زهره حمیدی گفت: این روزها همه باید در قرنطینه باشند و کمک کنند این پاندمی هرچه زودتر قطع شود. برای عید نوروز فیلم سینمایی برای تلویزیون کار کردم که با تأخیر در ایام نوروز روی آنتن رفت. کمکار شدیم چون بیشتر دنبال بازیگرانی میروند که پول کمتری بگیرند. از طرفی هم فیلمنامههای ضعیفی هم به دستم میرسد که با مطالعه چند خط، آن فیلمنامه را رد میکنم.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا کمکاری برخی از کاربلدها و پیشکسوتان ربطی به نقشفروشیها در مهمانیهای شبانه دارد، تأکید کرد: نقشفروشی حقیقت دارد اما مهمانی را دقیق نمیدانم و فقط شنیدم. یک کاری بود رفتم فیلم تلویزیونی میساختند، شخصی که پول آورده بود و او را به عنوان اسپانسر کار میشناختند، میگفتند خودش بازی هم میکند. واقعاً این شرایط خیلی سختی است با این آدمهای سفارشی که تجربه ندارند و صرفاً به خاطر اینکه پول آوردهاند و میخواهند بازیگری کنند، جلوی دوربین قرار بگیریم.
او در خصوص “میهمانی از بهشت” سریال قدیمی ماه رمضان و “گمگشته” رامبد جوان، تأکید کرد: یادم میآید “میهمانی از بهشت” عبدالله باکیده آن اوایلی ساخته شد که هنوز سریالسازی ماه رمضان به این شکل نبود. من همیشه دوست داشتم در کارهایی باشم که ماندگار شوند و مخاطب با میل و رغبت آن را ببیند. نقشها و کارهایی که دوست داشتم را بازی کردم و خیلی حرص و طمع این را نداشتم به هر قیمتی در هر کاری باشم. اما اگر کاری خوب بوده این انرژی را گذاشتم تا کار خوبی از آب درآید.
حمیدی با اشاره به اینکه سریالهای امروز مثلِ گذشته بیننده ندارد، گفت: متأسفانه آنقدر مثلِ گذشته به فیلمنامه و محتوا توجه نمیکنند و کیفیت کارها خوب نیست. مردم به لیستِ بازیگران توجه میکنند مخصوصاً بازیگرانی که با آنها خاطره دارند. با برخی از بازیگران تازهوارد کمتر میتوانند همذاتپنداری کنند به این خاطر، آنطور که باید و شاید مثل گذشته بیننده ندارد.
او با اشاره به اینکه در خیابان به من میگویند چرا نیستید و کمکارید، خاطرنشان کرد: مردم کارهای قدیمی را واقعاً دوست داشتند؛ در خیابان از من سؤال میکنند چرا نیستید، کمکارید و بازی نمیکنید. متأسفانه تلویزیون خیلی از بینندههایش را از دست داده و باید تمهید ویژهای را برای سالهای پرچالش خود با مدیومهای مختلف، فضایمجازی و اندیشهها و سلایق جدید بیندیشد.
بازیگر سریال “میهمانی از بهشت” درباره تأثیر این سریال رمضانی و نجات زندگی یک مخاطب، تأکید کرد: من نقش مادری را در این سریال بازی میکردم که پسرش میخواست با زن بیوهای ازدواج کند. در نهایت کش و قوسهایی که در داستان به وجود میآید این مادر با ازدواج پسرش موافقت میکند. در کیش بودم مخاطبی پیش من آمد و گفت شما زندگی مرا با این سریال نجات دادید. میخواستم با خانم بیوهای ازدواج کنم مادرم مخالفت میکرد. سریال شما پخش میشد مادرم گفت اگر این خانم اجازه داد من هم اجازه میدهم! در سریال موافقت کردید یک هفته بعد از ماه رمضان با هم ازدواج کردیم.
حمیدی در پایان افزود: ما در این سریال ساختارشکنی کردیم و به نوعی هدفمند پیش رفتیم. همانطور که در بسیاری از فیلمها و سریالهای قدیمی تلویزیون این اتفاق افتاد و اصلاً باید این روند به تلویزیون برگردد و سریالها با داشتن فیلمنامههای جذاب و اصولی، به همان دورانی برگردند که تأثیرگذار بودند و اصطلاحاً به بیننده تلنگر میزدند.
۵۸۵۸
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰