به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در اسفند ۱۳۳۸ رجبعلی اعتمادی، خبرنگار ۲۶ سالهی مجلهی اطلاعات هفتگی که بعدا به خاطر رمانهای در این شهرت یافت، گزارشی میدانی از حال و هوای تهران در آستانهی نوروز تهیه کرد. این گزارش خواندنی که در اطلاعات هفتگی به تاریخ ۲۰ اسفند ۳۸ منتشر شد به این شرح بود:
مردم صرفنظر از موقعیت و مقام از کارگر کورهپزخانه تا تاجر تیمچهی حاجبالدوله و از کارمند دونپایه تا مدیرکل و وزیر همه برای پیشواز عید آماده میشوند، خیابانهای تهران جلوی مغازهها رنگ دیگری به خود گرفته، کیفهای زرد و سرخ و سفید باز میشود از درون آن اسکناسهای کهنه و نو سبز و آبی و قرمز خارج میگردد و با چند کلمه حرف و گفتوگو و چانه زدن معامله سر میگیرد. برای مردم فقط تهیه وسایل عید مهم است و بس. باید به هر قیمت شده وسایل عید را فراهم کرد.
سال نو…
… در این هفته تهرانِ ما سه بلکه چهار برابر ماههای قبل خرید کرد، جلوی بازار غوغایی برپاست؛ خانم جوانی یک یخدان قرمزرنگ خریده و به دنبال خود میکشد و یک مرد نسبتا مسن چند بسته لباس زیر بغل زده و به نفسنفس افتاده و دو نفر کارگر با کلاه نمدی سرگرم خرید کتری و قوری هستند.
اوستا حسن میگفت: «شب عید باید اسباب زندگی را نو کرد و اثاثیه و زندگی ما عبارت از همین قوری و استکان است که بعد از خاتمهی کار یک استکان چای خستگی را از تنمان بیرون میکشد.»
نو نوار…
با اینکه میگویند در ایام سال نو همه چیز باید «نو نوار» شود ولی بعضی اجناس بیشتر مصرف دارند. مثلا از همین حالا بازار ماهی دودی مخلفات هفتسین، اسباببازی بچهها پارچه پیراهنی و کت و شلوار گرم است و آنچه مسلم است مردم در ایام عید به دو چیز اهمیت بیشتری میدهند: یک دست لباس نو و یک شکم سیر… قیمت شیرینی روی هم رفته با سال پیش ظاهرا فرقی نکرده و شیرینی کیلویی ۴۳ ریال به فروش میرسد اما برای اینکه سر شیرینیفروشها بیکله نماند بعضی شیرینیفروشها انواع تازهی شیرینی وارد بازار کردهاند که قیمت آن از کیلویی ۱۶۰ ریال هم به بالاست، البته در این مغازهها شیرینی کیلویی ۴۳ ریال هم موجود است.
بازار و خیابان
در ایام عید بازار و خیابان هر یک چهرهی تازهای به خود میگیرند که دیدنشان جالب و تماشایی است و به قول آنها که همیشه یک مشت لغت خارجی در دهان مزمزه میکنند، «موند» آنها کاملا با یکدیگر فرق میکند.
آنها که خود اهل کسب و کارند و خوب میدانند که سرچشمهی همهی اجناس بازار است، برای خرید عازم بازار میشوند و بنا بر این «موند» بازار آدمهای زرنگ و به قول امروزیها «اقتصادی» هستند و در ضمن قسمت اعظم خریداران بازار از میان طبقات متوسط و پایین هستند. زنهای چادرمشکی و باحجاب در بازار بیرقیب و نفوذ کامل دارند و بهندرت بین هرچند نفر زن خریدار پنج نفر خانم فرنگیمآب و بیحجاب دیده میشود در حالی که خریداران و یا «موند» خیابانها از میان خانمهای مدرن هستن. جلوی بازار زنهای چادری کارگران، طلاب مدرسهی سلطانی و کسبه برای یک قران یک ساعت چانه میزنند در حالی که در بازارچهی مهران زنان امروزی و مدرن مثل ریگ پول میریزند و شاید علت گرانی سرقفلی در بازارچهی مهران هم همین باشد. جلوی بازار، داخل تیمچهها صدای آروغ، جیغ و داد بچهها، قرولند پیرهزنان، چربزبانیدستفروشها سمفونی جالبی به وجود میآورند…
که در هر حال از لابهلای آن نغمهی دلانگیز «عید نوروز» به گوش میخورد… همهجور جنس در آنجا معامله میشود…
نهنه جون سرخاب سفیداب داری؟
داش یه شاهاهی کارشو بکن…
الهی نهنه جزِ جیگر بزنی
چه چیزهایی جای چه چیزهایی را گرفته؟
امسال در ایام عید کالاهای تازهای وارد بازار شده که توجه عموم را به خود جلب کرده است از جمله چیزهایی که تازه به بازار آمده و جای خیلی چیزهای دیگر را گرفته کالای پلاستیک است. کالای پلاستیک از چند جهت بر اجناس مشابه برتری دارد که از آن جمله زیبایی و ارزانی آن است در خیابانهای تهران خیلی از مغازهها ناگهان به مرکز فروش اجناس پلاستیک تبدیل شدهاند مثلا در اول استانبول، مغازهی شیک در لالهزار نو، چند مغازه در نادری، یک مغازه در چهارراه شاه یکی دو مغازهی بزرگ در بازار و سبزهمیدان که مرکز فروش اجناس لوکس بوده به فروش کالای پلاستیک اختصاص داده شدهاند و همیشه در این مغازهها جمعیت زیادی مشغول خرید هستند. وقتی به یکی از مغازههای فروش کالای پلاستیک مراجعه کرده و سوال نمودیم چه دارید صاحب مغازه گفت، از گلدان، ظرف نان، سطل، کمربند، حلقهی هولاهوپ، کفش تاسینی و طناب و خطکش و قیف و به این ترتیب کالای پلاستیک جای همهی چیزهایی را که در بالا شمردیم گرفته است.
امسال تلویزیون نیز جای رادیو را گرفته است و روی پشتبامها آنتنهای تلویزیون جای آنتنهای رادیو را اشغال کردهاند.
درست است که مدتهاست «موز» وارد کشور ما شده ولی امسال شب عید موز به علت ارزانی و مزه و طعم خوب جای پرتقال گرانقیمت را گرفته است.
یکی از چیزهای نو وجود مغازههای لوکسفروشی است. در این مغازهها انواع و اقسام مجسمههای ظریف، مناظر روی بشقاب و غیره میفروشند اغلب این مغازهها سابقا یا مرکز فروش آبمیوه و یا خرازی بود که اکنون به مغازهی لوکسفروشی مبدل شده است.
کتاب کیلویی نیز امسال جای تازهای برای خود باز کرد، و این ابتکار مخالفین و موافقین سرسختی پیدا نموده است.
امسال تصنیفهای «جاز» اگر بتوان آن را واقعا «جاز» نامید جای تصنیفهای قدیمی و ایرانی را گرفت و اکنون بازار فروش آهنگهای جاز خیلی گرم است.
مد موی «روزیتا» و پیراهن دامنکوتاه نیز جای مدهای سابق را گرفت و خانمهای شیکپوش تهران در آستانهی سال نو تقریبا به طور دستهجمعی از مد موی روزیتا استفاده میکنند.
بستنی «کیم» هم روی هم رفته جای بستنی «شیر» را گرفت…
۲۵۹۵۷
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰