به گزارش «مبلغ»- به نقل از مسلمنا، کتاب مسجد آبـی در سـه فصل مقدمات و انگیزه ها؛ اقـدامـات و خـاطـره هـا و پرسشها و پاسخها تدوین شده است. در فصل نخست، شهید بهشتی از چرایی و چگونگی قبول مسئولیتشان و مختصری نیز از سفر خود به هامبورگ می گویند. فصل آخر مربوط به زمانی است که به ایـران بازمیگردند و با پرسشهای مردم و خبرنگاران و بازجویی های سـاوا ک دربـارۀ سفرشان به آلمان و قبول بار سنگین امامت مسجد مواجه می شوند. فصل میانه، که اصلی ترین فصل کتاب است،اقدامات و خاطرههای ایشان را شامل می شود که در مدت پنج سال و دو ماه، درآنجا مشغولیت داشتهاند. اصلی ترین بخش این فصل گزارشی است از فعالیتهای مرکز اسلامی که در دوازده عنوان بیان شدهاست. ذیل هرکدام از سرفصلهای اقدامات نیز خاطره ها و پیامهایی به بیان و قلم ایشان آمده است.
برشی از کتاب: پس از موافقتها اولیه برای ساخت مسجد، آیت الله بروجردی،حجتالاسلام محققی لاهیجانی را بهعنوان نمایندۀ مرجعیت و امـام مسجد،به هامبورگ اعـزام کردند. با رسیدن ایشان به هامبورگ، اقدامات اولیۀ ساخت مسجد صورت و سرعت گرفت. نخستین و مهمترین امر، خرید زمین بود. خیلی از زمینها به دلیل امر ویژه آیتالله بروجردی مبنی بر قرارگیری مسجد در «بهترین نقطۀ شهر»، از دستورکار خارج می شدند، تا اینکه همۀ ذهنها به قطعه زمینی در خیابان شونه اوسزیشت۵، در همسایگی دریاچۀ زیبای آلستر معطوف شد. این زمین مزیت هایی داشت: هم از دسترسی خوبی برخوردار بود و هم در بهترین و آبرومندانه ترین نقطۀ شهر واقع شده بود. مراتب به اطلاع آیتالله بروجردی رسید و ایشان موافقت خود را با پرداخت هزینۀ کامل زمین به مبلغ ۲۵۰ هزار مارک (معادل پانصد هزار تومان آن زمان) اعلام کردند.
پس از حدود چهار سال از کلنگ زنی مسجد که روزنامهها آن موقع درمورد آن مطالبی با تیترهای «مشرق زمین در کنار دریاچه زیبای آلستر» یا «منظرۀ آلستر با مسجد» منتشر می کردند، درنهایت نخستین کلنگ ساختمان مسجد، در روز شنبه، نیمۀ شعبان۱۳۷۹ق (برابر با ۲۳ بهمن۱۳۳۸ش) بهدست آقـای محققی بر زمین زده شد و مطبوعات آلمانی گزارشهای تصویری و مستند خود را در روزنامهها و شبکههای تلویزیونی شان بازتاب دادند. متأسفانه هیئت ساختمانی مسجد به بانکهای آلمانی بدهکار شـد. فشارهای آنهـا به جایی رسید که نزدیک بود زمین مسجد را به حراج بگذارند. علاوهبر این، روند کند اجرای ساخت مسجد و ناتمام ِ ماندن ِ ساختمان آن موجبات نارضایتی و گلایه های شهرداری هامبورگ را هم فراهم کرد. همین امر سوژۀ روزنامهها شد. پس از حدود چهار سال از کلنگ زنی مسجد که روزنامهها آن موقع در مود آن مطالبی با تیترهای«مشرق زمین در کنار آلستر» یا «منظرۀ آلستر با مسجد» منتشر می کردند، حال تیتر تند میزدند«مسجد متروکه»!
امـا ایـن وضعیت خیلی دوام نـیـاورد. خیلی زود، مــردم ایــران نگذاشتند که مسجد مایۀ آبروریزی و لکۀ ننگ برای مسلمانان شود. محمد خسروشاهی، یکی از بازرگانان ایرانی، توانست نظر مثبت نمایندگان مردم و اتاق بازرگانی تهران را جلب کند و مشارکت مردم در ساخت مسجد را فعال کند. مردم میتوانستند با پرداخت یک ریال اضافی از بابت مصرف قند و شکر وارداتـی، در ساخت مسجد هامبورگ کمک کنند. بدین ترتیب، مبلغ چهارصد هزار مارک به حساب مسجد واریز گردید و بدهی مسجد به بانکها و شرکتهای مربوطه تصفیه و دوباره و تقریباساخت وساز مسجد ازسر گرفته شد. خوشبختانه قطره قطرۀ یک ریالی های مردم وانگهی دریای مسجد امام علی(ع) در قلب اروپا شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰