ماهرخ عباسپور: در اتاق مونتاژ انجمن سینمای جوان هادی مقدم دوست نویسنده و کارگردان سینما یار دیرین انجمن سینمای جوانان ایران و جشنواره فیلم کوتاه تهران بوده است. از سیزده سالگی تاکنون با این نهاد و این رویداد چه در مقام فیلمساز و شرکت کننده و چه به عنوان داور و عضو هیات انتخاب و… همراه بوده است. مقدم دوست در آستانه برگزاری چهلمین دوره جشنواره و چهل سالگی معتبرترین رویداد سینمای ایران با مرور کردن خاطرات خود از سالهایی گفته است که ارزش جایزه جشنوارهها مترادف با مفهوم واقعی «بردن» بود نه «چیزی را به دست آوردن». او معتقد است جشنواره فیلم کوتاه تهران به روند فیلمسازی فیلمسازان جوان شتاب میبخشد و اختصاص بخش ویژهای در جشنوارههای فیلم بلند برای فیلم کوتاه هم برای آن رویدادها ارزش افزوده ایجاد میکند. در این گفت و گو پای خاطرات سینماگری نشستهایم که رفاقتش با حمید نعمت الله را نیز از اتاق مونتاژ سینمای جوان به یادگار دارد.
چگونه با جشنواره فیلم کوتاه تهران آشنا شدید؟
من و بسیاری از فیلمسازان در دوره های که به جشنواره می آمدیم، نوجوان بودیم و طی این سال ها با یکدیگر به اصطلاح بزرگ شدیم و جلو آمدیم. این کنار هم رشد کردن برای من خاطرات جالبی را برجای گذاشته است. یادم است چهارده سالم بود که یک جایزه فیلمنامه نویسی گرفته بودم. علاقه من به فیلمسازی از دوازده سالگی شروع شد. اولین فیلمم را هم ۱۳ ساله بودم که ساختم؛ فیلمی سوپرهشت که در تعامل با انجمن سینمای جوانان ایران ساختم. یک سال قبل در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فیلم ساخته بودم و به ما توصیه شد به انجمن بیاییم. پرس و جو کردیم و دفترش را پیدا کردیم. گفتند فیلمنامه بیاورید و اگر پذیرفته شود امکاناتی برای فیلمسازی در اختیارتان قرار میگیرد. دوستانی داشتم که فیلمبرداری بلد بودند دوربین دادند و سه پایه و چراغ و باتری و فیلم و دوست فیلمبردارم کمکم کرد و اولین فیلمم را ساختم. شاید از نظر تکنیکی فیلم ضعیفی بود اما موضوع و پرداختش جالب بود. اینطور شد هر سال تابستان که مدارس تعطیل میشد به انجمن میرفتیم و یک فیلم میساختیم. فکر و ذکرمان سینما بود و من همه حواسم به فیلمسازی بود.
ساخت فیلم بعدی و مسیر فیلمسازیتان در ادامه چگونه رقم خورد؟
فیلم دومم را به جشنواره سینمای جوان دادم و به بخش جنبی راه یافت و برای اولین بار بود آدمهای زیادی فیلمم را روی پرده میدیدند و این برایم هیجان زیادی داشت و آن زمان میگفتم همین میتواند برایم کافی باشد که فیلمم را این تعداد تماشاگر میبیند. همان فیلم را به جشنواره های منطقهای نیز فرستادم و یک جایزه فیلمنامه گرفتم. برادرم هم بازیگر کار بود و یک جایزه بازی گرفت؛ فیلمی به نام «چشمها» که پدر و مادرم نیز در آن ایفای نقش میکردند. فیلم دومم از نظر تکنیکی بهتر و رنگهایش نرمال شده بود. فیلم خام آن زمان بسیار با ارزش بود و جایزه جشنوارهها محسوب میشد. البته جایزه جشنوارهها جایزهای نبود که ارزش مالی داشته باشد و طعمش را به معنای واقعی جایزه به لحاظ ارزش مادیاش بچشیم. اما تعریف خود «بردن» بود و با تعریف چیزی را «به دست آوردن» هرگز قاطی نشد. مزه برگزیده شدن را به طور مجزا چشیدم و بسیار لذت بخش بود. این تنها جشنواره فیلم کوتاه تهران در آن دوران بود که میتوانست مسیر فیلمسازیام را تسهیل بکند. بعدها فیلم ۱۶ میلی متری نیز در انجمن سینمای جوانان ایران ساختیم و جایزهمان نیز گاهی ساخت فیلم ۱۶ میلی متری در مرکز گسترش سینمای تجربی و نیمه حرفهای بود که نام فعلی اش مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.
درباره حال و هوای جشنواره فیلم کوتاه تهران در سالهایی اولی که با آن همراه شدید، بگویید.
در جشنوارهها حرف زدن درباره سینما جذابیت زیادی داشت. بعضیها خیلی فیلم دیده بودند و این ماجرا برای عده ای شهرت ایجاد کرده بود. جایزه همواره شدن مسیر حرفهای را برایم به ارمغان آورده بود. یاد گرفتن از یکدیگر، پیدا کردن دوست و خبر دار شدن از فیلمهای هم، نقاط کانونی سینما را به ما نشان می داد. مراکز نمایش فیلم در جشنواره باعث میشد پیوسته همدیگر را ببینیم و مبادله اطلاعات در جشنواره تهران رخ دهد. برنامه تلویزیونی سینماجوان هم آن زمان در جریان بود و درباره ساخت فیلم کوتاه با فیلمسازان گفت و گوهایی ترتیب میداد و حضور در این برنامه هیجان زیادی داشت. اینها آورده های جشنواره سینماجوان برای ما بود.
یادتان هست چه کسانی در دورهای که اولین جایزهتان را برای یک فیلمنامه گرفتید، داوری کردند؟
دقیق یادم نیست داوران آن دوره از جشنواره چه کسانی بودند اما آن زمان انجمن سینمای جوان استادانی داشت که فکر میکنم همانها هم داوری جشنواره را برعهده داشتند.
بیشتر بخوانید:
انیمیشن ما ظرفیت رشد فراتر از ایران را دارد / چرخ صنعت این حوزه به گردش در میآید
دزدی فرهنگی ترکیه و عربستان از ایرانیها؛ ما هم در جنگ شکست خوردیم هم مولانا را دو دستی بخشیدیم!
آقای خزایی در سخنرانیها زیبا و امید آفرین سخن میگویند اما…!
از میان مدیران یا سازوکارهای جشنواره فیلم کوتاه تهران یا انجمن سینمای جوانان ایران که باعث شناسایی و جذب استعدادهای سینمایی میشد، چه کسی یا چیزی در خاطرتان مانده است؟
آن زمان آقای جعفر صانعی مقدم مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران بودند دفاتر انجمن نیز هریک مدیر خود را داشتند. در ارتباط با خودم اگر بخواهم بگویم یادم است اولین بار فیلمنامه ام را نزد آقای ظریف رفتار بردم و روی یک برگه امتحانی فیلمنامه را نوشته بودم و کاربنی هم گذاشته بودم تا یک نسخه از آن را هم خودم داشته باشم. آقایی به نام ولک چی روی فیلمنامهها نظر میدادند که تصویب شود یا نه. بیشتر این دوستان را در ارتباط با فیلم اولم به خاطر دارم.
اساسا جشنواره فیلم کوتاه تهران در تاریخ برگزاریاش چه تاثیری بر آینده شرکت کنندگان و برگزیدگانش داشته است؟ در ارتباط با شما آیا جایزه فیلمنامه به عنوان اولین جایزهتان باعث شد تا راه خودتان را پیدا کنید؟
گرفتن جایزه اولم که فیلمنامه نویسی بود من را بسیار خوشحال کرد. زیرا جایزه رشته ای را گرفتم که دوستش داشتم. جایزه فیلمنامه جایزه بسیار شیرینی است. گاهی وقتی جایزه کارگردانی میگیرم در حالی که فیلمنامه آن فیلم را هم خودم نوشتهام از خودم می پرسم چرا فیلمنامه ام در ارتباط با آن اثر برگزیده نشد؟! من این لذت و شیرینی را از جایزه جشنواره تهران دریافت کردم. یک بار هم حتی معلممان بابت فیلمنامهای که نوشته بودم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از من خیلی تعریف کرد و این برایم بسیار جذاب بود. با وجود این که رقابت، این روزها در جشنوارهها شاید سنگین تر شده و این مزه برگزیده شدن را کم میکند، اما فیلمنامه هنوز جایزه اش بسیار دلچسب است. به نظرم عنصر خلاقیت را ابتدا باید در یک فیلمنامه دید و بعد به آن دست مریزاد گفت. این جنس جوایز نظیر ارزش تشکر کردن از یک نفر می ماند و حتی ارزش درونی آن بسیار بیشتر از ارزش مادیاش است.
به نظرم اطمینانی که جشنواره فیلم کوتاه تهران به تهیه کننده و سرمایهگذار می دهد این است که به یک فیلمساز جوان میتوان اعتماد کرد. این در فرآیند انتخاب یک فیلمساز بسیار تاثیرگذار است و باعث سپردن کارهای بعدی به او می شود. زیرا از قبل اعتبارسنجی او به واسطه حضورش در جشنواره یا برگزیده شدنش صورت گرفته است.
جشنواره در شکل گیری و تداوم دوستیها نیز نقش مهمی داشته است. آیا رفاقت شما با حمید نعمت الله محصول حضور در انجمن سینمای جوانان ایران است؟
آشنایی من با حمید نعمت الله نیز از انجمن سینمای جوانان ایران رخ داد. او دبیرستانی و چند سالی از من بزرگتر بود و من در مقطع راهنمایی درس میخواندم. حمید یک فیلم سوپرهشت در انجمن ساخته بود و با همین فرآیند من هم یک فیلمنامه داده بودم و برای ساختش تجهیزات گرفته بودم. انجمن یک اتاق مونتاژ داشت و ما چند روزی در کنار هم در آن اتاق کار میکردیم. این چند روز باب آشنایی ما با هم شد که تا الان ادامه دار شده است.
در نهایت در حال حاضر به نظرتان جشنواره فیلم کوتاه تهران چه نقشی را در مسیر فیلمسازی جوانان دارد؟
جشنواره فیلم کوتاه تهران در مسیر فیلمسازی سینماگران شتابدهی ایجاد میکند. به توانمندتر کردن آنها میانجامد و کار اضافهای نسبت به جشنواره های فیلم بلند دارد. گاهی جشنواره های فیلم بلند بخش اختصاصی و ویژهای برای فیلمهای کوتاه میگذارند تا از ارزش افزوده این جنس جشنوارهها نیز به نفع خود استفاده کنند. جشنوارههای سینمایی کوتاه برای جوانان است و به آنها کمک میکند تا مسیر فیلمسازیشان شتاب پیدا کند و در ارتقای کیفی فیلمهای کوتاه بعدیشان سرعت بگیرند.
چهلمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.
۲۴۵۲۴۵
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰