حادثه انفجار دفتر نخستوزیری و شهادت محمدعلی رجایی رئیسجمهور و محمدجواد باهنر نخستوزیر و همراهانشان در ۸ شهریور ۱۳۶۰ باعث نامگذاری هفته دولت شد. به این ترتیب این هفته و گرامیداشت یاد و خاطره شهدای حادثه مورد اشاره از ۲ شهریور آغاز شده و تا سالروز آن در هشتم شهریور ادامه دارد.
احمدوند به سوالاتی درباره هفته دولت و چالشهای پیش روی معاونت فرهنگی، کاغذ و تولید داخلی آن، خودکفایی در این زمینه و افزایش کیفیت آن، اختصاص یارانه به ناشران و یا خریداران کتاب، جشنوارههای روستاها و عشایر دوستدار کتاب، نمایشگاه و حواشی آن پاسخ گفت.
مشروح متن این گفتگو را در ادامه میخوانید:
* آقای احمدوند دو سال از حضور شما در معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد میگذرد. در اینبازه زمانی با چه چالشهایی رو به رو شدید؟
تقریباً دو سال از آغاز معاونت فرهنگی در این دولت گذشته است. زمانی که دوره فعالیت جدید شروع شد کشور هنوز تحت تأثیر گسترش ویروس کرونا و این بیماری آزاردهنده قرار داشت و به دلیل فضایی که اجتماعات را تحت تأثیر قرار داده بود امکان برگزاری مراسم نبود و فعالیتهای فرهنگی و هنری تعطیل و یا متوقف شده بود.
حوزه فرهنگ و هنر هم تحت تأثیر قرار گرفته بود و حال خوبی وجود نداشت عدهای از هموطنان جان خود را از دست میدادند به همین شکل عدهای از فعالان عرضه فرهنگ و هنر نیز جان خود را از دست دادند و فشار روانی ناشی از این فضا روی دوش جامعه بیشتر بود و به طبع ظرافتهای روحی افراد حوزه فرهنگ این فشارها سنگینی بیشتری میکرد؛ اما دولت موفق شد این فضا را مدیریت کند و فضای کرونایی تبدیل به شرایط عادی شود. به این ترتیب ما نمایشگاه کتاب را در اردیبهشت ۱۴۰۱ در چنین شرایطی برگزار کردیم که بیم گسترش ویروس کرونا وجود داشت. این یکی از دشواریهایی بود که فراروی دولت در همه بخشها بود و طبیعتاً در حوزه فرهنگ و هنر هم به صورت جدی این مشکلات وجود داشت.
یکی دیگر از چالشها این بود که مرجعیت در سیاست گذاری از حوزه معاونت فرهنگی به بیرون از این معاونت سوق داده شده بود. به این ترتیب در عمده ترین موضوعات، معاون فرهنگی و معاونت فرهنگی نه تنها مجری نبودند بلکه تصمیم گیر و سیاست گذار نیز نبود، این مشکلات به دلیل ضعف کارشناسی بود که توان کارشناسی معاونت فرهنگی تحلیل رفته بود، توان اجرایی این معاونت نیز به دلیل کرونا و مسائل دیگر کاهش پیدا کرده بود. از طرف دیگر نیز بی عملی و بی علمی در این معاونت نیز وجود داشت، همین امر سبب شده بود اثر گذاری این معاونت در حوزه چاپ و نشر که دو حوزه اصلی فعالیت این معاونت است از بین برود. بنابراین لازم بود مرجعیت این معاونت بازگردد.
تصمیماتی در این راستا از جمله برگزاری متفاوت نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲، تغییر ماهیت و رویکرد این نمایشگاه از یک فعالیت صرف فروشگاهی به یک رویداد بزرگ فرهنگی، اضافه کردن بخش فروش مجازی در این نمایشگاه برای گسترش بهره مندی همه مردم از آن، ورود به مسئله توزیع کاغذ، به معنای اینکه سیاست گذار در تخصیص کاغذ باید معاونت فرهنگی باشد، تغییر در نظام خرید کتاب به معنای اینکه اولویتهای موضوعی را در خرید کتاب داریم و طبعاً این کار نه به درخواست ناشر و ارائه آن بلکه به معنای انتخاب کتاب بر اساس اولویت موضوعی خریداری میشود، حضور در نمایشگاههای خارجی نه به عنوان بازدیدکننده بلکه تمرکز بر روی دستاوردها و فواید آن برای حوزه نشر اتخاذ شده است.
به این ترتیب ما برای هر یک از فعالیتها در معاونت فرهنگی سیاست و راهبرد تعریف کردهایم و بنابراین ما فعالیتی انجام نمیدهیم مگر اینکه تعریفی برای آن داشته باشیم و به صرف اینکه متولی رویدادی هستیم آن را انجام نمیدهیم؛ همچنین اگر رویدادی کارآمد نباشد تعطیل میشود و اگر کارآمد باشد ارتقا پیدا میکند.
تصور میکنم این اقدامات بسیار مهم بوده است و معاونت فرهنگی از یک دستگاه ارائه کننده مجوز و خدمات که در حوزه نظارت هم ضعیف بود تبدیل به یک دستگاه فعال در حوزه نظارت، ارائه خدمات و پشتیبانی از تولید شد.
* سوال دوم را با استفاده از یک کلید واژه میکنم؛ خودکفایی در تولید کاغذ! در حال حاضر چقدر از راه خودکفایی را طی کردیم و تا کنون چقدر از نیاز ناشران را پاسخ دادهایم؟
در آغاز فعالیت دولت کمتر از ده هزار تن کاغذ در کشور تولید میشد و تنها یک کارخانه مازندران را به صورت فعال در اختیار داشتیم. در حال حاضر و در سال ۱۴۰۲ تولید کاغذ به ۷۵ هزار تن رسیده است که از این میزان ۵۰ هزار تن توسط کارخانه مازندران و ۲۵ هزار تن توسط کارخانه دیبای شوشتر در خوزستان تولید میشود؛ کارخانه زاگرس استان فارس هم تا پایان سال به بهره برداری میرسد که از سال آینده حداقل ۳۰ هزار تن کاغذ از این کارخانه دریافت میکنیم. امیدواریم سال آینده با افزایش ظرفیتهای دو کارخانه فعال و فعالیت کارخانه زاگرس به ۱۲۰ تا ۱۳۰ هزار تن تولید کاغذ در داخل برسیم.
در حال حاضر ما ۴۵ هزار تن کاغذ در آموزش و پرورش مصرف داریم که از سال آینده این میزان با کاغذ تولید داخل پاسخ داده میشود به این صورت که ۳۰ هزار تن این مقدار توسط مازندران و ۱۵ هزار تن توسط دیبای شوشتر تهیه میشود. به این ترتیب همه کتابهای درسی برای اولین بار در تاریخ با کاغذ تولید داخل منتشر میشوند.
تقریباً چیزی حدود ۱۰ هزار تن نیاز مطبوعات است و ۵۰ هزار تن نیاز حوزه نشر و کتاب است و به طور کلی مجموعاً ۱۰۵ تا ۱۱۰ هزار تن نیاز فرهنگی کشور است. البته در کالاهای دیگر مانند دفتر مشق و کاغذ تحریر نیز به کاغذ نیازمند هستیم که باید در نظر گرفته شود، اما اگر به تولید ۱۲۰ تا ۱۳۰ هزار تن برسیم همه نیاز بخشهای فرهنگی کشور را تأمین خواهیم کرد؛ یعنی نیاز داخل را به طور کامل تأمین کردیم.
البته کماکان امکان واردات کاغذ فراهم است و ممکن است برخی تولید کنندگان و ناشران علاقه مند باشند کاغذ خارجی استفاده کنند، در این زمینه نیز ما واردات را تسهیل میکنیم و به طور ویژه به این مسئله ارز اختصاص دادیم تا بازار دچار کمبود نشود. خوشبختانه در ماههای گذشته نیز بعد از افزایش قیمت در ابتدای سال حدود ۳۰ درصد شاهد کاهش قیمت کاغذ هستیم و به طور کلی قیمت جهانی کاغذ کاهش داشته است. به این ترتیب تولید داخلی کاغذ سبب شده است انحصار در واردات و قیمت گذاری صرف از طرف وارد کنندگان از بین برود و بازار به تعادل در قیمت برسد. همچنین از پنجم شهریورماه نیز فراخوان ثبت نام برای واگذار کردن کاغذ کارخانه دیبای شوشتر به ناشران اطلاع رسانی شد و ناشران میتوانند ثبت نام کنند و کاغذ را دریافت کنند.
* برای بالا بردن کیفیت کاغذ داخلی چه اقداماتی انجام شده؟
ببینید زمانی که انحصار در تولید نباشد و سه کارخانه در کشور تولید کاغذ کنند و در قیمت گذاری رقابت وجود داشته باشد، کیفیت به طور طبیعی بالا میرود. همچنین اگر ما محدودیت واردات هم نداشته باشیم یعنی تولید کننده داخلی ما بتواند با کاغذ خارجی رقابت کند و در بازار مشتری داشته باشد کیفیت بالا میرود البته باید زمانی را به تولید کنندگان داد که روز به روز کیفیت خود را بالا ببرند. تلاش ما این است که کاغذ تولید داخل قیمت و کیفیت مناسب داشته باشد. در حال حاضر نیز به نسبت ماههای گذشته کیفیت کاغذ بهتر است و در آینده امیدواریم بهتر شود اما انحصاری برای استفاده از کاغذ داخلی وجود ندارد این خود سبب میشود رقابت برای افزایش کیفیت در کارخانهها وجود داشته باشد.
* اخیراً یکسری از کتابها توسط ناشران دولتی با جمله «این کتاب با کاغذ حمایتی تولید شده است» رو به رو میشویم. الزام ذکر این جمله توسط ارشاد است یا خواست ناشران؟
کاغذی که با ارز ترجیحی (۴۲۰۰ تومانی) وارد کشور میشد و توسط وزارت فرهنگ و ارشاد توزیع میشد این الزام را داشت که ناشران پس از استفاده از آن این جمله را در شناسه کتاب ذکر کنند تا مصرف کننده بداند بخشی از هزینه تولید این کتاب با کاغذ ارز ترجیحی کاهش پیدا کرده است بنابراین قیمت کتاب باید مناسبتر باشد، از طرفی ذکر این مسئله سبب شده بود تا مشخص شود ناشر از چه کاغذی استفاده میکند. این قانون از قبل وجود داشت اما جدیتی برای اعمال نداشت. از زمانی که معاونت فرهنگی جدید کار خود را شروع کرد اصرار کردیم که اگر کسی کاغذ دولتی دریافت میکند باید این نکته را در شناسه کتاب ذکر کند، اما استفاده از کاغذ ایرانی مشمول چنین قائده ای نیست. کاغذ ایرانی کاغذ با ارز ترجیحی نیست و ذکر این جمله بسته به اختیار ناشر است. برخی ناشران برای حمایت از تولید درج میکنند که کتاب با کاغذ ایرانی تولید شده است اما حمایتی نیست و این اجبار برای کاغذ وارداتی با ارز ترجیحی وجود داشت.
* همه میدانیم قیمت کتاب بالاست؛ تا پیش از این ناشران علاقهمند بودند جای دریافت یارانه کتابهایشان خریداری شود. با این توصیف، تکلیف یارانه چه میشود؟ به ناشران داده میشود یا خریداران؟
درست است که افزایش قیمت کتاب وجود دارد و کتاب کالایی است که خرید آن برای مخاطبانش سخت است، شاید در مقایسه با کالای دیگر گران نباشد اما توقع میرود که با قیمت مناسبتری در دسترس قرار گیرد اما به این معنا نیست که اگر قیمت کمتری داشته باشد بیشتر خریداری میشود اما علاقه مندان به حوزه کتاب توقع دارند کتاب قیمت مناسبی داشته باشد.
بخشی از هزینه تولید کتاب کاغذ است و تابعی از هزینههای ناشر است که سبب میشود هزینه کتاب بالا برود، با توجه به تورمی که وجود داشته است هزینه ناشران بیشتر شده است و طبیعی است که قیمت کتاب بالا برود. امیدواریم با کاهش تورم قیمت کتاب از این نوسانات به دور باشد و ثبات قیمت در کتاب را ببینیم.
اما برای حمایت باید گفت عددهایی که در دورهای برای خرید کتاب و یارانه در وزارت فرهنگ و ارشاد وجود داشته است تعیین کننده بوده است، اما این عددها در حال حاضر اثری در حوزه کتاب ندارد. در حال حاضر مجموع اعتباری که برای حمایت از حوزه نشر به عنوان یارانه و خرید داریم زیر ۴۰ میلیارد تومان در سال است، این مبلغ عددی است که در یک بازار حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان تولید کتاب اثری ندارد و این عدد به نیم درصد هم برای اثر گذاری در بازار نمیرسد، طبیعی است که این مسئله نمیتواند از همه ناشران و همه موضوعات حمایت کند و طبیعتاً به سمت مصرف کننده باید سوق پیدا کند و مصرف کننده تحت عنوان یارانه و بُن آن را دریافت کند، این مسئله در نمایشگاه کتاب به گروههای مختلف اختصاص پیدا میکند و برخی دیگر هم همچنان به شکل خرید کتاب از ناشران مد نظر است. در ابتدای امسال ما این کار را با احتیاط انجام میدادیم و در نیمه دوم سال فعالتر میشود و موضوع کتاب همانطور که گفته شد با اولویت مباحث خریداری میشود.
* در آستانه هفته کتاب و کتابخوانی هستیم. برنامههای متفاوتتری نسبت به سال گذشته برایش دارید؟
برنامههای هفته کتاب بعد از تشکیل ستاد هفته کتاب و کتابخوانی به مدیریت خانه کتاب اطلاع رسانی میشود. سعی میکنیم تنوعی در برنامهها نسبت به سال گذشته داشته باشیم.
* جشنوارههای روستاها و عشایر دوستدار کتاب! این جشنوارهها اولویت چندم معاونت فرهنگی است؟ برای پیشرفتشان برنامهای دارید؟
این رویدادها در اجرا بازنگری شدهاند. طبیعتاً برای ما مهم هستند و به عنوان یک رویداد نمایشی آنها را در نظر نگرفتهایم. برای مثال سال گذشته برای اولین بار برنامه روستاهای دوستدار کتاب را در خود روستا اجرا میکردیم و اهالی روستا در یک محیطی جمع میشدند و برنامه را خودشان اجرا میکردند و حمایتهایی که از این موضوع وجود داشت اعم از تجهیز کتابخانه ها و حمایتهای مالی در همانجا تقدیم اهالی روستا میشد.شهرهای دوستدار کتاب نیز امسال ارتقا پیدا کردند.
در حال حاضر این شهرها در برنامه خوبی معرفی شدند و برای معرفی به عنوان پایتخت کتاب وارد رقابت شدند و برگزیده این رویداد در اواخر شهریور ماه اعلام میشود، در این فاصله گروههای ارزیابی به این شهرها میروند و رقابت جدی شکل میگیرد. برای اولین بار هم پایتخت کتاب با امضای ریاست جمهوری به اهالی شهر اهدا میشود. امیدواریم حمایتهای جدی تری برای این رویدادها جذب کنیم تا شهر انتخاب شده واقعاً پایتخت فرهنگی برای حوزه کتاب باشد.
* از نمایشگاه کتاب هم بپرسم؟
(با خنده) بله بفرمائید.
* درباره کلیشه همیشگی نمایشگاه کتاب تهران یعنی محل برگزاری آن خبر تازهای دارید؟
واقعیت این است که ما در تهران سه محل برای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران داریم که میتوان به آنها فکر کرد. مصلی تهران، محل نمایشگاهی شهر آفتاب و مجموعه نمایشگاهی سئول. مجموعه نمایشگاهی سئول مشکلاتی دارد که امکان برگزاری نمایشگاه کتاب را ندارد؛ شهر آفتاب ظرفیت بهتری برای نمایشگاه دارد که در صورت تکمیل میتواند محل خوبی برای این رویداد باشد اما سال هاست شهرداری آن را تکمیل نکرده است. در این دوره جدید علاقه و اهتمام توسط شهرداری وجود دارد اما هنوز قابلیت برگزاری نمایشگاه در این مجموعه فراهم نشده است، سال گذشته به رغم اینکه علاقه مند بودیم نمایشگاه کتاب را در شهر آفتاب برگزار کنیم اما این محل به نمایشگاه نفت واگذار شد؛ اگرچه این نمایشگاه نیز به دلیل عدم وجود زیر ساخت مناسب در این مجموعه برگزار نشد و به نمایشگاه سئول بازگشت.
طبیعتاً تا پایان شهریور ماه بازدیدهایی از شهر آفتاب صورت میگیرد که اگر پیشرفت داشته باشد و امید به برگزاری نمایشگاه کتاب در آن داشته باشیم میتوانیم این کار را انجام دهیم، اگرنه هر مجموعهای که دارای ظرفیت به صورت عینی و واقعی نه وعدهای باشد به عنوان محل برگزاری نمایشگاه کتاب در نظر گرفته میشود. طبعاً در ابتدای پاییز محل نمایشگاه و کشور میهمان را اعلام خواهیم کرد که فرایند انتخاب هر دو در حال انجام است.
* نگران دسترسی به شهر آفتاب و کاهش مخاطبان نمایشگاه کتاب نیستید؟
بالاخره هر مجموعهای محاسن و معایبی دارد. در شهر آفتاب تردد سختتر است، اما طبیعتاً میتواند زیر ساختهایی برای برگزاری نمایشگاه فراهم باشد همچنین ساکنان جنوب تهران و شهرهای اطراف به راحتی میتوانند در این محل حضور پیدا کنند. مجموعه مصلی نیز دسترسی راحت تری دارد و همکاری خوبی توسط این مجموعه برای میزبانی با نمایشگاه کتاب تهران صورت میگیرد از طرفی یک مطلوبیتهایی هم دارد که منجر به کاهش هزینه ناشران برای حضور میشود؛ اما به هر حال یک سازه نمایشگاهی نیست.
بنابراین هر یک از محلها مطلوبیتهای خاص خود را دارند اما مهم این است که کدام یک امکان برگزاری این رویداد را داشته باشند.
* اشاره کردید تلاش دارید نمایشگاه کتاب یک رویداد فرهنگی باشد تا فروشگاهی! اما همچنان شاهد تخفیفهای نامتعارف در این رویداد فرهنگی هستیم.
ممکن است ناشری تخفیف بالاتر بدهد، ناشران در رویدادی مانند نمایشگاه کتاب ملزم هستند حداقل تخفیف ۱۰ درصد بدهند، اما این بدان معنی نیست که تخفیف بیشتر نمیتوانند بدهند و این بسته به اختیار ناشر است. ما این کار را تشویق نمیکنیم و توصیه میکنیم به این شکل نباشد. عموماً ناشران باکیفیت نیز تخفیف این چنینی ندارند. ممکن است چند ناشر در نمایشگاه این کار را انجام دهند، طبیعتاً به آنها تذکر داده شده و برخورد میشود اما فضای عمومی نمایشگاه به این شکل نیست که آشفتگی در تخفیف وجود داشته باشد.
* با حضور ناشران پخته خوار در نمایشگاه کتاب چه کنیم؟
اینکه یک کتاب در نمایشگاه زیاد است به معنای غیر قانونی بودن آن نیست. ممکن است از یک کتاب چند ناشر استقبال کنند، مسئلهای محل اشکال است که کسی زحمت دیگران را آماده خواری کند و فردی با تغییر در جملات کتاب ترجمه جدیدی به بازار وارد کند. ما در نمایشگاه کتاب یک ناشر و یا یک مترجم نداشتیم که از عرضه کتابش به صورت غیرقانونی شکایت کند. من فکر میکنم ناشران و مترجمان باید حساس باشند و اگر فردی از آثار آنان سو استفاده کرده است اطلاع بدهند.
هیئت رسیدگی به تخلفات ناشران به صورت روزانه در نمایشگاه کتاب فعال است و تعدادی از احکام بود که اجرا شد و برای تخلفاتی که صورت میگرفت رأی صادر و اجرا میشد. نه اینکه بگوییم تخلفی شکل نمیگیرد، تخلفات صورت میگیرد اما برخورد میشود و برای نمایشگاه سال بعد مورد توجه است. در سی و چهارمین نمایشگاه کتاب ناشرانی بودند که حکم داشتند و نتوانسته بودند شرکت کنند.
اینکه در نمایشگاه برخی نشانهها از حضور چنین ناشرانی مشاهده شود پدیدهای است که در بازار وجود دارد و من منکر آن نمیشوم به همین دلیل کارگروه ساماندهی به بازار کتاب را با همکاری دستگاههای مختلف تشکیل دادیم تا با مشکلات بازار کتاب اعم از تکثیر کتابهای غیرقانونی و بدون مجوز که اکثراً توسط دستفروشان در دسترس قرار میگیرد برخورد شود؛ امیدواریم ناشران و مترجمان در این حوزه فعالتر باشند و در صورت مشاهده تخلف آن را پیگیری کنند.
همچنین اقدامات دیگری برای شناسایی هویت پدیدآورندگان شکل خواهد گرفت، به این ترتیب ناشران محترم زین پس اگر کتابی را برای اخذ مجوز بارگذاری کنند حتماً باید شماره ملی مترجم و نویسنده را در آن درج کنند، به این ترتیب با اتصال به ثبت احوال هویت واقعی افراد مشخص میشود. همچنین اتفاقاتی که برای روشن شدن روابط بین ناشران و پدیدآورندگان الزامی است به صورت قائده و قانون اجرایی میشود.
۵۷۵۷
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰