سال ۱۴۰۲ از دید من سال همزمانی فرصتها و چالشهای پیش روی سیاست خارجی خواهد بود. برخی از روندهایی که از سال ۱۴۰۱ آغاز شده، مسیرش را در سال پیش رو دنبال خواهد کرد. آخرین نمونه بحث ازسرگیری روابط ایران و عربستان با همکاری چین بود که معتقدم این احیای روابط دوجانبه، میتواند به پیشرفت همکاریهای منطقهای ایران تبدیل شود و برخی کشورهای دیگر حوزه عربی هم گامهایی را برای تقویت روابط با خودشان و ایران بردارند. همچنین همکاریهای ما با چین به نقطه روبهجلوتری نزدیک خواهد شد و باید گامهایی را برای تقویت این روابط که مقدماتش برداشته شده، برداریم. توسعه همکاریها با حوزه اوراسیا و مشخصا روسیه از دید من، چشمانداز جدیدی است. در عین حال فکر میکنم جنگ اوکراین که امروز به یک موضوع محوری در مناسبات بینالمللی تبدیل شده، بعد از بهار به یک نقطه تعیینکننده نزدیک میشود و باید آمادگی مواجهه با اثرات این شرایط را در سیاست خارجی ایران فراهم کنیم. در عین حال موضوع هستهای همچنان یک موضوع مهم در روابط ایران با غرب است؛ از دید من امکان دستیابی به توافق بیش از گذشته است چراکه آمریکاییها در طراحی یک پلن بی موفقیتآمیز در مواجهه با برنامه هستهای ایران، توانمندی چشمگیری از خود نشان ندادند و امروز مهمترین سوالی که اندیشکدههای غربی مطرح میکنند، این است که جز گزینه توافق با ایران، آیا گزینه دیگری برای مواجهه با پیشرفت برنامه هستهای ایران وجود دارد یا خیر؟ به همین جهت من امکان دستیابی به توافق را در سال پیش رو بالا میبینم. مهمترین چالش و ابهام در این زمینه، آمادگی طرف آمریکایی و غربی است که چقدر آماده هستند با واقعبینی با موضوع توانمندی هستهای ایران مواجه شوند. حضور گستردهتر مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن سال ۱۴۰۱ و همینطور توسعه همکاریهای ایران و چین در سفر آقای رئیسی به پکن نشان داد که جمهوری اسلامی، هم در داخل حامیان زیاد و هم در خارج دوستان موثری دارد. اگر غربیها از این واقعبینی برخوردار باشند که موضوع هستهای را از سایر موضوعات تحولات اروپا یا فشارهای برآمده از جریان اپوزیسیون ایرانی جدا کنند، از دید من احتمال توافق بالاست و گامهایی هم که تاکنون انجام شده، مانند موضوع تبادل زندانیان، میتواند مقدمهای برای این مسیر باشد.
*منتشر شده در هم میهن
311311
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰