محسن وظیفه : خیلی ها به او می گویند علی پروین کشتی ایران.خیلی ها اما این را قبول ندارند و بر این باورند که او ” داش مشتی ” است.بیشتر رفقایش این را می گویند.آن هم به خاطر مرام و معرفتی است که در طول همه این سال ها برای آنها خرج کرده.بزرگ کشتی ایران و کسی که بیش از 50 سال از عمر خودش را در این رشته ورزشی گذرانده.هم خاک تشک را خورده هم خاک خارج از تشک را.آنقدر عاشق بوده همه موهایش در این راه سفید شده،اما درست در روز تولدش،در همان روزی که همه لبخند به لب داشتند حرفی زد که آدم را به فکر فرو می برد.چرا باید یکی مثل منصورخان برزگر که همه چیزش کشتی بوده وقتی شمعهای کیک تولدش را فوت کرد کرد بگوید:«اگر زمان به عقب برگردد هرگز به کشتی بر نمی گردم!»
*چرا منصورخان؟
می روم سراغ کاسبی و سراغ زندگی ام.مربی تیم ملی بودم اما به من حقوق نمیدادند. آقایی بود که نماینده مجلس بود، خودش را هم بعدها از مجلس بهدلیل تخلفات مالی بیرون کردند اما میگفت که سرمربیان تیم ملی نباید حقوق بگیرند.جالب اینجاست که هر وقت به مشکل میخوردند سراغم میآمدند اما کاش سال 88 که رفتم دیگر بر نمیگشتم.
*المپیک 88 سئول منظورتان است؟
بله ممنوعالخروج شدم. حرفهای سیاسی زدم خوششان نیامد. کاروان ورزشی ایران در حال اعزام بود که به یکباره در فرودگاه گفتند شما ممنوعالخروج هستید. برگشتم و رفتم اما کاش دیگر بر نمیگشتم.
*راستی تولدتان مبارک!
خیلی ممنونم. باید از دوستانم تشکر کنم که در این چند روز محبت داشتند.
*حالا به گله های شما هم می رسیم اما می خواهیم بپرسیم در طول این 76 سال از زندگی تان راضی بوده اید؟
خدا را شکر راضی بودم اما خیلی سخت بود. هر چه هم جلوتر آمدیم، سختتر شد.
*برای شما که سال ها در کشتی( عشق تان )بودید.این سختی از کجاست که هنوز هم همراه شما است؟
7 ساله بودم پدرم فوت کرد. سختی کشیدیم تا بزرگ شدیم. تازه داشتیم از زندگی لذت میبردیم که جنگ شد و مشکلاتی که همه در جریان هستند، پیش آمد. من به مادر همسرم 10 هزار تومان بدهکار بودم اما وقتی انقلاب شد با افزایش قیمت دلار، بدهی من به یکباره 12 هزار تومان شد. الان هم که دلار 60 هزار تومانی نفس همه را بند آورده است.
*شما پسر کوچکتر بودید درست است،اما پا به پای برادرتان کار کردید درست است؟
از همان 7 سالگی جلوی در مغازه میایستادم. البته برادر بزرگترم مسئولیت داشت اما من هم از بچگی کار کردم.شاگرد مغازه بودم. بعدها هم به یک مکانیک درجه یک تبدیل شدم.
*یعنی اول مکانیک بودید بعد کشتی گیر شدید؟
بله. مکانیک درجه یکی شده بودم که به کشتی وارد شدم.خب به کشتی علاقه داشتم.نزدیک خانه ما و محل کارم باشگاه البرز بود که یکباره رفتم سمت کشتی. بعد هم که به سمت باشگاه ایزد فردوسی رفتم و با آقایان اینانلو و تبریزی کار کردم.
*بعد هم که وارد سازمان آب شدید.
بله با خدابیامرز عبدالحسین فیلی کار کردم و خیلی زود هم به تیم ملی رسیدم و در 20 سالگی برای انتخابی المپیک مسابقه دادم.
*از کشتی راضی بودید؟
در کشتی به هر چیزی که میخواستم رسیدم.
*ولی طلای المپیک ندارید!
هر روز صبح که از خواب بیدار میشوم طلای المپیک جلوی چشمم است.
*هنوز فراموش نکردید؟
غمهای بزرگ فراموش نمیشوند.یعنی هر کاری کردم نتوانستم فراموش کنم.
*ولی اتفاقات بزرگی را رقم زدید.
همه قهرمانان جهان را شکست دادم اما به طلای المپیک نرسیدم. نمیشود فراموش کرد.
*شما به هر آنچه در کشتی ممکن بوده رسیدید. دوران قهرمانی، طلای المپیک را نگرفتید اما در سرمربیگری رسیدید.
تیم ملی کشتی آزاد در المپیک آتلانتا باید قهرمان میشد.
*اما نشد.
هنوزهم نمیفهمم. 8 قهرمان جهان در تیم داشتیم. سرمربی تیم ملی کشتی آزاد آمریکا به تیم ایران حسودی میکرد. میگفت کاش ما که میزبان بودیم این همه ستاره داشتیم. اکبر فلاح باید مدال میگرفت، محمد طلایی و عباس حاج کناری باید مدال میگرفتند. عباس جدیدی باید طلا میگرفت. حیف شد تیمی بود که باید بهترین نتیجه را میگرفت اما نشد.
*چرا؟
نمیدانم چه اتفاقی افتاد.
*چطور نمیدانید؟ شما سرمربی بودید. نمیدانید یا نمیخواهید بگویید؟
دودستگی در تیم وجود داشت. ببینید درد بزرگی در ورزش ما وجود دارد و آنهم المپیکی نبودن و المپیکی فکر نکردن است. اگر قرار است که رئیس فدراسیون کشتی انتخاب کنند باید بعد از المپیک انتخاب کنند. سرمربی بعد از المپیک انتخاب کنند تا المپیک بعدی. معلوم شود چهکاره هستند. یک ماه مانده به جام جهانی فوتبال رفتند سرمربی خارجی آوردند. این آقای کیروش یک ماه قبل از جام جهانی چه کاری میخواست بکند؟ اصلاً چرا میروند سراغ مربی خارجی؟
*یعنی باید سرمربی ایرانی برای فوتبال بیاورند؟
از نظر من فوتبال ورزش مافیایی است و به من هم ربطی ندارد. درباره کشتی باید حرف بزنم اما واقعاً این مربیان خارجی چه گلی به سر فوتبال زدند؟ نمیدانم با انتخاب سرمربی خارجی دنبال پول خوردن هستند یا نه اما با مربیان خارجی هیچی نشدیم.
*درباره کشتی حرف بزنیم. انتخابات ریاست فدراسیون کشتی نزدیک است، قبل از جهانی و یک سال قبل از المپیک!
اشتباه است. باید انتخابات بعد از المپیک برگزار شود؛ به تعویق بیندازند نتیجه کارشان را ببینند و بعد انتخابات برگزار شود. این هم به همان المپیکی فکر نکردن برمیگردد. الان (یعنی قبل از المپیک) بخواهند رئیس فدراسیون را عوض کنند خیانت کردند.
*دوره چهار ساله تمام میشود.
خب بشود. عقب بیندازند. المپیک معلوم میشود چه کار کردند. رئیس فدراسیون داشتیم که جلوی ما یک جور حرف میزد اما پشت سر کار دیگهای انجام میداد.
*چند وقت پیش رفته بودید خانه کشتی، وضعیت کشتی را چطور ارزیابی میکنید؟
المپیک بروند معلوم میشود که چه کردند.
*در قهرمانی جهان تیم خوب کار کرده. این کافی نیست؟
در قهرمانی جهان خیلی عیار تیمها مشخص نمیشود. کلاً سه کشور ورزش دارند؛ آمریکا، روسیه و چین که همه مدالها در المپیکها بین این کشورها تقسیم میشود. المپیک نشان میدهد که ورزش دارید، یا شو اجرا میکنید. در المپیک معلوم میشود که کشور سالمی هستید یا نه؟ المپیک بروند معلوم میشود که کت تن چه کسی هست.
*ولی ورزشی که المپیکی فکر نمیکند، چطور میتواند در المپیک عملکردش ارزیابی شود؟
المپیک قبلی، فدراسیون فعلی خیلی زمان نداشت اما الان زمان دارند؛ چهار سال حضور داشتند. المپیک قبلی هم را دیدند و حالا هم زمان بدهند تا المپیک بعدی را ببینند. مشخص میشود که اوضاع چطور است. کی چه کار کرده و چقدر کار کرده. برکناری و یا تغییر قبل از المپیک باعث میشود که افراد در جریان کار خودشان قرار نگیرند. برای تصمیمگیری هم ارزیابی درستی وجود دارد. در قهرمانی جهان ارزیابی تیمی مد نظر قرار میگیرد و فقط چند کشور هستند که در کشتی صاحب سبک هستند.
*یک بحثی هم درباره پاداش کشتیگیران و قهرمانان المپیک وجود دارد که سالها درباره آن صحبت شده اما به نتیجه نرسیده است.
سال 1973 قهرمان جهان شدم. بلافاصله 150 هزار تومان به من جایزه دادند. رفتم با این پول خانه خریدم؛ 300 هزار تومان. 150 هزار تومان باقی مانده را سال بعد دادند. یعنی با پاداش قهرمانی جهان خانه خریدم. الان با پاداش طلای المپیک چه کاری میتوان انجام داد؟
*شما هنوز این خانه را دارید؟
نه متأسفانه فروختم. جایی دیگر خانه خریدم.
*حدود 2 میلیارد تومان پاداش طلای المپیک است.
پول پیش خانه نیست. به نظرم باید بالای 50 میلیارد تومان پاداش طلای المپیک باشد.
*پول همان خانهای که شما خریدید؟
پول خانه در تهران الان همین است. حالا باید باز هم به سراغ فوتبال بروم. چرا باید یک فوتبالیست که خروجی آنچنانی هم ندارد قرارداد 70 الی 80 میلیاردی ببندد؟ بعد هم قهرمان المپیک 2 میلیارد پاداش بگیرد؟ فوتبال را در المپیک به زیر 23 سالهها دادند تا عیارش مشخص شود.
*شما را قبل المپیک 88 از تیم جدا کردند اما برای المپیک 92 برگشتید.
بله دکتر غفوریفرد آمدند و گفتند که باید برگردی و بعد هم که من را برای کشتی و علی پروین را برای فوتبال انتخاب کردند. هنوز هم حسرت میخورم و مدام به خودم میگویم که در آستانه المپیک ایکاش بر نمیگشتم.
*شما در کشتی دو دوره متفاوت داشتید؛ دوران قهرمانی که با طلای جهان و نقره المپیک همراه شد…
باید طلا را هم میگرفتم که اگر گرفته بودم کامل بود.
*در دوره مربیگری هم خیلی تأثیرگذار بودید. کلی قهرمان تربیت کردید ولی اینجا هم حسرت المپیک 96 را دارید.
96 تیم فوقالعاده خوبی بود، حیف شد اما حسرت نمیخورم. همان موقع هم نتیجه عالی بود. اولین طلا بعد از سی و دو سال را گرفتیم. ضمن اینکه سه مدال گرفتیم ولی باید تعداد مدالها بیشتر میشد.
*در زندگی شخصی چطور؟ در این 76 سالی که از خدا عمر گرفتید راضی هستید؟
راضیام. پولدار نیستم اما بینیازم. مردم به من احترام میگذارند که بزرگترین افتخار است. ضمن اینکه فرزندان خوب و سالمی دارم. پسرها خوب، عروسها خوب، داماد خوب و دختر هم خوب. دیگر بهعنوان یک پدر چه میخواهم؟
شما نقش پدر را در کشتی هم دارید.
کشتی گیرانم فرزندان من بودند. واقعاً از همه آنها راضی هستم. تلاش زیادی کردند و من هم زحمت کشیدم. خیلی از آنها با شایستگی تمام قهرمانان بزرگی شدند و اینهم افتخار بزرگی برای همه شد.آرزوی سلامتی دارم برای مردم ایران. امیدوارم که زندگی خوبی برای همه باشد.
*توضیح اینکه این گفت و گو در روز تولد منصورخان برزگر با ایشان گرفته شده است.
251 251
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰