به گزارش هوشمند نیوز، از حدود یک قرن پیش که کمال آتاترک، نخجوان را دروازه جهان ترک خواند ترکیه همچنان سودای الحاق این منطقه را در سر دارد. به گونه ای در سالهای اخیر با پیگیری فتنه ژئوپلیتیکی «دالان تورانی ناتو» و امتیازات بی حد و حصر خاندان علی اف به آنکارا به طور جدی، چنین طرحی در دستور پنهانی ترکیه قرار گرفته است.
بر اساس مدارک تاریخی موجود، نخجوان در زمان صفویه و تزارهای روس بخشی از خانات ایروان محسوب می شد. هنگامی که در سال ۱۹۱۸ جمهوری مساواتیان در باکو با سرقت نام آذربایجان شکل گرفت همچنان نخجوان بخشی از ارمنستان محسوب می شد. حتی در قراردادهای مودروس ۱۹۱۸ و سور۱۹۲۰ که امپراطوری عثمانی با انگلستان، فرانسه و روسیه امضا کرده بود نخجوان و برخی از مناطق ترکیه بخشی از مناطق ارمنستان به حساب می آمد و مساحت این کشور چیزی حدود ۷۵هزار کیلومتر مربع افزایش یافت. برای اولین بار در قرارداد الکساندروپل۱۹۲۰ ترکیه، روسیه را به ایجاد یک حکومت خودمختار در نخجوان ترغیب می کند تا سرنوشت آن از طریق همه پرسی تعیین شود. پس از این تحولات بود که در موافقتنامه های مسکو و قرارداد قارص، نخجوان به یک جمهوری خودمختار ذیل نظر جمهوری آذربایجان تبدیل می شود. این در حالی بود که پس از تأسیس شوروی در سال ۱۹۲۰ کمیته انقلابی آذربایجان سوسیالیستی، نخجوان را بخشی از ارمنستان قلمداد می کند.
>>>بیشتر بخوانید:
دلیل اتهامزنی اردوغان به ایران بابت کریدور زنگزور
ماجراجویی ژئوپلیتیکی با دالان موهوم تورانی
ترکها معتقدند از آنجا که نخجوان در سال ۱۹۲۰ با ابتکار عثمانی از نظارت ارمنستان خارج و در اختیار باکو قرار گرفته، آنها از حق تاریخی در خصوص تعیین حاکمیت بر این منطقه برخوردار هستند. نگاهی به سیاست خارجی اخیر ترکیه و نوعثمانی گرایی آن به ویژه با انتصاب هاکان فیدان به عنوان وزیرخارجه جدید این کشور اهمیت موضوع را از ابعاد گوناگون دوچندان می کند چرا که ترکیه در امتداد سیاست الحاقی خود در خصوص نخجوان، با گشایش باصطلاح نمایندگی سیاسی با عنوان جعلی «جمهوری ترک زنگزور» برای جنوب ارمنستان (استان سیونیک) و تعیین رئیس جمهور خودخوانده برای آن، بخش دیگری از مطامع ارضی خود در قفقاز را آشکار کرده است. یعنی موجودیت نامشروعی که موجودیت آن در آنکارا تشکیل شده و ادعاهای ارضی را نسبت به مناطق جنوبی ارمنستان از جمله سیونیک مطرح می کند.
مساله ای که با وجود ادعای برادری بین آذربایجان و ترکیه، خاندان علی اف را نسبت به الحاق نخجوان به خاک ترکیه نگران می کند. از همین رو لغو خودمختاری نخجوان از جمله اقداماتی بود که باکو در این راستا انجام داد چون معتقد بود خودمختاری این منطقه گامی دیگر برای الحاق به ترکیه خواهد بود. برای باکو «جمهوری ترک زنگزور» به نوعی یادآور «جمهوری ترک ارس» است که در سال ۱۹۱۸ در نخجوان تشکیل شد و هدف آن این بود که از الحاق سرزمینی و تاریخی نخجوان به مام میهن یعنی ایران خودداری شود. اما این جمهوری به دلیل مقاومت ارمنی ها نتوانست بیش از یک سال به بقای خود ادامه دهد اما به لحاظ نوع اسم گذاری و امتداد جغرافیایی می توان «جمهوری ترک زنگزور» را به موازات «جمهوری ترک ارس» تعریف کرد. به همین دلیل است که در کمال ناباوری و از منظر افکار عمومی از بحث «جمهوری ترک زنگزور» در جمهوری آذربایجان چندان استقبال نمی شود. در این بین تریبون های رسمی و غیررسمی نزدیک به خاندان علی اف بحث دیگری را در مورد جنوب ارمنستان و زنگزور مطرح می کنند. ناگفته نماند که طی سالهای اخیر به موازات تشدید تحرکات آنکارا برای وابسته کردن زیرساخت های نخجوان در حوزه اقتصاد، آب، انرژی، آموزش و ارتباطات به ترکیه، فرایند ترکیزه کردن هویت شیعی و آذربایجانی نخجوان به عنوان بخشی از گستره فرهنگی ایران، افزایش یافته است.
تشدید سیاست های نوعثمانی ترکیه در سالهای اخیر در مواردی چون ترکیه، عراق، مدیترانه و غیره این فرضیه را تقویت می کند که این کشور نسبت به نخجوان نیز چشمدات های ارضی دارد. مسائلی که خاندان علی اف قادر به اذعان آن نیستند چرا که در افکار عمومی بحث ادعای برادری ترکیه و جمهوری آذربایجان کاملا فرو خواهد پاشید. بنابراین به نظر می رسد که دولت آذربایجان در کنار استحاله هویت آذربایجانی که به نفع هویت ترکی ـ استانبولی صورت می گیرد در یک شرایط مفروض فرصت را برای بهره برداری ترکیه فراهم می سازد.
*تهیه و تنظیم گزارش: ابوالفضل خدائی
۳۱۱۳۱۱
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰