معادلات منطقه به سرعت در حال تغییر است. برای جلوگیری از نظم جدید خاورمیانه مطابق میل صهیونیستها، آنطور که مطابق منافع کشورمان باشد باید تدبیری تازه و طرحی نو دراندازیم که لازمه آن تشکیل اضطراری اتاق فکر، در بالاترین سطح کلان نظام و پاکسازی سریع از وجود نفوذیها در دستگاه های مهم و حیاتی کشور است. تا نتانیاهو بیخ گوشمان نرسیده میدان را باید در کنار دیپلماسی در بالاترین سطح فعال کنیم مگر آنکه دیگر دوره بشار تمام شده باشد!
آیا خاورمیانه در حال زایمان است؟
رسانههای جهان در تحلیلها و اخبار خود،سقوط میراثدار حافظ اسد را پیشبینی کردهاند. شاید بتوان گفت بشار اسد تنها رهبری بود که از ۲۰۱۱ همزمان با بهار عربی تا امروز مقاومت کرد و نام او با این دستاورد در تاریخ ناسیونالیسم عربی و رهبران امت عربی خاورمیانه در یادها بماند! واقعیت در سوریه این است که او شانس بسیار کمی دارد.سربازان او در حال فرار هستند و هیچ مقاومتی در قبال تروریستها نشان نمیدهند. با حذف بشار اسد و آمدن گروهی شبیه طالبان در افغانستان، شرایط یک منطقه مهم استراتژیک در منطقه برای ایران و روسیه به شکل دیگر رقم خواهد خورد.شاید مسبب جنگی تازه در خاورمیانه شود و باروت جنگ سوم را آتش کند! به هر طریق شرایط در این منطقه شرایطی خوبی نیست و احتمالا ما باید خودمان را برای هر نوع اتفاق غمانگیز تازهای آماده کنیم. واقعیت این است که شرایط به نفع ما نیست و هرطور که شده باید مانع از طرح جدید خاورمیانه شویم که این مهم نیاز به اتحاد و وفاق ملی دارد.
۳۱۱۳۱۵
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰