ماهان نوروزپور: دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ جلسهای به مناسبت انتشار «کتاب توسعه» گردآوری شده توسط موسسهی «پویش فکری توسعه» به میزبانی خانه علوم انسانی برگزار شد. در این جلسه هما داودی گرمارودی رئیس سابق کانون وکلای استان البرز، آرش رییسی نژاد استاد روابط بینالملل، ابوالفضل دلاوری استاد علوم سیاسی و محسن رنانی استاد اقتصاد سخنرانی کردند.
بعد از توضیحاتی در مورد محتوای کتاب و نحوهی جمعآوری و نگارش آن، آرش رییسی نژاد اولین سخنرانی را ایراد کرد. او پس از قدردانی از همهی کسانی که در نگارش این کتاب سهمی داشتند در مورد اهمیت مقایسهی ایران با کشورهای همسایهاش صحبت کرد و گفت: «با توجه به اینکه یکی از پررنگترین سرچشمههای نارضایتی مردم از وضع موجود، مقایسهی ایران با کشورهای منطقه است؛ ایکاش این قیاس در این کتاب بیشتر به چشم میخورد.» او پژوهشها و مطالعات این کتاب را حاکی از این واقعیت تلخ دانست که ایران در انزوای منطقهایی و جهانی قرار گرفته و در روندهای ژئوپلیتیکی کاملاً غایب است.
او دلیل این عقبافتادگی را فقدان درک از روح زمانهی فعلی دانست و درک کردن این مسئله را مستلزم فهمیدن سه مفهوم، تغییر، اتصال و تنوع برشمرد. این دانشآموختهی دانشگاه بینالمللی فلوریدا، سیاستمدار ایرانی را فاقد درک درستی از تغییرات جهان خارج و فهم در هم تنیدگی حوزههای مختلف آن دانست. او گفت که سیاستمداران ما نمیتوانند این مسئله را درک کنند که تغییرات جهان مثل حملهی روسیه به اوکراین یا تنش آمریکا و چین بر سر تایوان بر مسائل دیگر هم سرریز میکند. او سپس به اهمیت اتصال و شبکه اشاره کرد و گفت: «شما میبینید که حوزهی نانو تکنولوژی در حوزهی آکادمی علوم چین هست که بیشترین ارتباط را با کشورهای غربی دارد آنوقت ما میخواهیم که چین به خاطر ما ارتباطش با غرب را قطع کند چون نمیتوانیم شبکهها و اتصالات را درک کنیم. منزوی کردن کشور هنر نیست. هنر این است که ما خود را در شبکهای قرار بدهیم و هرچقدر ما بیشتر وارد شبکههای اقتصادی و سیاسی بشویم سختتر تحریم میشویم.»
او در آخر به مسئلهِ تنوع رسید و در این مورد صحبت کرد که یک کشور از ظرفیتهای خود به یک نحو استفاده نمیکند و راههای متنوعتری را برای بهرهگیری از منابع و ظرفیتهای خود انتخاب میکند. او به ارزان بودن راه حملونقل دریایی برای چین اشاره کرد و گفت: «اما چین تنها به دریا بسنده نمیکند. چرا؟ چون اصل تنوع بسیار مهم است. منتها در ذهنیت ما ایرانیان تنها یک راه وجود دارد. به همین خاطر است که تنگهی هرمز اهمیت بسیار زیادی در کلام مقامات ما پیدا میکند و هر مسئلهای که پیش میآید از هر طرف میگویند تنگهی هرمز، تنگهی هرمز. متوجه نمیشویم که کشورها از مسیرهای متفاوتی به اهداف خود دست پیدا میکنند.»
او دستاوردهای کشورهای منطقه را برشمرد مثل بزرگترین بندر تأسیسات ال ان جی در قطر، بندر فاو در عراق، بحث نئوم در عربستان، نوسازی شبکهی راهآهن در ترکیه و … و انزوای ایران در میانهی این کشورها. رییسی نژاد ادامه داد: «کشوری که زمانی در مرکزیت این منطقه بوده است حالا مثل یک حفره همه او را دور میزنند و هیچ نقشی در معادلات و روندهای منطقه ندارد.» این استاد روابط بینالملل درک این مسائل را نیازمند ریشهایتر نگاه کردن به موضوع دانست و به زمان عباس میرزا اشاره کرد. جایی که شاید نخستین مواجهی شکستآمیز با غرب بوده است. او دراینباره افزود: «ایران در آن زمان دچار شکستی سهمناک شد. بحرانی به وجود آمد و به همراه آن پرسشی شکل گرفت. پاسخی که به آن پرسش داده شد قوی شدن و نظامیگری بود. چون ریشهی شکست ما در آن زمان نظامی بود پاسخ هم بهناچار نظامی بود. جای شگفتی نیست در دورهی پهلوی شاه لباس نظامی میپوشید و به آن افتخار میکرد و تا امروز ادبیات ما در حوزهِی پیشرفت و توسعه ادبیات نظامی است. ما قرارگاه جنگ نرم درست میکنیم. قرارگاه توسعه درست میکنیم. توسعه چه ربطی به نظامیگری دارد؟»
او در پایان در مورد واژهی «استقلال» گفت: «در زمانهی کنونی استقلال به معنای کمینه کردن از تأثیرپذیری از دیگران نیست که این فقط انزوا است، بلکه استقلال به معنای بیشینه کردن تأثیرگذاری بر دیگران است. استقلالطلبی این نیست که ما از ترس وابسته شدن دور خود دیوار بکشیم.»
بیشتر بخوانید:
رنانی : وقتی دولت مستأصل شده، بهترین زمان گفتوگو است / در ایران انقلاب نمی شود اما ظرفیت شورش وجود دارد
ایران چین را بخواند؛ چین ایران را/ اراده رهبران دو کشور برای ارتقاء مناسبات جدی است/ کتاب رؤیای چینی فقط ترجمه نیست، یک پیام است
توسعهی حقوقی موجب توسعهی اقتصادی میشود
بعد از آرش رییسی نژاد، هما داودی گرمارودی پشت تریبون رفت و گفت ما هنوز قدم در مسیر توسعه نگذاشتیم. (جملهای که توسط سخنران بعدی مورد مخالفت قرار گرفت.) بلکه هنوز در مرحلهی تولید ادبیات توسعه هستیم و برای همین باید قدردان زحمات کسانی بود که در حوزهِ تولید ادبیات توسعه تلاش و تکاپو میکنند. او به همین خاطر در مورد« توسعهِ حقوقی» صحبت کرد و گفت که متأسفانه به مفهوم توسعهی حقوقی در ادبیات توسعه کم پرداخته میشود و توسعه همواره قرین با اقتصاد شده است. او گفت:« توسعهی حقوقی در شاخصهای ارزیابی جهانی نیست و اگر به آن پرداخته شود در زیرمجموعهی توسعهی اجتماعی به آن اشاره شده است که آنها هم مجدداً در رویکرد اقتصادی مورد اهمیت قرار میگیرند.»
او در این مورد صحبت کرد که لفظ توسعه در نظر ما قرین با اقتصاد شده است درحالیکه حقوق موجب قوام و استحکام اجتماعی است و این مسئله اهمیتش و ضرورتش کمتر از اقتصاد نیست. او سخنان خود را با این جملات به پایان برد که: « اقتصاد امری عرضی است و توسعهی حقوقی موجب توسعهی اقتصادی نیز میشود.»
الگوی جدیدی برای دولت وجود ندارد
ابوالفضل دلاوری معتقد بود که ایران از مدتها پیشقدم در مسیر توسعه گذاشته است اما این مسیر با اختلالها و موانع جدی روبرو شده است. او گفت عرصههای چهارگانهی اصلی یعنی اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اجتماع فاقد ارتباط معنادار با یکدیگر در طول تاریخ ایران بودهاند.
وی یکی از موانع را واگشتهای و عقبگردهای تاریخ ما دانست و گفت:« وقتی تیر عباس میرزا و به سنگ خورد و آن فرآیند نیمبند ساختن دولت متوقف شد ما به الگوهای ما قبل عباس میرزایی بازگشتیم.بعد از کشته شدن امیرکبیر ما دوباره به ده،پانزده سال قبل از امیرکبیر بازگشتیم و همین اتفاق در زمان پهلوی و بعد از انقلاب هم افتاد.»
او در مورد گسیختگی بین مردم و دولت صحبت کرد و گفت که اگر امروزه بارقههایی از توسعه را در جامعه میبینیم از جوشش خود مردم است وگرنه دولت ما هیچ التفاتی و توجهی به توسعه ندارد این یعنی مردم ما توسعهخواه هستند اما دولت نیست و این بدترین وضعیت است که دولت چیزی را بخواهد که مردم نمیخواهند.» او اختلال در مسیر توسعه را تماماً به اختلال در کارکرد دولت ربط داد و گفت در دویست سال تاریخ معاصر ایران، دولتها فارغ از اسم و ایدئولوژیشان التفاتی به توسعه نداشتند و کارکرد مطلوب توسعه را نداشتند. این استاد علوم سیاسی میگفت که در دورهی مشروطهی دوم ذهنیتی رمانتیک و ضد دولت در ما ایرانیان شکل گرفت که هنوز هم که هنوز است جور آن ذهنیت رمانتیک را میکشیم. او معتقد است توسعههای جانبی که در تاریخ معاصر ایران شکل گرفته است همه از قبال اهمیت ارتش بوده است. او گفت: «الگوی جدیدی برای دولت وجود ندارد و دولت در ایران مبتنی بر دستگاه کنترل و سرکوب است. ما حتی میخواهیم بهصورت پلیسی و نظامی فرهنگسازی کنیم.»
مشخص نیست قدرت در دست مردم است یا نهاد دیگری
در ادامه از محمد ستاریفر رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی در دولت اصلاحات دعوت شد که چندکلمهای با مخاطبان صحبت کنند. ستاریفر به مسئلهی قدرت در ایران پرداخت و تصریح کرد که قدرت در کشور ما نهادمند نشده است. مشخص نیست که قدرت در دست مردم است یا در دست نهاد دیگری. او گفت که اگر دولت و قدرت جامعه با هم در تخاصم باشند هیچ توسعهای شکل نخواهد گرفت.
وی ادامه داد: «من خدمت رهبری انقلاب هم این نکته را گفتهام. ما اگر در سه سال رشد اقتصادی هشتدرصدی داشتیم به این خاطر است که دعوا در داخل دولت کمتر بود، دعوا بین سران سه قوه کمتر بود و نزاع بین منظومههای حکمرانی کمتر بود. ما اگر بتوانیم دوباره فضا را آرام و با ثبات کنیم دوباره میتوانیم رشد هشت درصد و بیشتر را هم تجربه کنیم.مشکل ما این است که نتوانستیم قدرت را نهامند کنیم. نیروهای نظامی، در سیاست و اقتصاد دخالت میکنند.»
چند وقتی است که در الگوی زندگی خودم تجدیدنظر کردهام
در پایان محسن رنانی از پلههای جایگاه بالا رفت تا صحبت کند. او سخنان خود را با این جملات آغاز کرد:« من به عشق خودم و به عشق ایران اینجا آمدهام. آمدهام از شما انرژی بگیرم و دوباره به صبر شادمانه بازگردم. به خانه بازگردم، کتاب بخوانم، ورزش کنم و برقصم. همهی ما به صبر شادمانه نیاز داریم. انسان و جوامع به طی کردن پردههای متفاوت زندگی نیاز دارند. انسان اگر همیشه در اوج باشد سقوط میکند و اگر همیشه در حضیض باشد میمیرد.»
او از سختی تهیه کردن این کتاب صحبت کرد و گفت که کتاب قرار بود که امروز برای فروش آماده باشد اما: « از ارشاد تماس گرفتند و چند اصلاحیهی جدید برای ما فرستادند که ما فرصت نکردیم تا الان اصلاحیههای گفته شده را انجام بدهیم و کتاب را برای فروش آماده کنیم.»
او بعد از اینکه از سختی آمادهسازی کتابهای توسعهی صفر و توسعهی یک صحبت کرد گفت:« چند وقتی است که در الگوی زندگی خودم تجدیدنظر کردهام. ورزش میکنم و میرقصم و به سلامتیام بیشتر اهمیت میدهم. میخواهم خودم را تا سی سال دیگر قوی نگهدارم و کتاب توسعهی صد را منتشر کنم.»
او به خاطر کمبود وقت دیگر صحبتی نکرد و گفت مطالبی را که آماده کرد بود مینویسد و منتشر کند. جلسه با رونمایی از یک نسخه از کتاب با حضور سخنرانان مدعو و دیگر میهمانان حاضر در جمع مثل محمود سریعالقلم و با پذیرایی مختصری پایان یافت.
۵۷۵۷
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰