در دوران نوجوانی، خصوصیات خلقی، عاطفی، روانی و اجتماعی زیادی در فرزندان بروز و ظهور پیدا میکند. این خصوصیات اغلب برای نوجوان و خانوادهاش مسئلهآفرین است و گاهی اوقات چون والدین آشنایی کافی با خصوصیات خلقی و عاطفی فرزندان نوجوانشان ندارند و نمیدانند که بسیاری از رفتارهای آن ها برخواسته از حالات دوران نوجوانی است، آنان را مورد سرزنش قرار میدهند و همین مسائل موجب می شود تا بین والدین و نوجوان سوءتفاهم ایجاد شود و در مواردی مانند احساس استقلال، انتخاب لباس، انتخاب دوستان، اظهارنظر عادی در منزل، روابط فامیلی و در هزاران مسئله روزمره که در خانواده اتفاق میافتد، بحث میکنند.
عدم قبول آرا و عقاید ابراز شده او از طرف والدینش، او را خشمگین میکند. لذا در مقابل والدین مقاومت کرده و حتی ممکن است به رفتارهای پرخاشگرانه روی آورد. والدین باید بدانند که «استقلالطلبی»، «پرخاشگری» و «تضادورزی» تا حدودی جزء طبیعت نوجوانان است .از سوی دیگر در بسیاری موارد اگر این خصوصیات در فردی وجود نداشته باشد، یعنی کاملاً فرد «وابسته» و «مطیع» باشد، از نظر روانشناسان، فردی رشدنایافته و ناهنجار خواهد بود و چنین پیشبینی میشود که اینگونه افراد در زندگی و روابط اجتماعی با دیگران موفق نخواهند بود.
نداشتن شناخت و تجربه کافی
دومین عاملی که ممکن است باعث بروز رفتارهای ناهنجار و نامطلوب از سوی نوجوانان شود، نداشتن شناخت و تجربه کافی آنان از زندگی است. نوجوانان به علت اینکه کمتر با واقعیتهای زندگی روبهرو شدهاند، شناخت کافی نسبت به زندگی، والدین، جامعه، دوستان و … ندارند. و در مورد زندگی بیشتر آرمانگرا هستند. چرا که سعی میکنند یکباره و سریع به آمال و آرزوهایشان برسند و چون در عمل با مشکلاتی مواجه میشوند، ممکن است احساس دلسردی و پوچی در زندگی نموده یا کجخلق شوند و با هرکس و هرچیز دشمن شده و ابراز مخالفت کنند.
کوتاهی والدین در امر تربیت فرزندان
بیشتر نابسامانیها و بزهکاریهای رفتاری و اخلاقی در جوانان، نتیجه عدم تربیت و برخورد صحیح در دوران اولیه رشد و آغاز سالهای زندگی است.
مشکلات جسمی وروحی
گاهی اوقات پرخاشگریها و رفتارهای ناهنجار به دلیل مشکلات جسمی یا اختلالات روانی میباشد. در این امر مهم است که به این موضوع توجه و به متخصص مراجعه شود تا اگر مشکلی وجود دارد، با مداخله درمانی صحیح، مشکل برطرف شود.
گاهی نیز جوانان و نوجوانان حرفشنوی از پدر و مادر ندارند و گاها رفتارهای ناپسند، عادتهای نامطلوب، مشاجرات لفظی با خواهر و برادر، سرمستی و طغیان از خود نشان میدهند که این موضوع تا حد زیادی ناشی از عدم رعایت اصول تربیتی از سوی والدین در دوران کودکی و نوجوانی فرزندان است.
یکی از مهمترین اهداف تربیتی در مرحله کودکی و نوجوانی را میتوان ایجاد زمینه عادتهای مطلوب و سنتهای صحیح، برقراری روابط دوستانه بین کودکان و بزرگسالان، آموختن قواعد و قوانین زندگی، و… دانست.
ربابه نوری روانشناس در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره رفتارهای ناهنجار در دوران نوجوانی، اظهار کرد: این امر طبیعی است که بین نوجوان و خانوادهاش در شرایط عادی اختلاف عقیده و سلیقه در مورد موضوعات معمولی زندگی وجود داشته باشد، اما باید والدین با مهارت حل اختلاف و مذاکره با نوجوان خود به توافق برسند.
وی با بیان اینکه گاهی اوقات بحث رفتارهای ناهنجار نوجوانان مثل برداشتن پول بدون اجازه، ایجاد مزاحمت برای همسایه و مردم، دروغهای عجیب و… مطرح است و به مرور زمان با بزرگتر شدن او این رفتارها بهبود مییابد، افزود: این وضعیت خطرناک است و والدین در چنین مواقعی به راحتی از کنار این مسأله عبور نکنند.
این روانشناس گفت: وقتی نوجوان رفتاری نشان میدهد که قوانین و هنجارهای اجتماعی را زیر پا میگذارد، خانواده باید با جدیت وارد عمل شود یعنی بحث از حالت مذاکره خارج شده و والدین باید واضح و جدی به نوجوان خود توضیح دهند که این رفتار برای ما قابل قبول نیست و ما با آن برخورد میکنیم.
نوری اضافه کرد: خانواده با فرض اینکه اگر نسبت به رفتار ناهنجار نوجوان تذکر دهند موجب میشود که فرزندشان خجالت بکشد، سعی میکنند با سکوت کردن از این موضوع عبور کنند.
وی تصریح کرد: الگوی شایع این است که والدین شروع به باج دادن میکنند مثل زمانی که فرزند طلب موتور میکند و اگر آنچه را که طلب کرده محیا نشود، شروع به تهدید کردن والدین میکند مثل (فرار از خانه، تهدید به خودکشی و…) و چون میداند خانواده بر روی آبروی خود حساس است، سوء استفاده کرده و والدین را مجبور به برآورده کردن خواستههای خود میکند.
نوری این موقعیت را بحرانی خواند و گفت: اولین خطر متوجه نوجوان است و خانواده باید با استفاده از روانشناسان، مراکز جامع سلامت، درمانگاههای وزارت بهداشت، نیروی انتظامی و مراکز بهزیستی از پیشرفت رفتارهای ناهنجار جلوگیری کنند.
وی افزود: پدر و مادر نظارت و سرپرستی را باید از دوره کودکی شروع کنند و با داشتن برنامه، یک سری از رفتارها را از فرزند خود بخواهند. مثل کسی که دیرتر از ساعت مشخص شده حق ندارد به خانه بیاید و اگر آمد از یک سری امکانات محروم میشود. همچنین این رفتار را تا بعد از دوره نوجوانی باید ادامه داد تا از بروز بحران جلوگیری شود و در صورت عمل به قوانین تشویق و بالعکس تنبیه شود، لذا تعیین این حد و حدود باید منطقی و متناسب با سن و نیازهای یک کودک یا نوجوان باشد.
این روانشناس رفتارهای احساسی از جانب خانواده را اشتباه دانست و بیان کرد: اینکه والدین حوصله و توان تحمل دارند و زمانی که احساس خطر کرده و رفتارهای ناهنجار میبینند، میترسند و شروع به رفتارهای شدید جبرانی مثل تو اجازه نداری جایی بروی، می کنند، این رفتارها خود اغلب زمینه ساز بحران هستند.
وی تصریح کرد: این رفتارها مبتنی بر منطق و استدلال نیست و باید الگوی یکسان داشته و براساس تفکر و دانش روانشناسی باشد.
نوری گفت: با توجه به پیچیدگیهای زندگی اجتماعی، باید بدانیم که چگونه با نوجوانهایی که بسیار آگاه و با دانش روز در ارتباط هستند، با در نظر گرفتن مشکلات خاص دوران سنیشان با آنها رفتار کنیم.
2323
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰