نسخه اولیه این مقاله در تاریخ ۱۳۹۷/۰۸/۱۰ منتشر شده و در تاریخ ۱۴۰۰/۰۱/۰۱ بهروزرسانی شده است.
در سال ۱۹۲۰ میلادی سفر کردن برای بانوان به چه شکلی بوده است؟ شکل سفر به شخص و اینکه به کجا سفر میکرد، بستگی داشت. در این سالها بود که زنان آمریکایی حق رای در انتخابات را به دست آوردند. به همین علت روز ۲۶ اوت روز برابری زنان نام گرفته است. حق رای برای تمام زنان نبود و فقط شامل حال زنان آمریکایی و مهاجران آسیایی و اروپایی بود و زنان سیاهپوست تا دهههای بعد حق رای نداشتند. در آن دوران، سفر امن هم برای زنان مقدور نبود.
شرایط صدور پاسپورت برای زنان متاهل به این صورت بود که به آنها پاسپورت مستقل نداده و فقط نام آنها را در پاسپورت همسرشان ذکر میکردند، برای مثال آقای جانسون و همسرش گذرنامهای مشترک داشتند. در گذشته تنها زنان مجرد قادر بودند که گذرنامهای به نام و تاریخ تولد خود بگیرند. اگر خانم متاهلی قصد سفر داشت، باز هم مجبور بود گذرنامهای به نام همسرش بگیرد. اگر خانمی بودید که در آن زمان میزیستید، احتمالا ترجیح میدادید که با وجود این مشکلات بهتنهایی سفر کنید.
زنی سفیدپوست در حال نظارت به سوختگیری اتومبیل شخصی خود در واشنگتن است
کریگ روبرتسون (Craig Robertson)، تاریخشناس دانشگاه نوروسترن (Northwestern University) و نویسنده کتاب گذرنامه آمریکا میگوید:
اگر خانم مجردی بودید که تنهایی سفر میکردید یا خانم متاهلی بودید که قصد بهتنهایی سفر کردن داشتید، کاری خارج از عرف جامعه انجام میدادید.
با وجود تمام این مشکلات، زنانی بودند که در سال ۱۹۲۰ بهتنهایی سفر میکردند. بعضی از آنها دوست نداشتند که گذرنامهای به نام شوهر خود بههمراه داشته باشند، مانند روزنامهنگاری به نام روث هیل (Ruth Hale) که برای مبارزه با این موضوع انجمنی به نام لوسی استون (Lucy Stone) درست کرد. چهار سال بعد از این مبارزات، انجمن توانست برای اولین بار برای نویسندهای متاهل، به نام دوریس فلشمن (Doris E. Fleischman) گذرنامهای مستقل از شوهر و به نام خانم فلشمن بگیرد.
ایدا ولز بارنت، روزنامهنگار آمریکایی-آفریقایی و فعال برابری حقوق زنان و مردان (فمینیسم)، سافریجت (suffragette) بود. این عکس در چندین سال بعد از عدم موفقیت او در کسب حق مدیریت شرکت راه و آهن، از او گرفته شده است.
در گذشته بسیاری از مردم به سیستم حمل و نقل دسترسی نداشتند. حتی مردمی که سالها بود در آمریکا زندگی میکردند، شهروند آمریکا نبودند و نمیتوانستند بهراحتی از سیستم حمل و نقل در کشور خود استفاده کنند. برای خانمهای سیاهپوستی که قدرت مالی پرداخت هزینههای حمل و نقل را داشتند سیستمی برپا شده بود تا محدودیتهای نژادپرستانه در آمریکا را کم کند.
زنی که در حال نگاه کردن به کولولرادو است. در آن زمان زنان بسیاری برای به دست آوردن فرصتهای شغلی خوب به شمال و غرب آمریکا سفر میکردند.
در سال ۱۹۲۰ میلادی بعد از اینکه کولمن (Coleman) گذرنامه خود را گرفت، برای ثبتنام در مدرسه هوانوردی به فرانسه رفت؛ زیرا در آمریکا هیچ مدرسه هوانوردی حاضر به ثبتنام او نبود. بعد از این ماجرا بود که خانم کولمن عنوان اولین زن خلبان آمریکا را به خود اختصاص داد.
این در حالی بود که آمریکا از دادن گذرنامه به این زن برجسته سرباز میزد. ایدا ولز بارنت (Ida B.Weells-Branett) روزنامهنگار و فعال در دهه ۱۸۹۰ میلادی یکی از مسافرانی بود که دائم به اروپا سفر میکرد و در آن زمان داشتن گذرنامه امری ضروری نبود. داستانی که در سال ۱۹۱۸ برای او رخ داد، ماجرایی متفاوت بود. در آن سال دولت آمریکا به خانم بارنت که قصد شرکت در کنفرانس صلح پاریس را داشت، گذرنامه نداد زیرا او را دو رگه و تهدیدی برای عقاید نژادپرستانه خود میدانستند.
خانمهایی که در حین سفر خود، در کنار ساحل رودخانه استنفورد در انگلیس نشستهاند.
بارنت با عقاید نژادپرستانه حاکم، بیگانه نبود. او در سال ۱۸۸۰ با به دست آوردن مدیریت شرکت راهآهن مشهور شده بود (او در این رقابت پیروز شد، ولی دادگاه او را از مقام مدیریت خلع کرد). در آن زمان خانمهای سیاهپوست هم از استفاده از وسایل نقلیه محروم بودند.
شالین مینی (Shealeen Meaney)، استاد دانشگاه زبان انگلیسی در کالج سیج (The Sage Colleges) دراینباره میگوید:
مطمئنا همگان داستانهای بسیاری در مورد هارلم رنیسانس (Harlem Renaissance)، جنبشی فرهنگی و هنری که زنان برای شرکت در آن از غرب و جنوب سفر میکردند، شنیدهاند. نلا لارسن (Nella Larsen) نویسنده هارلم رنیسانس بهصورت مشخصی به زنان دورگه و مسائل مربوط به صدور گذرنامه آنها علاقه داشت. رمانهای او مانند کوئیکسند (Quicksand) و پسینگ (Passing) داستان زنانی است که سفر میکنند و اکثرا نقش اصلی را زنی سیاهپوست که وارد جامعه شده و از او با عنوان زن سیاه یاد میکنند، بر عهده دارد.
روث هیل (Ruth Hale)، فعال حقوق زنان که قصد داشت حق گرفتن گذرنامه مستقل برای زنان را به دست آورد.
بعد از گسترش اتومبیلهای شخصی حمل و نقل راحتتر شد، البته نه برای زنان سیاهپوستی که اتومبیل داشتند. تا مدتها خطرات جانی زنان سیاهپوست را تهدید میکرد. کتاب سبز ایستگاه برای سیاهپوستان وجود داشت که در آن ایستگاههای امن برای توقف سیاهپوستان نشان داده شده بود. امکانات برای سیاهپوستان بسیار کمتر بود تا جایی که هتلهایی مخصوص در شمال و غرب آمریکا برای فراهم آوردن مکان امنی برای سکونت آنها و همین طور تسهیل در امر سفر آنها فراهم کرده بودند. اگر شخص سیاهپوستی سوار اتومبیل بود، راننده باید در ایستگاههای خاصی برای تامین سوخت اتومبیل را متوقف میکرد، در غیر این صورت امکان داشت که مسافر و راننده آسیب ببینند.
مردانی که در کنار عکس هستند راننده کجاوه هستند. این دو خانم مسافر آمریکایی برای سفر به ایران آمده بودند.
در سال ۱۹۲۰ میلادی، سفر برای زنان سفید پوست از طبقه متوسط در فصل تابستان رواج یافته بود و زنان بعد از اینکه با اتومبیل شخصی خود و با دوستان به سفر میرفتند در مورد سفر و خاطرات آن مینوشتند.
ماریا لتیتا استاکت (Maria Letitia Stockett) نویسندهای است که به نظر میرسد یکی از فیلمهای آمریکایی آینده را با رمان خود به نام اولین، سریع و خشمگین (First, Fast, and Furious) پیشبینی کرده است.
رود لیور (Loire River) در فرانسه
مانند حق رای در سالهای ۱۹۲۰ میلادی، امکانات سفر هم برای همه زنان سفیدپوست یکسان نبود. زنان سفیدپوست در آن زمان در کشور حق رای داشتند، ولی تا سال ۱۹۶۵ میلادی، زنان سیاهپوست در شمال کشور حق رای داشتند، ولی در جنوب نه. همین طور زنان بومی آمریکا، شهروند آمریکا محسوب نشده و حق رای نداشتند تا در نهایت در سال ۱۹۶۲ میلادی این حق را به دست آورند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰