اگر بنا به قد بلند بود که زرافه باید آقای گل می‌شد!

سپهر ستاری: پیش از آغاز لیگ بیست و یکم بود که باشگاه استقلال برای گرفتن تبلیغات محیطی جنگ بزرگی را با سازمان لیگ آغاز کرد. در همان روزها صادق درودگر بابت این تصمیم به استقلالی‌ها هشدار داد و حالا به نظر می‌رسد ‌صحبت‌های چندان هم دور از واقعیت نبوده است. او در کافه خبر از

کد خبر : 318481
تاریخ انتشار : شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۴:۰۵
اگر بنا به قد بلند بود که زرافه باید آقای گل می‌شد!


سپهر ستاری: پیش از آغاز لیگ بیست و یکم بود که باشگاه استقلال برای گرفتن تبلیغات محیطی جنگ بزرگی را با سازمان لیگ آغاز کرد. در همان روزها صادق درودگر بابت این تصمیم به استقلالی‌ها هشدار داد و حالا به نظر می‌رسد ‌صحبت‌های چندان هم دور از واقعیت نبوده است. او در کافه خبر از دلایل خود برای آن صحبت‌ها و حواشی که پس از آن درگیرش شد صحبت کرده است. درودگر که در انتخابات فدراسیون فوتبال همراه با میرشاد ماجدی شرکت کرده بود درباره اتفاقات جنجالی شب انتخابات و تصمیم تاج برای قطع همکاری با اسکوچیچ و کی‌روش گفت. او معتقد است تیم ملی باید با اسکوچیچ راهی قطر می‌شد و شایعات جنجالی در خصوص لیست تیم ملی را به هیچ عنوان قبول ندارد.

بخش اول گفت و گوی خبرآنلاین با صادق درودگر که درباره موضوع شرط بندی در فوتبال ایران بود هفته گذشته منتشر شد و در ادامه می‌تواند بخش دوم آن را بخوانید:

سال گذشته باشگاه استقلال تلاش زیادی برای گرفتن تبلیغات محیطی انجام داد و مدعی بود که حداقل ۵۰۰ میلیارد می‌تواند از این راه درآمدزایی کند. در آن زمان شما مخالف جدی این موضوع بودید و اعتقاد داشتید این اتفاق شدنی نیست و نمی‌توانند چنین درآمدی را کسب کنند. چرا آن زمان مخالف این اتفاق بودید؟

من اصلا مخالف اینکه باشگاه‌ها تبلیغات را بگیرند نبوده و نیستم ولی به نظرم باید قانون‌مدار باشیم. شیوه‌اش این است که باشگاه‌ها بیایند، از فدراسیون بخواهند در مجمع عمومی این را مطرح کند که تبلیغات به آن‌ها واگذار شود. ما در این حوزه خیلی جوان هستیم و بعضی باشگاه‌ها نمی‌توانند درآمد داشته باشند. اگر قرار باشد به باشگاه‌ها بدهیم شاید ۸-۹ باشگاه نتوانند یک ریال هم درآمد داشته باشند. چون از نظر جایگاه و طرفدار دچار مشکل هستند. این شکلی همه پول‌ها به تیم‌های پرطرفدار می‌رسد. آیین‌نامه لیگ حرفه‌ای براساس بند ۱-۱ ماده ۴، می‌گوید تمام قراردادهای تجاری و تبلیغاتی برای باشگاه‌هاست و توسط سازمان لیگ انجام می‌شود. در آن دوره قانون حاکم نبود و روابط بود. آقای دکتر سجادی شخصا در برابر حرکت غیر قانونی شرکت تجهیز و مدیریت استقلال سکوت کردند که در واقع حمایت کردند و آقای سردار آجورلو به صورت غیرقانونی تبلیغات را گرفتند.

و شما هم به استادیوم رفتید و از این اتفاق جلوگیری کردید.درست است؟

دو هفته هم من خودم به استادیوم رفتم و جلوگیری کردم ولی هفته بعد آن از مسئولین خود فدراسیون و سازمان لیگ به من گفتند دخالت نکن و بگذار کار انجام شود و از بالا دستور آمده است. من همیشه حرف‌هایم را به هر قیمتی می‌زنم و آن زمان گفتم عملی نیست و به فوتبال ضربه می‌زند. این درآمدهای کف ۵۰۰ میلیارد و سقف ۱۰۰۰ میلیارد اصلا واقعی نیست. مثل این است که یکی وارد ایران شود و بگویند که یک‌ پراید ۱۵۰ هزار دلار است! خب این منطقی نیست و یک حرفی است که روی آن مطالعه نشده است. تبلیغات محیطی ما در مجموع لیگ امسال باید با توجه به افول برند تبلیغات و فضای جامعه حدود ۴۰۰ میلیارد می‌شد. نه اینکه یک باشگاه در فصل پیشین بگوید من ۵۰۰ میلیارد درآمد می‌آورم. به نظرم به آقای آجورلو هم اطلاعات غلط داده بودند. آن شخص بدهکار بزرگ تبلیغات محیطی که ما از فوتبال او را بیرون کردیم توسط آجورلو دوباره به فوتبال برگشت. کسی که بزرگ‌ترین بدهکار سیستم تبلیغات کشور بود. هرجا هم رفته بود بدهی به بار آورده بود. در بسکتبال، تکواندو، فوتبال، باشگاه پرسپولیس، باشگاه استقلال و همه جا بدهی داشت. در همین استقلال پرونده شکایت داشتند. در پرسپولیس داوری ۷۵ میلیارد علیه او رای داده است. ما در زمان حضور بنده در تبلیغات محیطی کاری کردیم که ایشان ایران را ترک کرد و به خارج از ایران رفت. این یکی از افتخارات من است. در تمام مدتی که من بودم اجازه سوءاستفاده به کسی ندادم. من سال ۱۳۹۷ تبلیغات محیطی را تحویل گرفتم کل دریافتی سازمان لیگ ۱۷ میلیارد بود که ۵ میلیارد آن را با تهدید در بازی دربی که نمی‌گذاریم تبلیغات انجام شود گرفتیم. روزی که من رفتم مجموع درآمد ۲۲۴ میلیارد بود. الآن هم آقای امیدی آنجاست که انتخاب بسیار خوبی بود.ایشان توانا ،تلاشگر و به روز است . در شرایط کنونی این چندپارگی تبلیغات ارزش آن را پایین آورده است. الآن استقلال و پرسپولیس جدا، بقیه تیم‌ها هم جدا ولی وقتی در انحصار کاری انجام شود برند شما قدرتمندتر است. تازه بدهی‌هایشان را هم ندادند که حق سایر باشگاه‌ها بود. الآن شکایت‌های مختلفی شده و کمیته تعیین وضعیت رای داده است.

۲۶ میلیارد استقلال؟

بله. که از همین بازی گذشته استقلال تبلیغاتش را نرفت و خود سازمان لیگ انجام داد. من صادقانه گفتم، دوستان فرافکنی کردند و با من ناجوانمردانه برخورد شد. تلفن من را در سایت‌ها و گروه‌های هواداری گذاشتند. به من توهین و بی‌احترامی کردند و حتی تهدید به قتل کردند ولی من می‌دانستم راهم درست است و پافشاری کردم و از هیچکس ترسی ندارم. منافع فوتبال و منافع ملی برای من مهم است.

یعنی از طرف استقلالی‌ها تهدید به مرگ شدید؟

بعضی از هواداران بودند. البته من به هواداران این تیم خیلی احترام می‌گذارم. این فضا را ایجاد کردند که یک سری جوان احساساتی بودند و در همه باشگاه‌ها این مدل هواداران هستند. خودشان هم فهمیدند چون بعضی از هواداران با من در تماس بودند و می‌نوشتند ما را حلال کن و حرف شما درست بود. ما فکر می‌کردیم شما به خاطر پرسپولیسی بودن فشار می‌آوری. در آن زمان می‌گفتند قرارداد پرسپولیس را خود درودگر بسته و منفعت دارد. آقای پرویز مظلومی یک جمله‌ای به کار برد و من بعدا در فدراسیون او را دیدم. گفتم شما این را که گفتی می‌توانی ثابت کنی؟ گفت من گفتم دیگر. من گفتم شما کار اشتباهی کردی چون پیشکسوتی و هر حرفی از زبان شما برازنده نیست.همان روز حرف زدیم و تمام شد رفت.حالا بیاید و خودش با صداقت قضاوت کند وقتی کاری غیراصولی می‌خواهد انجام شود با شلوغ کردن و هیجان انجام می‌شود. بزرگ‌ترین مشکل کشور و ورزش ما به خصوص فوتبال این است که مسئولان بالادستی مدام از مصلحت می‌گویند. همیشه قانون فدای مصلحتی می‌شود که براساس سلیقه و جایگاه افراد تعیین شده است.

خالص درآمد استقلال و پرسپولیس از تبلیغات محیطی سال قبل چقدر بود؟

چیزی که در بورس اعلام کردند برای استقلال ۱۳۰ میلیارد حدودا بود که سال قبلش آقای مددی در قرارداد با یک شرکتی فقط برای فضای مجازی و پیراهن ۱۲۵ میلیارد گرفته بود. به نظرم آقای مددی خیلی خوب کار کرد و یک میلیون هشتصد هزار دلار بازیکن فروخته بود.

یعنی استقلال از آن وعده کف درآمدزایی ۵۰۰ میلیاردی فقط ۱۳۰ میلیارد را درآورد؟

۱۳۰ میلیاردی که همه آن تبلیغات محیطی نبود و شامل همه چیز می‌شد. فقط فضای مجازی ، هواداری و پیراهن را بیشتر می‌توانستند بفروشند. حتی بحث پخش تلویزیونی را مطرح کردند که ۲۵۰ میلیارد برای آن بود و محقق هم نشد. شرکت مذکور بر اساس مشورت بدهکار بزرگ که کارگزار پست کرد قرارداد را طوری بسته بود که همه جوره بتواند از زیر آن در برود.

پرسپولیس چطور؟

آقای درویش که آمد قرارداد قبلی را کنسل کرد که رقم آن حدود ۱۱۲ میلیارد بود. آن‌ها دیرتر تبلیغات را گرفتند و امسال هم خودشان این کار را انجام می‌دهند و با آن شرکت فسخ کردند اما استقلال تا این لحظه نتوانسته این قرارداد را فسخ کند. همه مشکلات از دخالت های غیر منطقی از بالا بوجود می‌آید؛ توصیه من به مسئولان عالی‌رتبه کشور و وزیر ورزش، نمایندگان مجلس و سایر وزرا این است که در فوتبال دخالت نکنند. نماینده مجلس درباره جابجایی بازیکن و باخت تیم‌ها دخالت نکنند. به نظرم هر کسی باید بگوید مرجع فوتبال ما فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ است. خود فیفا می‌گوید از طریق فدراسیون فوتبال صحبت کنید. مگر اینکه شکایتی از خود فدراسیون داشته باشید. همین که از بالا درباره تبلیغات محیطی گفتند حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیارد به فوتبال ضربه زد.

سازمان لیگ از بقیه تیم‌ها که خودش انجام داد چقدر درآمد داشت؟

۲۲۴ میلیارد تومان.

برای این قضیه دادگاه رفتید؟

برای این نه ولی برای شرکت‌هایی که از قبل پرونده داشتند سه مورد دادگاه رفتم. خیلی ماجرا پیچیده است. از یک حزب سیاسی زنگ می‌زنند تبلیغات را به فلانی بدهید. چه معنی دارد؟ این چه دخالتی است؟ آن هم یک قرارداد می‌بندد، بعد تخفیف می‌گیرد، آخر هم پول نمی‌دهد. علیه شرکت رای می‌گیرند بعد می‌بینیم آن مدیرعاملی که علیه او رای صادر شده اصلا در هیئت مدیره نیست! به تجدید نظر می‌رود و اتفاقاتی می‌افتد که هنر بعضی از وکلاست که قراردادها را طوری می‌بندند که شما باید جای درآمد ضرر هم بدهید! قراردادها را برای ندادن می‌بندد نه برای دادن پول. یک شرکت دیگر بود ۳۰ میلیارد رای گرفتیم و محقق شد. یکی هم شرکتی که با استقلال کار کرد و ۶۰ میلیارد علیه اش حکم گرفتیم که در تجدید نظر فعلا گیر است. قوانین برای فرار افراد بدهکار انگار ساده‌تر است. البته عدم دقت بخش حقوقی در گذشته و نداشتن اطلاعات حقوقی هم مزید بر علت بود همین شرکت بدهکار بزرگ آمده گفته سازمان لیگ شکلش قانونی نیست، سهامداران افراد دیگر هستند! شما به فوتبال کشور بدهی‌ داری. رئیس فدراسیون فوتبال که امضا کرده که قانونی است! من در هر سه پرونده نماینده فدراسیون و سازمان لیگ بودم و نتایج خوبی هم گرفتیم ولی اتفاقات عجیب هم داشتیم.

چه اتفاقاتی؟

در دادگاه که بودم به من زنگ زدند که بیا یک طوری مصالحه کنید که من گفتم چنین کاری نمی‌کنم. یک روز با همین آقای امیدی نشسته بودیم که یک آقایی که از قبل او را می‌شناختم که در جای بزرگی کار می‌کرد و در حوزه رسانه‌ای فوتبال فعال بود و برنامه تولید می‌کرد به دفترمان آمد و گفت آقای درودگر بیا باهم صحبت کنیم ولی اینجا نه چون ممکن است شنود داشته باشد. گفت خب داشته باشد چه اشکالی دارد مگر چه حرفی می‌خواهی بزنی؟ گفت حالا برویم که گفتم نه. موقع خداحافظی گفت تا دم در با من بیا. من رفتم به من گفت آقای درودگر از این فوتبال چه می‌خواهی؟ پول می‌خواهی یا مسئولیت خیلی بالا؟ گفتم یعنی چه؟ گفت این ماجرای دادگاه فلانی را کاری‌ات نباشد، بیا همکاری کن، تو فقط پایت را بکش بیرون از قضیه شکایت، دربرابر من پول خوبی را از بیرون می‌گیرم و به تو می‌دهم فقط کاری به این ماجرا نداشته باش و رقم به ما بگو؛ همه را حل می‌کنیم. به او گفتم آخرین بار است به دفتر من می‌آیی. به حراست، رئیس سازمان لیگ، رئیس فدراسیون فوتبال و نماینده کمیته اخلاق هم گفتم که این اتفاق افتاده است. یک کیف دستش بود که پول بدهد، خیلی شرم آور است، می‌گفت من به تو اطمینان می دهم امن است!

در لیگ برتر انگلیس یا لالیگا تبلیغات محیطی چگونه است؟ تیم‌ها جدا انجام می‌دهند یا زیر نظر سازمان لیگشان است؟

آنجا یکپارچه است. سال ۲۰۰۹ در اسپانیا پخش مسابقات و تبلیغات را ۹۹۳ میلیون یورو خریداری کردند. شرکتی که بازی‌ها را پخش تلویزیونی می‌کرد تبلیغات را هم خودش می‌فروخت و براساس جایگاه باشگاه‌ها، ارزش برند و بینندگان و … بین آن‌ها تقسیم می‌کرد. آن زمان لیگ یک آن‌ها اعتصاب کرد و موضوع به مجلس کشیده شد و مصوب کرد رقم به ۲۰۰ میلیون یورو افزایش پیدا کرد و ۲۵ درصد به لیگ یک رسید. ما در کشورمان حق پخش نداریم و باید جداگانه بفروشیم.

یعنی رئال مادرید و بارسلونا شخصی قرارداد نمی‌بندند؟

نه سازمان فوتبال همه را می‌فروشد. در اسپانیا به دلیل یک فرمان سلطنتی از فصل ۲۰۱۶-۲۰۱۷، حقوق تلویزیون به صورت جمعی به لالیگا فروخته شده است. ۵۰ درصد از حق تلویزیونی به طور مساوی بین باشگاه‌ها توزیع می‌شود و نیم باقی مانده بر اساس نتایج ورزشی ۵ سال گذشته تخصیص می‌یابد. بارسلونا و رئال مادرید به طور مجموع ۲۰ درصد حق پخش لالیگا را از آن خود کردند

موضوع حق پخش و کمپانی‌های پخش کننده اکنون به یکی از اقتصادهای مهم در فوتبال بدل شده است و لیگ‌ها سعی دارند بیشترین میزان را از این موضوع بدست آورند. کمپانی‌های مثل آمازون وارد صحنه شده و می‌خواهد سرمایه‌گذاری جدی در پخش مسابقات فوتبال داشته باشد ولی ما در موضوع حق پخش مشکلات بسیار بزرگی سر راهمان است که بدون دخالت فیفا قابل تحصیل نیست.

استقلال و پرسپولیس در مقطع حساسی هستند و سهام این دو باشگاه وارد بورس شده است. قبلا مدیریت این دو باشگاه به این صورت بود که مدیرعامل یک بودجه‌ای که از وزارت ورزش یا کارگزار رسیده بود را هزینه می‌کرد. الآن خب شرایط فرق کرده و بحث ارزش برند و حفظ سرمایه مردم مهم است. در این شرایط نباید آدم‌هایی که وارد باشگاه‌ها می‌شوند تغییر کنند و کسانی بیایند که توانایی این کار را داشته باشند؟

اول از همه بگویم آقای قربان‌زاده وارد این حوزه شده و خیلی جدی عمل کرده ولی یک چیزهایی را می‌داند و یک چیزهایی را نمی‌داند. اینکه می‌گوید اعضای هیئت مدیره باید قوی باشند و افراد مالی باشند را تا حدودی قبول دارم ولی اینکه می‌گوید ارزش استقلال و پرسپولیس از آث میلان بیشتر است یک قیاس مع‌الفارق بوده. ایشان به تعداد طرفداران دو باشگاه اشاره می‌کند و می‌گوید مدیران بلد نیستند پول در بیاورند. اگر هر دو باشگاه استقلال و پرسپولیس را باهم به شما بدهند هم نمی‌توانی پول در بیاوری. سازوکار درآمدزایی در کشور ما و قوانین حمایتی وجود ندارد. برای توسعه باید قوانین حمایتی را جاری کنی و بعد به دنبال توسعه و پیشرفت بروی. فرض کنید تعداد تماشاگران استقلال و پرسپولیس که ۳۰ میلیون ۴۰ میلیون نفر است بشود ۳ میلیارد و ۴ میلیارد نفر. وقتی رقم بلیط ناچیز بوده و زیر یک دلار بوده که البته این بازی استقلال زیاد شد یا یک ریال از پخش تلویزیونی درآمد نداری خب این دو تیم چگونه بالاتر از میلان هستند؟ آن‌ها برای مولکول به مولکول باشگاه پیش‌بینی درآمد دارند و قبل از آن قوانین حمایتی وجود دارد. اینجا اینطور نیست. یا مثلا تبلیغات محیطی ما از سال ۱۳۸۰ به بعد مسیر خوبی را پیش می‌رفت. از ۱۶۵ میلیون به ۳۳۵ میلیون به ۷۵۰ میلیون و بعد یک میلیارد و سیصد رسید که آن زمان یورو مثلا ۵۰۰ تومان بود. بعد ناگهان وارد شدند و آن حزب سیاسی یک نفر را آورد و گفت باید تبلیغات را بگیرد و پول هم همه اش را ایشان ندهند. بعد به دستور سازمان تربیت بدنی، بدهی تبلیغات را به صندوق حمایت از پیشکسوتان می‌دهند. درآمد که نبوده هیچی، ۴ میلیارد هم چک برگشتی آن‌ها در فدراسیون فوتبال است.

این برای چه سالی است؟

سال ۱۳۸۶ یا ۸۷.

آن موقع بودجه استقلال و پرسپولیس روی هم ۴ میلیارد بود؟

نه. شما ببینید چه شرایطی وجود دارد. دخالت افراد غیرمتخصص، ناکارآمد و بی‌مسئولیت که یک نفر وارد می‌شود که مالی و اداری شهرداری بوده و به عنوان رئیس سازمان تربیت بدنی انتخاب می‌شود و دستور می‌دهد. حرف افرادی که پله به پله رشد کرده بودند را هم کسی گوش نمی‌دهد. درگیری آقای دادکان و علی‌آبادی سر چه بود؟ ما اول فصل آئین‌نامه داده بودیم بازی فینال جام حذفی تک بازی در مشهد باشد ولی مدیر باشگاه پرسپولیس گفت باید رفت و برگشت باشد و آقای علی‌آبادی هم دخالت کرد. می‌گفت من در فیروزکوه بودم قهوه‌چی گفت حق ما را بگیر و من هم چون به او قول دادم حقش را میگیرم، صحبت ایشان زنده در برنامه ورزش از نگاه دو بود همان موقع در شبکه دو روی خط من را آوردند و گفتم برای معاون رئیس جمهور متاسفم که در حوزه فوتبال با قهوه‌چی‌ها مشورت می‌کند و با نظر آنها تصمیم می‌گیرد نه کارشناسان، البته من برای این قشر احترام قائلم. مشکل ما این است که همیشه این دخالت‌ها بوده است. سی سال پیش هم رئیس سازمان تربیت بدنی سرمربی تیم ملی عوض می‌کرد و غلط بود. هر کسی باید در چارچوب وظایف خودش عمل کرد. کار رئیس سازمان تربیت بدنی یا وزیر ورزش اداره فوتبال نیست بلکه نظارت بر عملکرد و پایه‌ریزی زیرساخت‌هاست. الآن یک شرکتی داریم به نام توسعه و تجهیز که آقای عاصم یوسفی که تهیه‌کننده بود همراه با آقای خدایی در آن حضور داشتند. در آن درگیری‌های سال قبل ما ایشان در فوتبال برتر می‌گفت درآمدهای استقلال قابل تحقق است و نمی‌دانم چرا آقای درودگر مخالفت می‌کند. الآن معلوم نیست کجا هستند؟ این‌ها کسانی هستند که میز به آن‌ها جایگاه می‌دهد و خودشان میز را به دست نیاورده‌اند. تا وقتی میز هست دستورات آنچنانی می‌دهند و وقتی میز نیست مثل یخ آب می‌شوند. اگر می‌خواهیم کشورمان درست شود که آرزوی من این است هر کسی باید در حوزه خودش کار کند. این راهی است که کشور را در شاهراه توسعه قرار می‌دهد.

در بحث درآمدزایی از حق پخش گفتید. این یک بحث تاریخی است. الآن حق پخش تلویزیونی در چه شرایطی است؟ بالاخره چه زمانی قرار است حل شود؟

یک روزی مثال از کسی می پرسند تو به این کارمندت پول می‌دهی یا نمی‌دهی؟ مثلا حق او ۲۰ میلیون تومان ماهانه است ولی به او ۵۰۰ هزار تومان می‌دهند و می‌گویند بله حقوق می‌دهیم و حق او پرداخت شده است. ماجرای حق پخش هم همین است. آن ۵۰۰ هزار تومان را می‌دهند ولی ۲۰ میلیونی که حق فوتبال است را خیر. الآن چیزهایی در مجلس مصوب می‌شود که شگفت‌زده می‌شوم. دوره قبل گفتند پول‌هایی که از تبلیغات محیطی و تبلیغات صداوسیما به دست می‌آید همه وارد صندوق دولت شود و ۷۰ درصد به صداوسیما برسد و ۳۰ درصد به ورزش برسد.

اصلا اراده‌ای برای حل این داستان حق پخش وجود دارد؟

برای آن ۵۰۰ هزار تومانی که مثال زدم بله ولی برای آن ۲۰ میلیون نه.

خود فدراسیون فوتبال پیگیر این ماجرا بوده که حقش را بگیرد؟

هیچکس در فدراسیون فوتبال ما نمی‌تواند این را حل کند. آقای آجورلو پیگیر این ماجرا بود. یک زمان آقای تاج پیگیر بود و به من مسئولیتش را داد. آقای اسلامیان دنبالش بود. این قضیه دست ما نیست. شاید اگر فیفا ورود کند احتمال دارد محقق شود. این موضوع ارتباط تنگاتنگی با توسعه و پیشرفت نظام باشگاه‌داری و فوتبال ملی دارد و تا حل نشود ما همیشه دچار مشکل هستیم

چرا آقای آجورلو انقدر به کار با آن شخص برای تبلیغات اصرار داشت. یادم هست یک بار گفتید در جلسه با وزیر ورزش حتی زور او هم نرسید که آن شخص را بیرون کند!

بله. به نظرم بحث اعتماد بود که آقای آجورلو به حرف‌های ایشان اعتماد کرده بود. کسی که در فوتبال یک مملکت ۲۰ سال تبلیغاتش دستش باشد هنرمند است، از آن هنرمندانی که همه را همراه می‌کند! یک بخش خصوصی که پشتوانه قوی خانوادگی هم داشت، هم خانگی هم دارای مسئولیت که از او حمایت می‌کردند. وقتی در والیبال و بسکتبال و تکواندو علی رغم مشکلات فراوان حضور پیدا می کند صداوسیما و اپراتورها می‌گویند او حق ورود ندارد ولی باز می‌بینیم که هست یعنی قدرتی دارد. حتی حراست سازمان تربیت بدنی نامه زد که با ایشان نباید قرارداد منعقد شود ولی آمده بود،آقای آجورلو نمیدانم بر روی چه موضوعی اعتماد کرده بود.

یعنی فقط بحث اعتماد بود؟

به نظر من بله آدم نباید بدون سند قضاوت کند.

ضربه‌اش را پرسپولیس هم خورد!

همه خوردند.

پرسپولیس با ایشان قرارداد نبسته بود؟

نه با یک شرکت دیگر بود و اطلاع دارم که بعد از یک سال پرسپولیس خواست با آن فسخ کند که قبول کردند و وارد درگیری نشدند. البته ایشان سراغ آن شرکت هم رفته بود.

تا جایی که اطلاعات حقوقی موجود است حضور مهدی تاج در انتخابات غیرقانونی است ولی چطور ایشان با اینکه حکم هم دارد باز رئیس فدراسیون فوتبال شده است؟

زمانی که ایشان نامزد شد دو بحث بود. یکی اینکه کسی سه دوره در هیات رئیسه حضور داشته باشد دیگر برای بار چهارم نمی‌تواند نامزد شود که ایشان سه دوره‌اش پر شده بود. در کمیته انتخابات که می‌دانم بعضی توسط چه کسانی معرفی‌ و انتخاب شده بودند.تصمیماتی گرفتند که یکی از آن‌ها این بود که ایشان می‌تواند بیاید. کارشناسان حقوقی مصاحبه کردند و حتی سه عضو کمیته انتخابات هم اول گفتند نمی‌تواند ولی بعد اتفاقاتی از جاهای دیگر افتاد تماس هایی حاصل شد که یکی از آن سه نفر گفت شما می‌گویید می‌تواند پس می‌تواند!

حتی کمیته بدوی هم در مصاحبه‌هایش این را گردن نمی‌گیرد!

اطلاعات من اینطوری است که از خود اعضای کمیته انتخابات به من گفتند که سه نفر گفته بودند نمی‌تواند ولی یکی از این سه نفر نظرش عوض شد و به نوعی قانع شد.

چطور فیفا فدراسیون را تعلیق نمی‌کند؟

وقتی فیفا ارکان فدراسیون را به رسمیت می‌شناسد خب یکی از این ارکان هم کمیته انتخابات است. اگر این کمیته بگوید دیگر فیفا دخالت نمی‌کند. وقتی اصلا شکایتی هم از سمت ایران به فیفا یا کمیته اخلاق فدراسیون نرفته و فیفا هم دلیلی برای دخالت ندارد.

آن شب قبل از انتخابات چه اتفاقاتی افتاد؟ البته بخش زیادی از سوالات را آقای کامرانی‌فر باید توضیح دهد که چه کسانی تلفن زدند.

آن شخصی که به او زنگ زد با من هم تماس گرفت. ما که اطلاعی از لغو انتخابات نداشتیم. من داشتم فوتبال برتر را می‌دیدم که اطلاعیه زده شد. بعد از برنامه آقای ماجدی به من زنگ زد که این چه وضعی است انتخابات را لغو کردند. من گفتم خب باید ببینیم دلایل چه بوده است. گفت من به فدراسیون می‌روم. قرار بود ما در آکادمی ملی فوتبال هم را ببینیم و من آنجا بودم. همان شخص به من هم زنگ زد که شما کشور را به هم می‌ریزید و هر طور شده انتخابات را برگزار کنید. من گفتم که کاره‌ای نیستم و فقط یک کاندیدا هستم که در حوزه انتخابات تاثیری ندارم و او گفت نه شما حرفت اثرگذار است. با خانم اسدی، مدیر روابط بین‌الملل و اعضای هیات رئیسه هم تماس گرفتند خودشان به من گفتند با همه اعضاء هیات رئیسه هم خودشان می‌گفتند صحبت کرده بودند.

اگر بنا به قد بلند بود که زرافه باید آقای گل می‌شد!

و در نهایت صبح انتخابات برگزار شد. آیا آن انتخابات قانونی بود؟

آقای کامرانی‌فر آمد و انتخابات را شروع کرد و برگزار شد. یک عده به ایشان گفته بودند برگزار نکن و یک عده گفتند برگزار کن. خب زور آن‌هایی که گفتند برگزار کن بیشتر بود. انتخابات واقعا برگزار شد و رای‌گیری صورت گرفت و آقای تاج برنده شد.

خودتان فکر می‌کردید تاج رای بیاورد؟ پیش‌بینی شما چه بود؟

اصلا فکر نمی‌کردم آقای تاج به راحتی آنقدر رای بیاورد و اگر آن اتفاقات نمی‌افتاد رای آقای ماجدی بیشتر بود. شبانه یک سری از میدان‌دارها گفتند ایشان مجمع را نمی‌تواند اداره کند و فوتبال مملکت بازیچه نیست که فوتبال را به کسی بدهیم که دبیرکل او حرفش را نمی‌خواند و به این شکل نظر خیلی از اعضای مجمع که می‌خواستند به ماجدی رای بدهند عوض شد. پیش‌بینی من این بود که انتخابات به دور دوم کشیده می‌شود ولی آقای تاج تشکیلاتی عمل کرد و بلد بود. آقای عزیزی خادم هم برای انتخابات کار تشکیلاتی را بلد بود و در کل به نظرم در حق او هم جفا شد. من خودم به او انتقاداتی داشتم و زمان انتخابات طرف آقای کیومرث هاشمی بودم ولی عملکرد عزیزی خادم در زمان انتخابات و پس از آن خوب بود.

آن مسائل هم که به ایشان نسبت دادند برای همه فدراسیون‌ها وجود داشت ولی هیچکس عزل نشد. عزیزی خادم به خاطر درگیری شخصی با یک نفر خارج از فدراسیون عزل شد. همچنین درگیری با شیخ سلمان و شکایت به cas برای موضوع میزبانی ایران و همچنین اینکه با صراحت اعلام کرد من به هیچ‌وجه از پول فیفا بدهی ویلموتس را نمی دهم. موضوع بسیار پیچیده بود و میداندار اصلی یک ایرانی مسئول خارج از کشور بود و نیروهایی که در داخل پایشان در موضوع گیر بود.

آقای تاج در فدراسیون فوتبال ماندنی است؟

اگر قرار بود پرونده و این حرف‌ها و کمیسیون اصل نود و مجلس و دیوان محاسبات و دادستانی و بازرسی و حراست اتفاقی بیفتد همان موقع در انتخابات رخ می‌داد و به نظرم تا پایان دوره اش خواهد ماند.

اگر شما رای می‌آوردید اسکوچیچ را نگه می‌داشتید دیگر؟ سراغ کی‌روش نمی‌رفتید؟

قطعا اسکوچیچ می‌ماند. ببینید عزت و حیثیت کشور خیلی اهمیت دارد. کی‌روش در زمان حضورش یکی از مربیان برجسته، توانمند و دارای کاریزما بود ولی به شدت با نیروهای کشور ما برخوردهای بدی کرد. زمان امضای قرارداد در سال ۲۰۱۱ رئیس فدراسیون فوتبال پرتغال و امارات به فدراسیون زنگ زدند و گفتند سراغ او نروید چون فوتبال شما را به هم می‌ریزد و شما را اذیت می‌کند. آقای هومن افاضلی کاملا در جریان است. آن موقع هم از جاهای دیگر گفتند باید این قرارداد بسته شود. آقای کفاشیان مظهر صداقت است. یک بار عادل فردوسی‌پور از او پرسید برای جابجا کردن این لیوان اختیار داری؟ گفت نه. از یک جاهایی می‌گویند باید فلانی را بیاوری. همین ماجرای ویلموتس هم از بخش فرهنگی ایران و هلند دستور دادند. هر زمان ما فهمیدیم کمیته فنی یعنی چه فوتبال خوب ارائه می‌شود. کمیته فنی ما هیچوقت این مربیان را تایید نکرد. آفای ماجدی هم‌ در مصاحبه گفت اگر من باشم با اسکوچیچ به جام جهانی می رویم.

ولی در زمان آقای ماجدی هم اتفاقات بدی در مورد اسکوچیچ افتاد. اینکه امروز گفتند برکنار شده و بعد فردا اعلام شد که می‌ماند.

دقیقا همین دخالت‌ها بود.

در مورد کی‌روش دیگر کار از کاریزما گذشته بود و به همه توهین می‌کرد.

به مربی و مدیر و سرپرست و همه توهین کرده بود.

مشکل از فدراسیون فوتبال نبود که نمی‌توانست او را مدیریت کند؟

ببینید فدراسیون زمانی می‌توانست اقتدار نشان دهد که پول مربی را سر وقت داده باشد ولی وقتی شش ماه پول او را نداده مجبور است بگوید چشم که مبادا او شکایت کند. این مشکل بزرگ کشور ماست که بودجه‌بندی بلد نیستیم.

شما کسی بودید که اسکوچیچ را به ایران آوردید و تا حد زیادی از او شناخت دارید. زمانی که او سرمربی تیم ملی بود صحبت‌های زیادی درباره لیست تیم ملی و ماجرای پکیج مطرح شد. چنین چیزی را تایید می‌کنید؟ آیا در ملوان چنین اتفاقاتی وجود داشت؟

به هیچ وجه نه. زمانی که اسکوچیچ را آوردم آقای هدایتی رفته بودند و مالک و پول نداشتیم و خودم باید درآمدزایی می‌کردم. به اسکوچیچ گفتم ۱۸ بازیکن بزرگسال و ۱۲ تا جوان به تو می‌دهم باید در لیگ شرکت کنی. همان تیم ششم شد که تازه ۳ امتیاز هم از ما کم شد. به هیچ عنوان اینطوری نبود. ما آن سال پژمان نوری را هم از دست داده بودیم. اسکو به کارش خیلی علاقه‌مند بود و شب و روز کار می‌کرد. من مهدی شیری را از امیدهای استقلال آورده بودم و تستی گذاشته بودم که اسکوچیچ انتخابش کرد. خیلی از بازیکنان جوان تستی انتخاب شدند. آن زمان سعید عزت‌اللهی، آرمان رمضانی، صادق محرمی، شاهین ثاقبی، محمد پوررحمت‌الله، حسام زحمتکش، شایان کارگر، حسام یعقوبی و … کنار تیم ما تمرین می‌کردند و شرایط رشد خیلی از آن‌ها فراهم شد.

پس شما کاملا آن صحبت‌ها را تکذیب می‌کنید؟

بله.به هیچ عنوان چنین مسائلی نبود. من خودم سال‌ها در فوتبال سرمربی بودم بازیکنانی مثل فرهاد مجیدی، علی لطیفی، علی جانملکی، علی لشگری، مهرداد زهری، حسن خان محمدی، فرشاد ماجدی، ناصر شیردل، فرشید کریمی، جمشید شاه‌محمدی، رحیم یوسفی و…. بازیکنان من بودند. از همه طرف ده نفر از ایجنت تا مسئول و دوست به من بازیکن توصیه می‌کردند ولی من صلاح و موفقیت تیم و خودم را می‌خواستم و سعی می کردم کسی را انتخاب کنم که عصای دستم باشد.

حالا جدا از برکناری که به هر حال یک سری دلایل هم داشت، رفتاری که با اسکوچیچ شد درست نبود. یعنی می‌شد خیلی قشنگ‌تر با او خداحافظی کنند و کنارش بگذارند.

تغییر وی در چارچوب برنامه‌های ارائه شده آقای تاج در زمان انتخابات بود که گفته بود و اتفاق افتاد.

نحوه جدایی به نظر شما زشت نبود؟

خیلی زشت بود. خب از قبل که تیم ملی در کوران مسابقات بود از یک جاهایی با بازیکنان تیم ملی تماس گرفته شد ونهایت این شد که اختلاف ایجاد شد و برخی ترغیب شدند تا استوری بگذارید، متن مشترک بگذارند .

یعنی از جای دیگری به بازیکنان گفتند؟

خب شما ببینید بازیکنان در آن زمان کجاها رفتند. بالاخره یک سری جاها رفتند و خبرهایی بود. اگر یک مربی پشتش محکم باشد هیچ بازیکنی به خودش جرات دخالت نمی‌دهد. فوتبالیست‌ها خیلی باهوش هستند.

آن زمان می‌گفتند اگر کی‌روش نیاید با اسکوچیچ شش تا از انگلیس می‌خوریم!

توجیه این بود که آبرومند ببازیم اگر هم می‌بازیم که البته این اتفاق نیفتاد. اگر من بودم و می‌خواستم اسکوچیچ را عوض کنم او را دعوت می‌کردم. حتی از آن پولی که توافق کردیم یک چیزی بیشتر پاداش هم می‌دادم. یادش بخیر مرد بزرگ فوتبال خوزستان آقای دهکردی، مدیرعامل فولاد بود. با اسکوچیچ قرارداد بسته بود و رقم‌مشخص بود.وقتی او در آن مشکلات تیم را پنجم کرد در هیات مدیره تصویب کرد که باید ۵۰ هزار دلار به او پاداش بدهید. غلام دهکردی فوتبالی بود و می‌فهمید در فوتبال یک سری چیزها ارزش است و باید به آن احترام گذاشت. دراگان هرجا می‌نشیند این را تعریف می‌کند که برای من سورپرایز بود. فولاد آره‌نا مدیون دهکردی است که رفت بودجه گرفت و استاندار، مدیر کارخانه و… را دید که فولاد آره‌نا و سالن مخصوص را برای تمرینات تکنیکی بچه‌ها ساخت. آدم فوتبالی عاشقی بود ولی یک گروهی می‌خواستند هیات فوتبال و باشگاه‌ها را بگیرند که او را خانه‌نشین کردند.

شما در صحبت‌هایتان خیلی از باشگاه‌داری و درآمدزایی و حرفه‌ای شدن حرف زدید. الآن عربستان به جایی رسیده که رونالدو را می‌آورد و ما لوکادیا را هم نمی‌توانیم حفظ کنیم. فاصله ما با کشورهای همسایه خیلی زیاد شده و قبلا دیگر آنقدر نبود!

ما یک موضوعی داریم که به آن بی‌توجه هستیم و آن هم دیپلماسی ورزش است. شما اگر در ۲۴ رشته گردشگری جهان مطالعه کنید، یک بخشی گردشگری ورزش است. کشورهای توسعه‌یافته از ورزش به عنوان ابزار سلامت، آموزش، سیاست، امنیت و … استفاده می‌کنند. سال ۱۹۷۸ حکومت آرژانتین در حال سرنگونی بود ولی با قهرمانی در جام جهانی آن‌ها پایدار ماندند. عربستان در شرایطی بود که یک اتفاق تروریستی برای آن‌ها در ترکیه اتفاق افتاد. داخل کشور فضایی بود که می‌خواستند تغییر کند و نیاز به این داشت که دوره گذار سیاسی را با اقتدار پشت سر بگذارد. قصد داشت نگاه سیاسی را به کشور خود تلطیف کند. می‌خواست توریست را نه فقط برای حج بیاورد و بلکه توریست‌های دیگر را هم بیاورد و به همه این‌ها فکر کرد. با حضور رونالدو مورد توجه جهان قرار گرفت. قبلا به خیلی‌ها می‌گفتی عربستان سعودی نمی‌دانستند کجاست ولی الآن ۹۹ درصد مردم می‌دانند این کشور کجاست و شاید ۲۰ الی ۳۰ درصد تعداد گردشگرهای این کشور بیشتر شود. ۳۷ میلیون دلار از فروش پیراهن رونالدو به دست آوردند. همین مسابقه پاری‌سن‌ژرمن با منتخب النصر و الهلال، سوپرجام ایتالیا و بازی ال‌کلاسیکو برگزار شد. این‌ها قطعا روی یک دیپلماسی ورزشی مطالعه کردند. قطعا هم مشاوران خارجی دارند. آن‌ها بازیکنان را با مطالعه می‌آورند و مثل ما نیستند. آن‌ها نگاه می‌کنند این بازیکن چقدر ارزش افزوده برای باشگاه دارد. بحث هزینه و فایده را مطالعه می‌کنند و برنامه تجارت دارند. براساس ورودی و خروجی تصمیم می‌گیرند. مثل ما نیستند که حالا می‌خواهیم بازیکن بیاوریم یک جستجوی سرسری می کنیم تا یک بازیکن خارجی را بیاوریم و دهان هواداران را ببندیم،آن‌ها نگاه می‌کنند آن بازیکن چقدر ارزش برند ما را بالا می‌برد. الآن برند النصر ده ها میلیون دلار افزایش پیدا کرده است .

اینجا اما چند وقت است که حاشیه های زیادی ایجاد شده. مثل اینکه درگیر این هستیم که چون علی دایی قدش بلند بوده توپ به سرش خورده و گل شده!

اگر اینطوری بود زرافه آقای گل جهان می‌شد! آرزوی من این است که همه فعالیت‌ها در این کشور در هر حوزه‌ای مثل سیاست، اقتصاد، فرهنگ و ورزش براساس تخصص و قانون‌مداری باشد و قانون حاکم باشد. اگر قانون حاکم باشد ما در همه زمینه‌ها می‌توانیم با کشورهای جهان رقابت کنیم. خدا همه نعمت‌ها را به ما داده است. در این کشور همه جور نعمت داریم ولی چیزی که نداریم مدیریت است. چون قانون‌گریز هستیم. قانون اساسی، قانون مدنی، قانون تجاری، اساسنامه فدراسیون را داریم و باید همه چیز براساس بند بند این‌ها باشد. هیچکس نتواند آن را دور بزند هر کسی اگر در این کشور برود جای خودش و تخصص خودش همه چیز درست میشود ، شما ببینید نود درصد مدیران ما چگونه و بر چه اساسی انتخاب میشوند ، هرگاه اساس تخصص شد موفقیت در کنار ما خواهد بود.

بیشتر بخوانید:

۲۵۸ ۲۵۱



لینک منبع : هوشمند نیوز

آموزش مجازی مدیریت عالی حرفه ای کسب و کار Post DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت عالی و حرفه ای کسب و کار DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت کسب و کار MBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
ای کافی شاپ
مدیریت حرفه ای کافی شاپ
خبره
حقوقدان خبره
و حرفه ای
سرآشپز حرفه ای
آموزش مجازی تعمیرات موبایل
آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو
آموزش مجازی کارشناس معاملات املاک_ مشاور املاک
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.